افزایش قیمت دلار و تاثیر آن بر بازار مهاباد

اگر مغازه‌داران فروش خود را باقیمت دلار افزایش دهند باز سودی نمی‌برند چون در کنار افزایش قیمت، مخارج زندگی افزایش پیدا می‌کند،درآمد زیر سی میلیون خط فقر است و به‌سختی خرج یک خانواده با آن تأمین می‌شود.

لارا گوهری

 

مهاباد- افزایش افسار گسیخته‌ی قیمت دلار و بی‌ثباتی قیمت ارزبر بازار کوردستان سبب شده است بازرگانان، تولیدکنندگان، عمده‌فروشان و خرده‌فروشان دچار زیان‌های مالی غیرقابل جبرانی شوند و بازار معاملاتی کوردستان به‌عنوان یک‌قطب مهم از اقتصاد ایران و کوردستان در شوک عجیبی فرورود‌. همچنین مشاغلی که مستقل از معاملات ارزی هستند این بار به نوسانات آن واکنش نشان داده‌اند.

اگر مغازه‌داران فروش خود را باقیمت دلار افزایش دهند باز سودی نمی‌برند چون در کنار افزایش قیمت، مخارج زندگی افزایش پیدا می‌کند،درآمد زیر سی میلیون خط فقر است و به‌سختی خرج یک خانواده با آن تأمین می‌شود.

 

«مردم بە فروش وسایل خانە روی آورده‌اند»

فرزین سعیدی فروشنده‌ی لوازم آشپزخانه دریکی از بازارچه‌های مهاباد است او در مورد تأثیر افزایش قیمت ارزبر بازار می‌گوید: «بازار در شوک فرورفته است و نه‌تنها عمده‌فروشان چیزی نمی‌فروشند بلکه مردم و مشتری‌های عادی نیز خرید نمی‌کنند و بازار عملاً راکد است.  فروشگاه‌های بزرگ موجودی اجناس را صفر می‌زنند یا قیمت‌ها را پاک‌ کرده‌اند. میوه‌فروشی‌ها در خیابان به دلار موز می‌فروشند و شیرینی فروش برای فروش شیرینی مانند طلافروش با ماشین ‌حساب مشغول تعیین قیمت بود. قیمت هیچ جنسی ثابت و مشخص نیست. قبلاً وقتی قیمت دلار بالا می‌رفت موجی از مردم برای خرید وسایل و اقلام موردنیاز به بازارها می‌آمدند. مردم از افزایش قیمت ارز و تأثیر آن بر آینده می‌ترسیدند اما این روزها نه‌تنها چیزی نمی‌خرند بلکه به دلیل اوضاع بد اقتصادی به فروش وسایل خودشان روی آورده‌اند. مثلاً چند روز پیش خانمی که تابه‌ حال از سرویس چینی منزلش استفاده نکرده بود آن را برای فروش پیش من آورد تا برایش بفروشم. چند ماه پیش چنین جنس‌هایی خواهان داشت چون جزو جنس‌های خارجی کمیاب بود اما این روزها باوجود افزایش قیمت دلار هیچ ‌کس حاضر به خرید وسایل غیرضروری نیست و همه فروشنده هستند. مردم انگار منتظرند این شوک تمام شود اما تنها اتفاقی که می‌افتد بی‌ارزش شدن سرمایه‌های ریالی است که روزبه‌روز کمتر می‌شود. قیمت چینی و لوازم آشپزخانه به‌قدری بی‌ثبات است که نمی‌دانیم به چه قیمتی وسایل را بفروشیم و باوجوداینکه هنوز افزایش قیمت متناسب با رشد دلار نداشتیم اما مشتری‌ها از گرانی گلایه می‌کنند و به گمان آن‌ها به قیمت روز اجناس را می‌فروشیم اما به‌جز کارخانه‌ها و عمده‌فروشان و اقلام خوراکی هنوز در سایر کسب‌وکارهای خرد شاهد افزایش قیمت متناسب با نرخ روز دلار نبودیم و تنها تلاش می‌کنیم فروش داشته باشیم تا بتوانیم از پس مخارج زندگی برآییم».

 

تقاضا برای خرید کاهش یافتە است

هیرو قادری از صادرکنندگان و پخش‌کننده‌های زعفران و زرشک و خرما است. او درباره‌ی وضعیت کاری خود می‌گوید: «قیمت زعفران همانند طلا در حال نوسان است و برای فروش آن نرخ دلاری تعیین‌ شده است و همین نرخ دلاری سبب شده است در چند هفته‌ی اخیر فروشمان در ایران به حداقل برسد. همچنین تأمین‌کننده‌ها با وجود افزایش قیمت چند برابری چیزی نمی‌فروشند و این باعث شده است در صادرات با مشکل روبه‌رو شویم و در فروش جنس‌هایی که به ریال بود و اکنون افزایش‌ یافته است شاهد کم شدن تقاضا هستیم‌. ریال به یک ارز غیرقابل معامله تبدیل می‌شود و به نظر می‌رسد تمامی بازار به سمت معاملات دلاری تمایل دارد».

هیمن احمدی واردکننده‌ی تجهیزات برقی و ابزارآلات صنعتی از عراق است. او درباره‌ی‌ معاملات خود می‌گوید: «من به دلیل معاملات گسترده‌ام با عراق و مخصوصاً باشور کوردستان از آن‌ها با قرض سه‌ماهه جنس خریدم و به مشتری‌های خودم در ایران به ریال جنس را فروختم که البته تعداد زیادی از آن‌ها با چک و اقساط از من خرید کرده‌اند ولی اختلاف قیمت ریال و دلار به‌ قدری با زمان خرید من متفاوت است که ضرر زیادی به کسب‌وکارم وارد شده است. به همین دلیل اگر وسایل برقی با ریال بفروشم ورشکست می‌شوم و باقیمت دلار معامله می‌کنم و همین افزایش قیمت قدرت خرید مردم را پایین آورده است. حکومت نرخ تعیین کرده است تا معاملات را رونق دهد ولی ما وقتی به صرافی‌های معتبر مراجعه می‌کنیم ارز دولتی عملاً وجود ندارد و هیچ صرافی با قیمت‌های تعیین‌ شده ارز معامله نمی‌کند و قیمت ارز دولتی با آنچه در بازار می‌بینیم بسیار متفاوت است».

 

«حتی خریدن یک کیسه برنج یا یک جفت کفش هم پس‌انداز و دوراندیشی محسوب می‌شود»

شکیبا در مهاباد مربی رقص است او درباره‌ی تأثیرات نوسان ارزبر درآمد خود می‌گوید: «من برای هر دوره‌ی آموزشی خود مبلغ یک‌ میلیون و دویست هزار تومان شهریه دریافت می‌کردم اما در هفته‌ی اخیر مبلغ شهریه‌ی خود را برای هر نفر به دو میلیون تومان افزایش داده‌ام وقتی اطرافیان با گله‌مندی از من پرسیدند مگر تو هم به دلار کار می‌کنی به آن‌ها گفتم چون قیمت لبنیات و روغن و برنجی که این هفته خریدم با ماه پیش تفاوت چشم‌گیر دارد مجبورم قیمت‌ها را افزایش دهم. روغنی که یک ماه پیش ۱۱۵ هزار تومان بوده این ماه ۱۵۳ تومان شده است ما در این کشور امنیت مالی و روانی نداریم. من مقداری پس‌انداز داشتم که با بخشی از آن طلا خریدم و قسمت دیگری را در بانک پس‌انداز کردم و ماهانه سود دریافت می‌کنم اما باوجود دریافت سود بازهم ارزش پول من به نسبت یک هفته‌ی پیش حتی، پایین آمده است. دیگر درآمدهایمان به ‌قدری بی‌ارزش است که قابل پس‌انداز نیست‌ و نمی‌توانم آن را به دلار و طلا و ارز دیجیتال تبدیل کنم. هرچند به نظر من در این اوضاع حتی خریدن یک کیسه برنج یا یک جفت کفش هم پس‌انداز و دوراندیشی محسوب می‌شود چون فردا همین جنس قیمتش زیاد شده است».