زن‌ستیزی، نابرابری و تبعیضات جنسیتی؛ افزایش مهاجرت زنان

مهاجرت زنان ایرانی خواه با انگیزه سیاسی، اقتصادی و یا اجتماعی، پی‌آمد حاکمیتی است که در تمامی عرصه‌ها راه پیشرفت و مشارکت آزاد زنان در جامعه را بستە و ابتدایی‌ترین حقوق را از آنان سلب کرده است.

سروشا آمین

مرکز خبر- تا امروز آمار جامعی از جنسیت و کیفیت مهاجرت زنان وجود نداشته چراکه بسیاری از مهاجرت‌های اخیر به صورت غیرقانونی انجام شده است، با این‌حال به صورت کلی می‌توان گفت که آمار مهاجرت زنان در ایران افزایش یافته، تا جایی که مهاجرت زنان ایرانی در سال‌های اخیر بە امری نگران کننده و قابل تأمل تبدیل شده است. بر اساس داده‌های منتشر شده از سوی سازمان مهاجرت در سال ۲۰۲۱، «۵۲ درصد» اقامت‌های صادر شده برای مهاجرین ایرانی در کانادا، «۴۹درصد» در استرالیا و «۴۵ درصد» در فنلاند مربوط به زنان مهاجر بوده است، به صورتی‌که این زنان مهاجر اکثرا تحصیلکرده‌ و حداقل مدرک کارشناسی ارشد دارند. همچنین در آمار صندوق بین‌المللی پول نیز آمار مهاجرت ایرانیان تحصیلکرده سالانه بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار نفر ذکر شده که شمار زیادی از آن‌ها را زنان تشکیل می‌دهند. جمعیت بالقوه برای مهاجرت همان فارغ‌التحصیلان بیکار دانشگاهی هستند و از آن‌ جا‌‌ که سهم زنان از این جمعیت بیشتر است می‌توان حدس زد آن‌ها تمایل بیشتری برای مهاجرت‌ کردن دارند.

همچنین طبق آخرین آمار پایگاه داده یونسکو در سپتامبر ۲۰۲۳، جمعیت دانشجویان ایرانی در خارج از ایران، برای هشتمین سال متوالی روند افزایشی داشته است و نیروهای کلیدی و متخصص ۶۷ درصد شرکت‌های دانش‌بنیان، وارد فرآیند مهاجرت شده‌اند. اما هم‌اکنون دامنه مهاجرت از استعدادها، آموزش‌دیدگان و نخبگان ایرانی فراتر رفتە و در طبقه‌های گوناگون اجتماعی، به ویژه در دهک‌های پایین اقتصادی نیز در حال گسترش است.

از سوی دیگر علاوه برافزایش مهاجرت زنان ایرانی به خارج از کشور، پدیده مهاجرت داخلی و جابه‌جائی زنان از مناطق و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگتر نیز روند صعودی داشته است. طی سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰، زنان ۴۴ درصد مهاجرین داخلی را تشکیل می‌دادند که در دوره ۵ ساله بعد از آن، این رقم به ۵۰ درصد افزایش یافت که از مهمترین علل مهاجرت داخلی زنان می‌توان «ازدواج، رهایی از بند و زنجیرهای خانوادگی، فرهنگی،‌ اجتماعی، تحصیل و اشتغال»، را نام برد.

با وجود اینکه مسئولین جمهوری اسلامی‌ دهه ۹۰ شمسی را سرآغاز مهاجرت زنان می‌دانند، اما روند مهاجرت زنان ایرانی همیشه وجود داشته به طوری‌که پس از انقلاب جمهوری اسلامی سیر صعودی گرفته و طی دهه‌های اخیر این روند شتاب بیشتری گرفته است.

جمهوری اسلامی با عقاید مستبدانه و زن‌ستیزانه، از همان آغاز قدرت‌گیری به سرکوب زنان روی آورد و با قوانین تبعیض‌آمیز، نابرابری و تبعیضات جنسیتی را حاکم کرد، چنان عرصه را بر زندگی فردی و اجتماعی زنان تنگ کرد که مهاجرت چه به صورت داخلی و چه به صورت خارجی، همواره یکی از گزینه‌ها برای رهایی بسیاری از زنان بود، همچنین سرکوب‌های جمهوری اسلامی به خصوص در دهه ۶۰ موجب مهاجرت هزاران زن ایرانی و فعال سیاسی شد.

در سال‌های اولیه حاکمیت جمهوری اسلامی، احکام و قوانین ارتجاعی و شرعی تدوین و اعمال شد. حجاب اجباری اعلام شد و قوانین تبعیض‌آمیز بر زندگی فردی و اجتماعی زنان حاکم گردید. سلب ابتدایی‌ترین حقوق زنان نظیر «حق طلاق، حضانت، حق تحصیل و سفر، انتخاب پوشش و …»، همواره یکی از دلایل مهاجرت زنان بوده است. با این وجود می‌توان گفت تابوهای موجود در جامعه زنان را به مهاجرت سوق می‌دهد. زنان به کشورهایی مهاجرت می‌کنند کـه نسبت به کشورشان نهادهای اجتماعی مناسب‌تری داشته باشد، از هر لحاظ احساس امنیت بکنند و دارای فرصت‌های اقتصادی بیشتری برای آنان باشد.

اما طی یک دهه گذشته آمار مهاجرت زنان با سرعت بیشتری افزایش یافته است. تنها در ۸۰ روز اول سال ۱۳۹۱ هزاران جوان ایرانی برای ادامه تحصیل راهی کشورهای دیگر شدند که اکثریت آ‌ن‌ها زنان جوان ۲۰ تا ۲۲ ساله بودند. در سال ۹۶ به طور رسمی ۵۳ هزار نفر از ایران مهاجرت کردند. مهاجرت زنان چنان افزایش یافت که در اکثر رسانه‌ها نسبت به تأثیر مهاجرت زنان بر مسئله ازدواج اظهار نگرانی شد، چرا که در سال ۱۴۰۰ در مقابل هر ۱۲۲ مرد متقاضی ازدواج،  ۱۰۰ زن حاضر به ازدواج بود.

تمایل زنان جوان و تحصیلکرده به مهاجرت را می‌توان نتیجه تبعیضات و نابرابری‌های موجود در جامعه ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی دانست. همان‌طور که زنان از یک سو بیشترین آمار فارغ التحصیلان دانشگاهی را به خود اختصاص داده‌اند، از سوی دیگر به دلیل موانع متعدد بزرگترین سهم را در آمار بیکاری دارند و از همین رو جمعیت بالقوه‌ای از زنان آماده مهاجرت‌اند. طبق آمار منتشرشده از سوی مرکز آمار ایران  در سال ۱۳۸۴، نرخ اشتغال زنان «١٧درصد»  بوده و درسال۱۴۰٠، به «١٣درصد» کاهش یافته است. از سوی دیگر زنان تحصیلکرده قادر به یافتن شغلی درحوزه تخصصی‌شان نیستند و مجبورند برای تأمین معاش به مشاغل ساده‌تر روی بیاورند.

همچنین زنانی هم که در حوزه تحصیل و تخصص خود مشغول به کار هستند با مجموعه دیگری از مشکلات و معضلات دست و پنجه نرم می‌کنند و پس از مدتی با وجود تمام مشکلاتی که در سر راه‌شان قرار دارد دست از کار کشیده و کشور خود را ترک می‌کنند. چنین شرایطی در میان کادر درمانی اعم از پزشک و پرستار بسیار دیده می‌شود که شرایط بد و فقدان امنیت شغلی از جمله علل مهاجرت پرستاران ذکر شده است به گونه‌ای که بسیاری از پرستاران بعد از چندین سال خدمت باز هم استخدام رسمی نیستند، قراردادهای ۸۹ روزه دارند و با وجود ساعات کار زیاد، حقوق بسیار کمی دریافت می‌کنند. حقوق پرستاران در ایران در مقایسه با استانداردهای جهانی یک دهم حقوقی است که در کشورهای دیگر به پرستاران پرداخت می‌شود به همین دلیل است که طی سال‌های گذشته  آمار مهاجرت پرستاران افزایش بی‌سابقه‌ای داشته است، در بهمن ۱۴۰۰ مهاجرت پرستاران نسبت به گذشته ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصد افزایش داشته و تنها در خرداد ۱۴۰۱ حدود ۶ هزار پزشک و پرستار ایرانی به اروپا و آمریکا مهاجرت کرده‌اند.

در کل می‌توان گفت: بررسی مهاجرت‌ زنان و مردان به صورت کلی نشان می‌دهد که مسائل اقتصادی همچنان دلیل اصلی مهاجرت به ‌شمار می‌آید و سپس مسائل دیگری شامل عوامل فردی، محرومیت فرهنگی و اجتماعی. مردان عمدتا با انگیزه‌های اقتصادی دست به مهاجرت می‌زنند، اما زنان بیشتر به دلایل اجتماعی و فرهنگی مهاجرت می‌کنند. مهاجرت زنان می‌تواند به دلایل همچون: «فرار از محدودیت‌ها و کمبودهای تحمیل شده خانوادگی و اجتماعی، نبود امنیت جانی، مالی و روانی و نیز امکان اشتغال در کارهایی که محدودیت داشـته و به امید اینکه بتوانند با مهاجرت به کشورهای دیگر از حقوق اجتماعی برخوردار شوند، باشد.

مهاجرت زنان با تشدید سیاست‌های ضد زن در جمهوری اسلامی ارتباط مستقیم دارد و پس از خیزش انقلابی«ژن ژیان ئازادی» در سال گذشته و رویکردی که جمهوری اسلامی در مورد حجاب و ایجاد محدودیت‌های بیشتر در پیش گرفته؛ آمار مهاجرت زنان افزایش قابل توجهی داشته است.

مهاجرت زنان ایرانی خواه با انگیزه سیاسی،  اقتصادی و یا اجتماعی، پی‌آمد حاکمیتی است که در تمامی عرصه‌ها راه پیشرفت و مشارکت آزاد زنان در جامعه را بستە و ابتدایی‌ترین حقوق را از آنان سلب کرده است، حریم خصوصی و فردی زنان را مورد حمله قرار داده و با اعمال انواع تبعیضات، ایران را به زندانی بزرگ برای زنان تبدیل کرده است. مهاجرت برای بسیاری از زنان، «گریزی است ناگزیر» از این زندان.