افزایش نرخ تورم و عدم کنترل گرانیها و تاثیر آن بر خانوار
لایههای زیرین جامعه را که ورق بزنی به اوج فاجعه پی خواهی برد ، مردمانی که دور از چشم مسئولین و حکومتمداران در حال تلف شدن هستند، کسانی که تنها اعدادی در سرشماریها هستند نه انسانی که شان و منزلت دارد.
هیما راد
سنهــ دست و پنجە نرم کردن با گرانیها و فقرِ روز افزون برای خانوار ایرانی همچنان ادامه دارد و بالا رفتن نرخ تورم و سیر صعودی ارز همچون حبابی است که در حال انفجار است و در این انفجار اگر دولت از بین نرود قطعا مردم تلف میشوند و باید برای مُردن در اثر سؤتغذیه و فشار اقتصادی آماده باشند.
تمام ارزشهای انسانی در حال از بین رفتن است، انسانی که صبح تا شب را در فکر سیر کردن شکم خود و خانواده باشد زمانی برای صرف کردن در راه آموزش، مطالعه، سرگرمی، پرداختن به مسائل بالاترِ روحی و روانی پیدا نمیکند و به تکه گوشت و پارهای استخوان تبدیل میشود که تنها نفس میکشد و زندگی نمیکند.
بالا رفتن نرخ تورم در ایران تنها خانواده کارگران و افراد بی بضاعت را تحت تاثیر قرار نداده است بلکه معلمان و کارمندان، بازنشستگان و تمام بخشهای جامعه را درگیر کرده است و اعتراضات آنها به حقوق پایین و شرایط وحشتناک اقتصادی همچنان ادامه دارد.
با بیست درصد افزایش حقوق نە تنها مسئلەی معیشتی حل نمیشود بلکە همچنان دخل و خرج با هم نمیخواند و نیاز ساده و اولیه هر زندگی ده برابر درآمدی است که مردم به دست میآورند. تورم به قدری افزایش یافتە است که با این میزان درآمد در ایران هیچ حال و هیچ آیندهای وجود ندارد و در لابلای این فشارها افراد آسیبپذیرتر جامعه که اکثریت جامعه را شامل میشود له میشوند و دولتی برای پاسخگویی وجود ندارد.
زن بارداری که خود خانهدار و همسرش کارگر است با نشان دادن یخچال خالی که باید برای تغذیه خود و بچههایش خوراکیهای متنوعی در آن میبود از وضعیت بد زندگیشان سخن میگوید.
او میگوید حتی گاهی به علت کمبودها و وضعیت سختی که دارند به مرگ فکر میکند و تنها وجود بچهها او را از خودکشی وامیدارد.
از بیماریهایی که به علت کمبود آهن و کمبود ویتامینها با آن مواجە هستند میگوید و وضعیت خود او که به عنوان یک زن باردار تغذیه بدی دارد از همە بحرانیتر است. وضعیت این زن مشابه هزاران و میلیونها فرد این سرزمین است که در حال جان دادن هستند و جمهوری اسلامی شاهد آن است اما تنها در فکر حفظ قدرت و جاودانگی است.