‌وضعیت مکدر بازارچه‌ی هنر زنان در شهر بامیان

"بامیان سردترین ولایت است و در زمستان فعالیتی نمی‌باشد. حالا فروشاتی نداریم. تمام فروشات تولیدات صنایع دستی بامیان استوار بر دیگر ولایات است. وقتی هوا سرد می‌شود، گردشگران نمی‌آیند. وضعیت بازارچه قبلا خوب بود، ما نمایشگاه‌ها داشتیم در داخل و خارج از افغانستان."

 

بهاران لهیب

کابل - در چند دهه‌ی گذشته، باوجودی که زنان افغان همیشه سرکوب شده‌اند ولی در واکنش با تحمل مشقت‌های فراوان تلاش ورزیده‌اند تا هویت مستقل خود را داشته باشند.

سلما احمدی، مسئول «صنایع دستی ضحاک»، یکی از این زنان می‌باشد که یکجا با چندین زن دیگر پنج سال قبل بازارچه هنر را در شهر بامیان بنیانگذاری کردند. تمام فروشندگان این بازارچه زنان بوده و هدف از ایجاد آن، نمایش هنر و فن زنان افغان در یکی از ولایاتی دوردست کشور است.

سلما احمدی پیرامون حاکمیت طالبان و تحولات اخیر بیان می‌دارد:

«از شروع سال، اکثریت ولسوالی‌های بامیان یکی پشت سرهم تحت حاکمیت طالبان درمی‌آمدند.»

از سال ۱۳۹۳ (۲۰۱۴) بدینسو، دولت آمریکا در همدستی با دولت افغانستان از خروج نیروهای خارجی و بحران و جنگ داخلی در افغانستان صحبت نموده و از سوی دیگر برای مذاکرات با طالبان و به‌اصطلاح گفت‌وگوهای صلح تبلیغ می‌کردند تا این که سرانجام سرنوشت مردم این کشور را دودستی تقدیم طالبان کردند.

 

بعد از ورود طالبان تعداد کارگران به طور چشمگیری کاهش یافت

سلما در ادامه‌ی سخنانش می‌افزاید:

«قبل از این که طالبان وارد شهر بامیان شوند تمام وسایل خود را از بازارچه جمع کردیم. [همه] می‌گفتند که طالبان بیایند دکان‌ها را می‌سوزانند و زنان را اجازه فعالیت نمی‌‌دهند.

وقتی آمدند. آهسته آهسته، دوباره وضعیت بهتر شد چون همه‌ی راه‌ها باز بود. تا ماه سنبله (شهریور)، ما توانسیتم تا اندازه‌ای فعالیت کنیم. بامیان سردترین ولایت است و در زمستان فعالیتی نمی‌باشد. حالا فروشاتی نداریم. تمام فروشات تولیدات صنایع دستی بامیان استوار بر دیگر ولایات است. وقتی هوا سرد می‌شود، گردشگران نمی‌آیند. وضعیت بازارچه قبلا خوب بود، ما نمایشگاه‌ها داشتیم در داخل و خارج از افغانستان. از طریق وزارت انکشاف دهات، نمایشگاه‌های صنایع دستی داشتیم و دفتر بنیاد آغاخان زمینه را مساعد می‌کرد. رفت و آمد خارجی‌ها زیاد بود و جشن سارک [سازمان کشورهای جنوب آسیا] بود. مقام اول را صنایع دستی بامیان گرفته بود. اگر امنیت باشد و وزارت انکشاف دهات و بانک جهانی با ما همکار باشد، تنها من نیستم که اینجا کار کنم. قبلا حدود ۶۰ الی ۷۰ تن از زنان با من همکار بودند. من مسئول بودم و مواد خام را تهیه می‌کردم. زنان در خانه‌های خود کار می‌کردند که فعلا فقط ۱۰ الی ۱۵ نفر با من همکار مانده‌اند. بانک جهانی و سازمان ملل باید همراه ما همکار باشند. امنیت می‌خواهیم که همراه با زنان دیگر کار کنم!»