کتاب امروز: کتاب صوتی دختران کوبانی
کتاب صوتی دختران کوبانی اثری از گیل تسماخ لمون، روزنامهنگار و فعال حوزهی زنان است.
این کتاب از پرفروش ترین کتابهای نیویورک تایمز بوده و گیل لمون در این کتاب روایاتی را از مقاومت زنان مبارز کورد در مقابل نیروهای داعش بازگو می کند. نویسنده در این کتاب، راوی داستان هایی است از شجاعت زنان کورد که علیه داعش برای آزادی و امنیت می جنگند.
گیل لمون در کتاب صوتی دختران کوبانی، بیان می کند در سال ٢٠١۴ در شهر کوبانی واقع در شمال شرق سوریه، گروهی از زنان مبارز کورد منحصرا در مقابل داعش ایستاده و با آنها مبارزه میکنند و این همان چیزی است که شاید کمتر کسی انتظار آن را داشته باشد.
درست زمانی که نیروهای داعش بخش وسیعی از سوریه را اشغال کرده و در حال پیشروی بودند، زنان مبارز کورد، از یگانهای مدافع زنان (YPJ) و نیروی دفاع ذاتی (HXP) گرفته تا پشتیبانیهای پزشکی و لجستیکی، زنان در تمام جبهههای نبرد حضوری فعالانه داشتند و به امیدی بزرگ برای نابودی و توقف داعش در سوریه تبدیل شدند. زنانی که «نه تنها داعش را درمیدان جنگ شکست دادند، بلکه توانستند زندگی زنان را در گوشهای از خاورمیانه و فراتر از آن تغییر دهند.»
گیل لمون، برای این کتاب خارق العاده، صدها ساعت مصاحبه و روایات متعدد زنان پیشرو در خطوط اولیه جنگ علیه داعش را گردآوری و به رشته تحریر درآورد.
مجله آمریکایی هالیوود ریپورتر، پیشتر از خرید امتیاز تولید سریالی با اقتباس از این کتاب به تهیهکنندگی هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجهی پیشین آمریکا با همراهی دخترش خبر داده بود.
کتاب صوتی دختران کوبانی، مصداق بارز شعار «ژن ژیان ئازادی» به تاکید بر شعار «مقاومت زندگی است».
در بخشی از این کتاب، نویسنده به عنوان راوی روایات زنان مبارز کورد، گفته است:
کوبانی آموزشگاهی بود که فرماندهان بسیاری را برای پیشبرد جنگ شهری آموزش داد. روژدا، عظیمه، زنارین و نوروز، همه در این نبرد جسارت لازم را برای پیروزی در یک جنگ میدانی به دست آوردند و از نزدیک دیدند نیروهای داعش چگونه میجنگند. روژدا نیز مانند عظیمه شهامت خود را در این نبرد اثبات کرد و مورد تشویق و اعتماد نوروز و فرماندهان یگانهای مدافع خلق و یگانهای مدافع زنان قرار گرفت و پس از نبرد کوبانی توانست فرماندهی میدانی جنگهای شهری بشود. در سال ٢٠١۵، عظیمه به حسکه رفت و روژدا فرماندهی یکی از تیمهایی شد که در شهر عینعیسی با داعش میجنگیدند.
در تابستان سال ٢٠١۶ وقتی زنارین و سایر اعضای واحد زنان از رود فرات عبور کردند و به سمت منبج رفتند، روژدا همراهشان نبود. او در آن زمان در میان گروههایی بود که سعی میکردند امنیت شهرهایی را که در شمال سوریه از دست داعش آزاد شده بودند حفظ کنند؛ اما پس از آغاز حمله، به منبج رفت و یکی از فرماندهانی بود که نیروهای دمکراتیک سوریه را بهسمت مرکز شهر هدایت کرد.