بررسی وضعیت کودکان کار در اورمیه
کودکان کار قربانی تبعیض طبقاتی و ملیتی هستند. در اورمیه جایی که کشاورزی رونق بسیاری دارد و دارای امکانات پیشرفته است حق کودکان این نیست که در اثر فقر قربانی کودک کار شوند.
آلا محمدی
اورمیه - روستای بند از توابع بخش مرکزی شهرستان اورمیە بە دلیل دارا بودن جاذبههای زیاد، از مناطق توریستی و گردشگری مهم شهر اورمیه میباشد. این منطقهی زیبای کوهستانی همراه با باغات و سد رودخانه شهرچائی درطول سال بیشترین گردشگران و دوستداران طبیعت را به سوی خود جذب میکند که امروزه تفرجگاه بند تقریبا شکل روستایی خود را از دست داده و آن را به عنوان یک منطقهی تفریحی و گردشگری محبوب به حساب میآورند. در تفرجگاه بند کودکان کار زیادی وجود دارند که مشغول کار هستند و نانآور خانواده هستند. این کودکان در کنار خیایانها و چهارراهها به گلفروشی، آدامس فروختن و دودکردن اسپندر مشغول میباشند که اکثرشان نان شب خانوادهی خودشان را تامین میکنند. این کودکان از رفتن به مدرسه و تجربهی دوران کودکی بیبهرهاند. کار کردن کودکان تنها به بند اورمیه خلاصه نمیشود بلکه در مکانهای دیگر اورمیه از جمله خیام جنوبی هم کودکانی وجود دارند که در کنار پیادهروها بساط پهن کردهاند و به فروختن جوراب و واکس کردن کفش رهگذرها مشغولاند. این کودکان درفقر زندگی میکنند و وضعیت تغذیه، بهداشت جسمی و روانی آنها اصلا مناسب نیست. کار کودکان طبق کنوانسیونهای حقوق بشری نقض حقوق کودکان محسوب میشود و هیچ کودکی تا سن هیجده سالگی حق کار کردن ندارد.
کودکان کار قربانی تبعیض طبقاتی و ملیتی هستند
در بند اورمیه کودکان زیادی مشغول کار هستند و هرکدام آرزوهای بزرگی دارند به آنها نزدیک میشوم و در مورد کارشان با آنها حرف میزنم با زبان کوردی به من میگوید: «لطفا از من گل بخر.» وقتی با آنها حرف زدم دیدم کودکان کار کورد زبان هستند که کودکی نمیکنند و در اورمیه سر خیابانها مشغول فروش آدامس و گل هستند، انسان احساس میکند اینجا کودکان آرزوهایشان پرپر میشوند. این کودکان قربانی تبعیض طبقاتی و ملیتی هستند. در اورمیه که کشاورزی رونق دارد و شهری با امکانات پیشرفته است حق این کودکان نیست که در اثر فقر قربانی کودک کار شوند.
سامان پسر کورد ۱۴ ساله که یک ساله مشغول به آدامسفروشی در بند اورمیه میباشد پنج تا خواهر و برادر هستند. خواهرانش ازدواج کردهاند و پدرش مریض میباشد و تا پنجم ابتدایی درس خوانده است و خرج کل خانواده را میدهد. آرزو دارد شغلی داشته باشد و ماشین پنج شش میلیاردی زیرپاش باشد و یک ساختمان داشته باشد.
و معین پسر کورد ۱۲ ساله که از چهار سالگی مشغول به گلفروشی در بند اورمیه میباشد. یک خواهر کوچکتر از خودش و یک برادر بزرگتر از خودش دارد. او هم به گلفروشی مشغول میباشد. پدرش معتاد است و تا دوم ابتدایی درس خوانده است و دوست دارد وقتی بزرگ شد دکتر شود.