زنان ایرانی... هنرهای مختلف ... خلاقیتهای جدید زنانه (١۵)
با گذشت زمان، نقش زنان در موسیقی ایران محدود شده و به محدودیتهایی پایبند بوده است که برای برخی به فرصتی برای خلق یک تجربهی خلاقانهی جدید زنانه تبدیل شده است.
مالفا محمد
مرکز خبر- زنان ایرانی جایگاه برجستهای در تاریخ موسیقی ایران داشتند. هرکس نقاشیهای مینیاتوری ایرانی را که به زمانهای مختلف و دور بازمیگردد تماشا کند، زنی را میبیند که چنگ یا قانون خود را در دست گرفته و در زمانی که هنر بخشی از زندگی ایرانیان بوده، مینوازد و میخواند.
آواز خواندن و رقصیدن ... لیست ممنوعەها
«روح دلربای شرق» موسیقی ایرانی از قدیمالایام اینگونه شناخته شده است و یکی از خراجهای اصلی فرهنگ مردمان بوده و هست و مجسمهها، حکاکیها و نگارههای باستانی مربوط به تمدنهای متعدد شاهدی بر این امر است. به گفتهی مورخان، دیوارهنگارههای متعددی از دوران ساسانیان دیده شده است که نشان میدهد زنان در اشاعهی موسیقی، آواز و رقص نقش داشتهاند، از جمله نقاشی دخترانی که در قرن هفدهم در کاخ چهلستون اصفهان گروه موسیقی تشکیل دادهاند.
در اواخر قرن چهاردهم، موسیقی در ایران وارد دوران افول شد و از آن زمان تا پایان دورهی قاجار و آغاز مشروطیت، موسیقی در ایران رونق نیافت و حضور نوازندگان زن حرفهای در کتاب «تاریخ عضدی» سلطان میرزا الدوله از جمله «شاهوردی خانم، گلبختخانم ترکمانی و کوچکخانم تبریزی» نام برده شده است.
قمرالملوک وزیری یکی از اولین خوانندگان زنی است که صدای خود را ضبط کرد و این اولین ضبط آوازی از خوانندگان زن در ایران در دورهی قاجار بود. او همچنین اولین خوانندهی ایرانی است که بدون روسری روی صحنه ایستاد و با معرفی موسیقی کلاسیک ایرانی و افزودن سبکهای جدید به آن، موسیقی کلاسیک ایرانی را به گوش عموم رساند.
همچنین حیرانخانم دنبولی، دختر کریمخان دنبولی حاکم و از رجال برجستهی شهر خوی در روژهلات کوردستان است و در برخی کتابها و مجلات اطلاعات کمی از او ذکر شده است، وی در کارنامهی هنری خود مجموعهای مشتمل بر پنج هزار بیت و شعر به زبانهای کوردی، فارسی و آذری سروده شده است.
حیرانخانم دنبولی در نخجوان به دنیا آمد و مدتها در اورمیه در روژهلات کوردستان زندگی کرد و پس از آن به تبریز مهاجرت کرد. با وجود در دسترس بودن برخی اطلاعات در مورد تاریخ تولد و مرگ وی، هنوز مشخص نیست که این اطلاعات تا چه حد صحت دارد. تنها چیزی که دربارهی او میدانیم این است که او در حدود سال ١٨٣١ زندگی میکرده است. اطلاعات بسیار کمی در مورد داستان زندگی و تجربیات زندگی حیرانخانم دنبولی در دسترس است.
زینبخان نیز از دیگر زنان شناختە شدە است کە در همهی عرصهها و زمینههای سیاسی، نظامی و اجتماعی جایگاه مهمی داشت و برای به دست آوردن آزادی و برابری ملت و جنسیت خود مبارزه کرد و شاعر و معلم برادرش شاعر نامی یونس رئوف دلدار بود.
زینبخان در بیستویکم مارس ۱۹۰۰ در منطقهی برفیکند شهر کویه در اقلیم کوردستان به دنیا آمد. زینب خان، خواهر شش برادر، و در خانوادهای تحصیل کرده بزرگ شد. او از خاندان حاجی قادر کویه است، پدرش ملا رئوف افندی است که از شاعران نامی نیز بوده است. همهی اینها روی زینبخان تأثیر گذاشت که از همان دوران جوانی علاقه و اشتیاق خود را به شعر نشان دهد و آن را بیشتر کند. او در رادیو بغداد کار میکرد و آهنگهای کوردی را با صدای مریمخان و الماس خانی ضبط میکرد.
پس از انقلاب سال ١٩٧٩ محدودیتهای زیادی بر کل جامعه تحمیل شد، زنان مجبور به رعایت قوانینی شدند که آنها را از انجام هنرهای مختلف از جمله رقص و موسیقی غربی باز میداشت و قبل از رفع تدریجی این ممنوعیت، فعالیتهای موسیقی زنان برای عموم ممنوع بود و کنسرتهای آنان تفکیک جنسیتی شد. آنها اجازه داشتند در یک اجرای انفرادی یا گروهی فقط در حضور زنان آواز بخوانند.
موسیقی پس از انقلاب ایران با آزمونهای متعددی روبهرو شد، دورهی ریاستجمهوری محمد خاتمی (١٩٩٩-٢٠٠۵) شاهد گشایش بود، در حالی که در دورهی محمود احمدینژاد (٢٠٠۵-٢٠٠٩ ) بار دیگر به انزوا بازگشت و محدودیتها دوباره در دوران حسن روحانی رئیس جمهور پیشین ایران کاهش یافت.
در این دورە بار دیگر موسیقی کلاسیک در ایران رونق یافت چرا کە تمرکز بیشتر بر موسیقی سنتی و کلاسیک بود، موسیقیهای دیگر کاملا ممنوع بودند و غربزدگی محسوب میشدند.
از جمله برجستهترین خوانندگانی که موسیقی کلاسیک ایرانی را اجرا کردند، فاطمه واعظی متولد ١٩۵٠ بود که یکی از برجستهترین خوانندگان هنر کلاسیک در ایران به شمار میرود که با همراهی ارکستران زن کنسرت برگزار میکرد و شهرت و موسیقی او مرزهای ایران را درنوردید و به طور گسترده در اروپا و ایالات متحده گسترش یافت و او در آنجا به عنوان «پریسا» رهبر زن ارکستر شناخته میشد. همچنین در آن دوران مریم آخوندی (١٩٨۶) و سیمین غانم، مؤسس گروه باربد شناختە شدە بودند.
زنان با سرپیچی از تابو، نوعی جنگ فرهنگی علیه مقامات ایرانی به راه انداختهاند. آنها نمیتوانند در مقابل مردان آواز بخوانند و مهمانی برپا کنند. خواننده ایرانی نوا دجانجوک معتقد است قوانین ایران تبعیضآمیز و خشونتآمیز است که زنان را از خوانندگی باز میدارد، از جمله الزام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در کشور مبنی بر اینکه تعداد زنان باید بیشتر از دو نفر باشند تا بتوانند خوانندگی کنند و تنها اجرای آنها در گروە بیش از دو نفری ممکن است.
موسیقی در کل ایران در ادوار گذشته دستخوش نوسانات سیاسی بوده است، با ورود اسلام به ایران موسیقی بسیار افول کرد و نقش زن با آن کاهش یافت و بعدها دوباره بازگشت و اوج گرفت و با استقرار انقلاب سال ١٩٧٩ در ایران، به دلیل سردرگمی که کشور در آن وارد شد، هنر به طور کلی رو به افول گذاشت تا اینکه پس از سالها ثبات نسبی سیاسی حاصل شد و زنان امروز جزء لاینفک هنرهای ایرانی و به ویژه در موسیقی هستند. شخصیتهای برجستەای چون «فوزیه مجد، فریماه صدری، لیلا افشار» و ... که موسیقیهای متفاوتی را به شنوندگان عرضه کردند در این دوران بە وجود آمدند.
نازنین آقاخانی و نزهت امیری نیز توانستند وارد دنیای موسیقی شوند که محدود به مردان بود و در آن زمان زنان کمتری در کل دنیا در این زمینه فعالیت داشتند، بنابراین آنها توانستند به عنوان رهبر ارکسترهای معروف فعالیت کنند، نازنین آقاخانی ارکستر ملی تهران را برای هنرهای کلاسیک آموزش داد و نزهت امیری گروه مضرابی را بر عهده گرفتند و پس از آنها نایریکا آمد، تا هنرمندان ایرانی به همه چیز مربوط به خود از الف تا ب پایبند باشند و آنچه را که متفاوت است به عموم مردم کشور ارائه دهند.
گروه ایرانی «نایریکا» موفق شده است به اولین گروه سازهای کوبهای تبدیل شود که تنها نوازندگان و خوانندگان زن در آن حضور دارند و شاید این دستاورد متفاوتی در ایران نباشد چرا که تعدادی از گروهها تنها متشکل از زنان هستند. اما «نایریکا» اولین گروهی است که تأسیس شده است و تنها گروهی است که توانسته است تمام مجوزهای قانونی را دریافت کند تا موسیقی خود را برای مخاطبان خود از همهی اقشار جامعه و زنان و مردان به طور یکسان به نمایش بگذارد.
این گروه شامل بیش از سی نوازنده و خوانندهی زن در سنین مختلف میباشد که در استفاده از سازهای سنتی ایرانی اعم از زهی و ضربی مانند دف، تنبور، تنبک، سنتور، تار و سهتار تسلط کامل داشتهاند و در سالهای گذشته به کار خود ادامه دادهاند و توانستهاند آثار هنری خود را خلق کنند که مورد تأیید عموم قرار گیرد.
«نایریکا» در جشنوارههای موسیقی و هنری بسیاری حضور داشته و نوازندگان و خوانندگان زن آن در جشنوارهی «آوای مهر» مقام اول را کسب کردند و کنسرتهای زیادی را در اکثر رادیوهای ایران و در سفارت فرانسه در تهران اجرا کردند که بر شهرت آنها افزود و وظیفهی پخش موسیقی متن تعدادی سریال ایرانی را پذیرفتند.
یکی از مشکلات دیگری که زنان ایرانی در دنیای موسیقی با آن روبهرو هستند، جلوگیری از تک خوانی زنان در جمع است، یا در کنار مردان آواز میخوانند یا چند زن با هم میخوانند، در گروه «نایریکا» این موضوع به گونهای متفاوت برطرف شده است، صدای آنها گاهی بالاتر از صدای سازهای کوبهای است یا یکی از آنها ملودیهای عامیانه را به زبان یکی از ملیتهای ایرانی تکرار میکند و بدین ترتیب آواز بینظیری را ارائه میکنند که میان تمدن، فرهنگ و موسیقی کلاسیک ایرانی درآمیخته است.
با احراز این شرایط، گروه موسیقی زنان «دینگو» که اواخر سال ٢٠١۶ توسط ملیحه شاهین و فائزه محسن تأسیس شد، توانست تأیید رسمی را کسب کند و بعداً نگین و نوشین یوسفزاده به آن ملحق شدند.
این گروه ابتدا فقط برای زنان برنامه اجرا میکرد، اما بعداً در ژوئیهی ٢٠١٨، گروه توانست برای تماشاگران مختلط در تئاتری در شهر بندرعباس در جشنوارهی «عود شیراز» در جنوب ایران اجرا کند.
محدودیتها تنها به دولت محدود نمیشود بلکه به فرهنگ جامعهی ایرانی و سنتهای دینی و مذهبی که امکان اجرای آواز زنانه در مکانهای عمومی را بسیار محدود میکند، محدود میشود. هر چند قوانین ایران مانع از خواندن تکخوانی زنان در مکانهای عمومی میشود، رژیم ایران به محاکمهی زنانی که آواز میخوانند ادامه میدهد و مردانی را که با آنها اجرا میکنند و یا از زنان در آوازهایشان استفاده میکنند، مجازات میکند. نگار معظم خوانندهی ایرانی در سال ٢٠١٩ در حالی که لباس سنتی به تن داشت در روستای ابیانهی اصفهان تک آهنگی را در جمع گردشگران اجرا کرد که این آهنگ دلیل احضار وی برای تحقیقات به دادسرا و تشکیل پروندهی قضایی علیه او شد.
همین امر در مورد رقصیدن که در ایران برای زنان به ویژه در مقابل مردان تابو و ممنوع است، صدق میکند. اما در سال ٢٠١۴، سه دختر با اشتراک گذاشتن رقصی با سه مرد جوان به آهنگ « Happy» از خواننده فارل ویلیامز قدرت حکومت را به چالش کشیدند و کلیپی را در شبکههای اجتماعی به نام آن «شادی در تهران» منتشر کردند، اما این کار به دستگیری آنها انجامید و حکم حبس و ٩١ ضربه شلاق برای آنان صادر شد.
اما این امر مانع از عزم آنها برای سرپیچی و نافرمانی مدنی نشد. چند ماه بعد زن جوان ایرانی دیگری که هویتش مشخص نشد در قطاری در تهران پایتخت ایران رقصید. مسافران از او عکس گرفتند و فیلمهای او در شبکههای اجتماعی در ایران پخش شد.
مائده هژبری نیز در صفحهی اینستاگرام خود فیلمهایی از رقصیدن خود با آهنگهای موسیقی ایرانی و بینالمللی منتشر کرد، اما بازداشت شده و در یک فیلم مستند در تلویزیون دولتی ایران مجبور به اعتراف اجباری شده و به جرم خود در زیر پا گذاشتن موازین اخلاقی اعتراف کند. در نتیجه چندین زن ایرانی با هشتگ «رقص جرم نیست» کمپین همبستگی با این فعال را راه اندازی کردند و زنان زیادی در اعتراض به مقامات به رقصیدن پرداختند.
هنرهای زیبا آیینهی زن ایرانی و مسائل آنهاست
ظرافت زنان و رنج آنها از مهمترین عوامل علاقه و جهتدهی آنان به هنر به ویژه هنر تجسمی است و بسیاری از هنرمندان تجسمی زن برای احقاق حقوق خود به میدان مبارزه روی آوردهاند و رنجهای خود را با نقاشیها و آثار خود برجسته کردهاند. از جمله این هنرمندان میتوان به شرین نشاط اشاره کرد که چهرهها و پاها را در نقاشیهای خود به شکلی مستقیم به تصویر میکشد که باعث خلاقیت او در یافتن ارتباط تأثیرگذار بین سوژه و بیننده شد.
شیرین نشاط که در شهر قزوین در شمال غربی ایران در سال ١٩۵٨ به دنیا آمد، در آثار هنری خود به وضعیت زنان ایرانی که در جریان جنگ ایران و عراق از جامعهی خود آسیب دیدند، تمرکز دارد. همچنین بر تناقضات بین «زنانگی و مردانگی، زندگی عمومی و خصوصی، دوران باستان و مدرنیته» و پر کردن شکاف بین این موضوعات متمرکز شده است.
سارا نیروبخش، هنرمند و عکاس هنر تجسمی، با آثار خلاقانهی خود، مسائل و حقوق زنان و رنج زنان شرقی را در فرزندآوری و مسئولیت مراقبت از خانوادههای خود در جامعهی محافظه کارانهای که تحت حاکمیت روحانیون در جامعهی ایران است مطرح کرد. آثار او با وجود تابوهای مذهبی در نمایشگاههای تهران پایتخت ایران به نمایش درآمد.
مکرمه قنبری ایرانی یکی از مهمترین هنرمندان در هنرهای تجسمی خاورمیانه به شمار میرود، او حتی به داوینچی ایران نیز شهرت داشت، او با نقاشیهایش رنجهای خود و زنانی را که در سنین خردسالی ازدواج میکردند مجسم کرد و داستانهایی که زنان در روستاها نقل میکردند به صورت نقاشیهای هنری تبدیل میکرد.
هیچ قانونی وجود ندارد که زنان را از انجام هنرهای تجسمی منع کند، اما ایران محدودیتهایی را برای هنرمندان مرد و زن اعمال میکند. دانشگاهها موضوعاتی را که دانشجویان میتوانند در آن کار کنند تعیین میکنند و طراحی یا مجسمهسازی بدن یک زن را ممنوع میکنند.
معصومه سیحون (١٩۴٣- ٢٠١٠)، اولین زنی که در سال ١٩۶۶ در ایران گالری به نام «سیحون» را افتتاح کرد و باسابقهترین گالری کشور است. معصومە فارغالتحصیل از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.