زنان روژهلات کوردستان: پیشاهنگان مقاومت و مبارز ۲۵ نوامبر

زنان روژهلات کوردستان همواره قربانی خشونت‌های ساختاری و مردسالاری نظام ایران بوده‌اند، اما در عین حال پیشگام مقاومت برای آزادی و برابری هستند.

روژهلات- خشونت در خانواده و جامعه پدیده‌ای به‌غایت کهن است. از زمانی که انسان بر روی این کره زمین زندگی را آغاز کرده، نسبت به زنان و کودکان وجود داشته، ولی شدت و ضعف آن در جوامع مختلف و در طبقات گوناگون جامعه متفاوت بوده است. یکی از متداول‌ترین و پایدارترین اشکال آن، خشونت علیه زنان بوده است. خشونت علیه زنان که حتی پیش از تولد با تمایل به داشتن فرزند پسر شروع می‌شود و نوزادی، کودکی، نوجوانی، جوانی و بزرگسالی آن‌ها را دربرمی‌گیرد و تا دوران کهنسالی نیز ادامه می‌یابد. این زنجیره تلخ خشونت، نه‌تنها متوقف نشده، بلکه باوجود دهه‌ها تلاش جنبش‌های زنان، فعالیت‌های مدنی و پژوهش‌های گسترده، همچنان به شکلی سیستماتیک و گسترده وجود دارد و زن را به‌عنوان کالایی در نظر می‌گیرد، به‌گونه‌ای که به مرز کشتار رسیده است.

جامعه زنان در روژهلات کوردستان نیز از این خشونت‌ها در امان نبوده‌اند و همواره در تمامی عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با خشونت مواجه شده‌اند.

خشونت‌هایی که هم ریشه در آداب‌ورسوم کهن و هم ریشه در ذهنیت مردسالار و پدرسالاری دارد و در هر دو حالت باهم آمیخته می‌شود و نسل‌به‌نسل منتقل گشته و با دیدگاه و تصوری زنانه به جامعه زنان بازخورد داده می‌شود، به‌طوری‌که هیچ گذری از آن صورت نگیرد و به همان حالت باقی بماند؛ زیرا جرم، گناه و نافرمانی محسوب شده و در صورت اعتراض یا ایستادگی با خانواده، جامعه و دولت و حکومت روبرو می‌شوند، زیرا جنبه‌ای مقدس‌گونه به خود گرفته که قابل تغییر نیست.

 

ختنه زنان در روژهلات؛ زخم‌هایی بر جسم و روح

ختنه زنان (FGM)، یکی از شدیدترین و غیرانسانی‌ترین اشکال خشونتی است که علیه زنان اعمال می‌شود و اثرات روانی و جسمی عمیقی بر قربانیان بر جای می‌گذارد؛ اثراتی که تا پایان عمر با آنان همراه است. این عمل که به‌نوعی نقض آشکار حقوق بشر محسوب می‌شود، همچنان در برخی مناطق ایران، ازجمله سنه، ارومیه، منطقه موکریان، هورامان، کامیاران و کرماشان رواج دارد.

ختنه زنان معمولاً در سنین ۳ تا ۱۲ سالگی یا گاهی پیش از ازدواج انجام می‌شود و شامل بریدن بخشی از اندام جنسی زنان است. این عمل که اغلب به بهانه حفظ پاکدامنی و کنترل تمایلات جنسی زنان صورت می‌گیرد، نه‌تنها تجاوزی آشکار به حقوق جسمانی آن‌ها است، بلکه پیامدهای دردناک جسمی و روانی ازجمله عفونت، دردهای مزمن، اختلالات جنسی، افسردگی و اضطراب را به همراه دارد.

روژهلات کوردستان به دلیل فرهنگ خانواده‌گرایی، به‌عنوان بخشی از فرهنگ این منطقه، بیشترین آسیب را از لحاظ جسمی و اندیشه‌ای برای زنان به بار آورده است. البته در اینجا لازم به ذکر است که این بدین معنا نیست که فرهنگ خانواده‌گرایی باری منفی دارد و خسران را به همراه دارد. در اینجا منظور افراط و تفریط است که به هر بخش از بدنه جامعه وارد شود، دیگر آن فضا و یا محیط جایی امن برای رشد و ترقی فرد، به‌ویژه زنان، نیست و در مقابل زمینه‌ی واپس‌گرایی و در بیشتر موارد مرگ، خودکشی و فرار افراد، به‌ویژه زنان را به دنبال دارد.

خشونت خانگی که منجر به قتل و خودکشی زنان گردیده، بیشترین آمار را در هشت ماه نخست امسال به خود اختصاص داده است. افزایش ۳۰ درصدی آمار قتل و خودکشی زنان در روژهلات، به‌ویژه مناطق کرماشان، ارومیه و ایلام از سوی پدر، برادر و همسر، نگرانی جامعه بشری و زنان را به همراه داشته است. بنا بر آمار ارائه‌شده، حدود ۱۰ درصد از قتل‌ها و خودکشی‌ها مربوط به دختران زیر ۱۸ سال بوده و بقیه بالای ۳۰ سال بوده‌اند. این امر واقعیتی است که نشان می‌دهد مسئله‌ی قتل و خودکشی فراتر از پدیده و رشد بلوغ فکری و جسمی است که گاه برای قتل و یا خودکشی زنان عنوان می‌کنند و از آن گذر صورت می‌گیرد.

 

کودک‌همسری و کودک‌مادری؛ تکرار چرخه‌ای از رنج و محرومیت

کودک‌همسری و کودک‌مادری نیز از دیگر عوامل خشونت است که از دیرباز تاکنون بر جامعه زنان سایه افکنده و زنان همچنان باید هزینه آن را بپردازند. این رسم و عادت در روژهلات با پرسش «آیا یک کیلو پنبه سنگین است یا آهن؟» تا به امروز زنان را زیر بار این مسئولیت قرار داده است که در بیشتر موارد به مرگ تدریجی آن‌ها مبدل شده است. بنا به دستور علی خامنه‌ای جهت ترویج «فرزندآوری» و ارائه تسهیلات بانکی برای ازدواج و فرزندآوری در سال‌های اخیر، باعث شده تا برخی خانواده‌ها به دلیل فقر و برای بهره‌مندی از این تسهیلات، کودکان زیر ۱۸ سال خود را وادار به ازدواج کنند. بنا به آخرین آمار منتشرشده، ۸ هزار مورد ازدواج دختران زیر ۱۵ سال صورت گرفته است که بیشتر از نیمی از آن‌ها به طلاق ختم شده است.

 

خشونت آنلاین؛ فناوری در خدمت سرکوب زنان

خشونت بر خط (آنلاین) یا دیجیتال علیه زنان از دیگر خشونت‌هایی است که با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات (تلفن‌های همراه، اینترنت، رسانه‌های اجتماعی، بازی‌های رایانه‌ای، پیام‌های متنی یا پیامک، ایمیل و غیره) ایجاد می‌شود و منجر به خشونت کلامی، فیزیکی و در برخی موارد خودکشی و قتل می‌شود. کانال تلگرامی «قاوخانه» در ۹ آوریل در شهر سردشت در کمتر از یک هفته به ۱۲ هزار عضو رسیده بود و در هرچند دقیقه تعداد بازدیدهای تلگرام به ۴۰ هزار نفر ‌رسید، که جامعه زنان را با تبعات منفی اجتماعی و فرهنگی زیادی ازجمله طلاق، مشاجره و درگیری لفظی روبه‌رو کرد.

زنان در روژهلات کوردستان، پس از خیزش انقلابی «ژن، ژیان، آزادی»، در منگنه سرکوب نظام جمهوری اسلامی گرفتار شده‌اند. این نظام با فشاری بی‌امان، مجرای نفس کشیدن را بر آنان تنگ کرده است، به‌گونه‌ای که برای هر نفسی باید به تقلا و التماس بیفتند. افزایش قتل، خودکشی، مهاجرت‌های اجباری، احکام سنگین زندان و اعدام، تصویری دردناک از وضعیت زنان در روژهلات را به نمایش می‌گذارد.

 

زنان زندانی در چنگال نظام مردسالار؛ صدای مقاومت از پشت میله‌ها

افزایش آمار زندانیان زن در روژهلات رو به افزایش است، به‌طوری که اکثریت زنان کنشگر در حوزه‌های زنان، کودکان و محیط‌زیست در حبس زندان جمهوری اسلامی ایران قرار دارند. حبس‌های ۱۰ تا ۶۰ سال و حکم ابد، نمونه‌های بارزی هستند که زنان را سالیان طولانی در چنگال نظام مردسالاری زندانی می‌کند.

زینب جلالیان، زن سیاسی کرد و فعال حقوق زنان، محکوم به حبس ابد، ازجمله خشونت‌هایی است که مستقیماً زن را در چنگال نظام مردسالار قرار می‌دهد. وی، ۱۷ سال است که از هرگونه حق و حقوقی به‌عنوان یک زندانی زن، حتی از لحاظ پزشکی، محروم بوده و زیر شدیدترین شکنجه‌های نیروی اطلاعاتی سپاه ایران ازلحاظ روحی و جسمی همچنان مبارزه می‌کند.

پخشان عزیزی از دیگر زنان فعال حقوق زن، مددکار اجتماعی و روزنامه‌نگار است که به اتهام بغی، حکم اعدام برایش صادر شده است. این در حالی است که پخشان عزیزی طی نامه‌ای شرح حال خود و مبارزه خود در راستای دفاع از اشغالگری کوردستان که مرزها را درنوردیده بود، به مقابله با داعش پرداخته و اکنون نیز محکوم به اعدام شده است.

وریشه مرادی نیز از دیگر زنان فعال و سیاسی کرد است که به اتهام بغی، حکم اعدام گرفته است و از هرگونه دسترسی به مراقبت‌های پزشکی، اعم از اورژانسی، نیز محروم است. ایشان طی دفاعیه‌ای که برای عموم به رشته تحریر درآوردند، نظام جمهوری اسلامی ایران را هم‌تراز با داعش خوانده، مبنی بر اینکه داعش سر می‌برید و نظام ایران به دار می‌آویزد.

شریفه محمدی نیز ازجمله زنان فعال کارگری است که به اتهام همکاری با نیروهای مخالف نظام جمهوری به اعدام محکوم شد و پس از مدتی این حکم نقض شد و برای جواب نهایی پرونده به دادگاه عالی انتقال داده شد که باید دو روز پیش دادگاه برگزار می‌شد، اما به تاریخ دیگری موکول شد.

تمامی این مستندات، آمار و ارزیابی‌ها دال بر واقعیتی است که نظام جمهوری اسلامی ایران جنگی ویژه را علیه زنان، به‌ویژه در کوردستان، به راه انداخته است. سیاستی که زنان را با حکم اعدام و ابد در چنگال خود قرار داده و به‌عنوان گروگان علیه جامعه به کار می‌گیرد.

اعمال چنین سیاستی علیه جامعه دو گزینه را قرار می دهد یا تسلیم یا مبارزه. نمونه آن را در خیزش انقلابی ژن ژیان آزادی دیدیم  كه چگونه با باتوم بر سر و جسم جوانان و زنان می کوبید که در اثر این ضربات جان خود را از دست دادند؛ اما تسلیم نشدند و با فراخواندن همدیگر به میدان مبارزه و رویارویی با نیروی ارتش، اطلاعات سپاه و نیروی انتظامی به مبارزه پرداختند.

مادران آشتی و دادخواه از جمله دایه مینا سلطانی از پیشاهنگانی هستند که هم در خیزش انقلابی و اكنون نيز میدان مبارزه را خالی نکردد و با اجماع اجتماعی بر مزار شهیدان خیزش انقلابی(ژن، ژیان، آزادی) یادشان را گرامی داشته و همچنان به مبارزه تا روز دادخواهی مردم از نظام جمهوری اسلامی ادامه می دهند.

 

نتیجه‌گیری؛ راهی به سوی تغییر

اکنون نیز این شیوه از مبارزاتی که در خیزش انقلابی «ژن، ژیان، آزادی» آغاز گردید، تبدیل به فرهنگی جمعی گشته که همیشه و در همه حال اتحاد و همبستگی فکری و عملی، هم در زندان و هم در خارج زندان، اعمال می‌شود و همدیگر را به مبارزه‌ای جمعی علیه ستم و بی‌عدالتی فرا می‌خوانند تا عدالت اجتماعی که وریشه و پخشان در نامه‌های خود ذکر نمودند، به مرحله عمل برسد.