«ژنئولوژی دانشی آلترناتیو و رادیکال است»
بهار اورین عضو آکادمی ژنئولوژی میگوید: ژنئولوژی هویت زن را فراتر از ابعاد بیولوژیکی آن با دیدی جامعهشناختی و تاریخی نگریسته و آن را به عنوان جوهرهی جامعهشناسی مورد تفسیر قرار داده و به بحرانهای ناشی از گسست پارادایم علمی از زن و زندگی میپردازد.
شهلا محمدی
مرکز خبر- در روزهای اخیر کتابچهی ژنئولوژی یا دانش زنشناسی کە چکیدهای از موضوعات مورد گفتوگو در آکادمی ژنئولوژی است، از سوی آکادمی ژنئولوژی به زبان فارسی منتشر شد.
در رابطە با انتشار این کتابچە، اهداف آکادمی ژنئولوژی، موضوعات و مباحثی کە این آکادمی بە آن میپردازد و همچنین چرایی انتشار این کتابچە بە زبان فارسی با بهار اورین از اعضات آکادمی ژنئولوژی گفتوگویی داشتیم و فعالیت آکادمی ژنئولوژی را مورد بررسی قرار دادیم.
-در ابتدا میتوانید تعریفی از مفهوم ژنئولوژی ارائه بدهید و چارچوب اهداف آن چیست؟
ژنئولوژی و یا دانش زن مفهوم و ساختار معرفتی جدیدی است که نخستین بار در سال ٢٠٠٨ در سومین دفاعیهی عبدالله اوجالان به نام "آزمونی در باب جامعهشناسی آزادی" در سه بخش مورد استفاده قرار میگیرد. هرچند ژنئولوژی به معنای "زنشناسی" تعریف میگردد لذا با توجه به هویت اجتماعی زنان میتوان این تعریف را بسط داد. به همین دلیل ژنئولوژی دانش زن، زندگی، زندگی مشترک، مبانی نظری و فلسلفی انقلاب زنان با اتکاء به پارادایم مدرنیتهی دمکراتیک است.
آشکار است که عملکرد و رویکرد سیستم سرمایهداری که از دین، دولت و فرهنگ مردسالاری تغذیه میکند در برابر زن، زندگی و جامعه خصمانه است و دیدگاهی کالایی به طبیعت و حیات اجتماعی دارد. در مقابل چنین رویکرد ویرانگری که منجر به بحرانهای اجتماعی عمیقی گشته و به تمامی زوایای زندگی انسانها رخنه کرده، طبعا نیاز به دانشی جهت تفسیر مناسبات قدرت وجود دارد. وظیفهی ژنئولوژی به عنوان فلسفهای جدید و دانش زن، زندگی و جامعه یافتن پاسخ و راهکارهایی متناسب با بافت جامعهی اخلاقی و سیاسی که در گذر تاریخ همواره مقاومت نموده، است. از سوی دیگر نیاز به آنالیز چندجانبهی سیستم استثماری که بر پایهی روابط سلطهی مردانه و درک قدرتمحور از زندگی است، میباشد. ژنئولوژی هویت زن را فراتر از ابعاد بیولوژیکی آن با دیدی جامعهشناختی و تاریخی نگریسته و آن را به عنوان جوهرهی جامعهشناسی مورد تفسیر قرار داده و به بحرانهای ناشی از گسست پارادایم علمی از زن و زندگی میپردازد. ژنئولوژی با زیر سوال بردن مرزهای ترسیم شده به عنوان علوم طبیعی، علوم اجتماعی و علوم انسانی به ما یادآوری میکند که هر علمی اجتماعیست و بایستی علم را به جوهرهی اجتماعی آن بازگرداند. ژنئولوژی در حین پیشبرد روشهای خود از کلیات فمینیستی و همچنین تجارب همهی نیروهای ضد نظام از مبارزات طبقاتی تا آزادیبخش ملی و جنبشهای اکولوژیکی سود میبرد. ژنئولوژی با فراروندگی از فمینیسم و نابسندگیهای آن در تحلیل و تفسیر مسائل زنان جغرافیای خاورمیانه و سایر مناطق جهان بسته به واقعیات اجتماعی و تاریخی آنان و عدم جای دادن نظریات، مفاهیم و عناوین سایر جنبشهای آزادی زنان درسراسر دنیا در ادبیات فمینیستی، یاریگر فمینیسم در رهایی از بنبستهای موجود است. در نهایت میتوان گفت ژنئولوژی دانشی آلترناتیو و رادیکال است که فراتر از یک تئوری در تلاش برای مبارزهای نظری و اجتماعی علیه نظام ریشهدار مردسالاری و تمامی نظامهای هیرارشیک است و در چارچوب پارادایم دموکراتیک، اکولوژیک و آزادی زنان توسعه مییابد. از دیدگاه ژنئولوژی بایستی به اندیشه و عمل، معنایی کلیتمند داد و رگهی آزادیخواهانه و ضد سیستمی که بر فرهنگها و تنوعات بومی متمرکز است را تقویت نمود و با گسست از ساختارهای دانش دولتگرا و هیرارشیک، به ساختارهای دانش با محوریت زن دست یافت.
-ژنئولوژی بیشتر بە چە مسائلی میپردازد و چارچوب فعالیتهای آن چیست؟
در دنیایی که مدرنیتهی سرمایهداری از طریق ایدئولوژی لیبرالیسم و دیدگاه ابژهگونه و ابزاری به طبیعت و انسانها و با مداخلات مستمر، اشکال و ابزار دانش بشری را از میان برده، هدف ژنئولوژی گشودن راههای جدیدی برای شناخت اشکال، ابزار و اهداف دانستن (دانش) است. از سوی دیگر از آنجایی که جامعه از نظر تاریخی و روزآمد بیشتر پیرامون زنان شکل گرفته، لذا دانشی که پیرامون زنان توسعه مییابد تنها با خارج شدن از تاثیر سیستمهای قدرت تحت فرهنگ مردسالاری و سرمایه، اجتماعی میشود. بر این اساس چارچوب فعالیتهای ژنئولوژی آشکارسازی ارزشهای اجتماعی، استفاده از تجارب، آزمونها و اندوختههای زنان جهت آنالیز جامعه، زدودن مردمحوری از علوم اجتماعی و جنسیتزدگی در آن است. از سوی دیگر لازم است با دیدی زنانه به علم نگریست و تحریفات هستیشناسی که در مورد شخصیت و هویت زنان وجود دارد را آشکار و بار دیگر مورد تفسیر قرار داد. زیرا سایهی دیدگاه مردانه و حتی احساسات اندیشمندان مرد نیز نسبت به زنان در نوع نگرش آنان تاثیر داشته است. علاوه براین ژنئولوژی در برابر مقاومت جامعهشناسی عصر که از سویی به طور عامدانه سیستم سرمایه را به اقتضای ایدئولوژی لیبرال مورد تحلیل قرار نمیدهد و به شیوههایی متفاوتی به بردگی طبقاتی و جنسیتی مشروعیت میدهد و از سوی دیگر همواره در مورد حضور زنان و ایجاد جامعهشناسی آنان مقاومت کرده، جامعهشناسی زنان است.
- از آغاز مطالعات آکادمی ژنئولوژی چە فعالیتهایی صورت گرفته واکنشها بە این دانش چە بودە و آیا میتوان گفت تاثیری در جامعە مردسالار داشتە است؟
ژنئولوژی از سال ٢٠١١ بدینسو مورد بحث قرار گرفته است. در نخستین کنفرانس ژنئولوژی در سال ٢٠١۵، تصمیم بر نهادینهسازی آکادمی ژنئولوژی گرفته شد. به منظور دستیابی به دانش زنان مطالعات بسیاری از سمینار تا کنفرانس و کارگاەهای آموزشی در بسیاری از نقاط دنیا برگزار گشت. در کوردستان و به ویژه در روژآوای کوردستان با بسترهایی که پس از انقلاب فراهم گردید تحلیلات جامعهشناسی و مطالعات فرهنگ شفاهی انجام شده و مراکز تحقیقاتی بر اساس مطالعات زنان، تحت نظر آکادمی ایجاد شده است. نخستین شماره مجلهی ژنئولوژی در سال ٢٠١۶ منتشر شد، در سال ٢٠١٧ مراکز تحقیقاتی در بیشتر نقاط روژآوا تاسیس و رشتهی ژنئولوژی در دانشگاه روژآوا پایهگذاری شد، علاوه بر تاسیس مرکز ژنئولوژی در بلژیک در سال ٢٠١٨، کمیته، واحدها و کارگاههای آموزشی در این زمینه در عرصههای بسیاری تشکیل یافت. در سال ٢٠١٩، موسسه آندریا وولف در روژآوا تاسیس گشت که فعالیتی در راستای برقراری پیوند میان زنان جهان به ویژه در اروپا، آسیا و آمریکای لاتین و دیدار با آنان است. آکادمی ژنئولوژی در تلاش برای بسط مطالعات با محوریت زن و ارتباط بیشتر با همهی زنان از سراسر نقاط دنیاست. بدون شک در طول این سالها زنان بسیاری از سراسر دنیا با آکادمی ژنئولوژی در ارتباط بوده و این پیوندها موجب تعامل و نقشی سازنده در پیشبرد مبارزات آکادمیک زنان در مقابل هر نوع زنستیزی است.
فرهنگ و ذهنیت مردسالاری طی روندی هزاران شکل گرفته اما این به معنای تغییرناپذیر بودن آن نیست و نیاز به مبارزهای نظری، اجتماعی و فرهنگی دارد. زیرا از آغاز پیدایش این فرهنگ حفظ، تقویت و بازتولید آن به این دلیل که برای حکومتها سود داشته، همواره وجود داشته و در نهایت مردسالاری را قاطعانه به عنوان یک واقعیت و یک ایدئولوژی بنا نهاده است. بنابراین در راستای غلبه بر این فرهنگ و از سوی دیگر تحول این فرهنگ نیاز به ارائهی تعاریف صحیح، جهانبینی نوین و ساختارشکنی نظریههای موجود وجود دارد. به همین دلیل یکی از اهداف ژنئولوژی همانطور که بارها بدان اشاره شده، آنالیز خاستگاه و روند شکلگیری این فرهنگ و ارائهی راهکاری نظری در راستای مبارزه و غلبه برآن است. از سوی دیگر پروژەی "تحول مرد" که در میان جنبش زنان کوردستان همواره وجود داشته میتواند به عنوان یکی از فعالیتهای آموزشی جهت تغییر فرهنگ و ذهنیت مردسالاری در جامعه افزایش یابد. در سالهای اخیر بخشی از فعالیتهای ژنئولوژی برگزاری دورههای آموزشی مختص مردان بوده و این فعالیتها تاثیرگذار بوده است. حضور برابر زنان و مردان مطابق سیستم ریاست مشترک که بر مبنای تئوری "زندگی مشترک آزاد" است در تمامی عرصههای اجتماعی و سیاسی میتواند در شکستن قالبها و هنجارهای موجود غلبه نموده و این تفکر که سیاست فعالیتی مردانه است را درهم شکند. زیرا زندگی مشترک شامل کلیه روابط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی میان زن و مرد است که بایستی تنها در چارچوب خانواده و روابط خانوادگی محدود نگردد. اگر این روابط به شکلی صحیح که به ارادهی طرفین احترام گذاشته میشود، برقرار گردد میتوان گفت بر زدودن فرهنگ مردسالاری تاثیرگذار خواهد بود. فاکتور مهم دیگر آموزش و سازماندهی زنان است.
-در روزهای اخیر کتابچەی "ژنئولوژی، دانش زن و زندگی" بە زبان فارسی نیز منتشر شد. نخست این کتابچە بە چە زبانهایی در دسترس خوانندگان قرار دارد و هدف از انتشار این کتابچە چیست و بە چە مسائلی میپردازد؟
در لحظات و نقطهی حساسی از تاریخ قرار داریم. در شرایطی که مردسالاری و فاشیسم سیمایی وحشیانهتری نسبت به زنان و خلقها کسب کرده و از سوی دیگر موج انقلابهای اجتماعی با پیشاهنگی زنان در سطح دنیا و به ویژه خاورمیانه بلندتر گشته و در چند ماه اخیر جنبش "ژن ژیان آزادی" با پیشاهنگی زنان همچنان ادامه دارد نیاز است به مبانی نظری و مبارزاتی انقلاب زنان پرداخت و رهنمودهایی جهت به موفقیت رسیدن این انقلاب ارائه داد. همانطور که در ابتدا نیز به آن اشاره کردم ژنئولوژی در عین حال دانش انقلاب زنان است و در این مرحله وظیفهی خود میداند که سهم مهمی در پیشبرد این انقلاب ایفا نماید. هدف از انتشار این بروشور علاوه بر ارائهی دیدگاههای جدیدی که در آکادمی ژنئولوژی در باب موضوعات مربوط به زنان مورد مطالعه قرار گرفته، است از سوی دیگر نظری بر مبانی و خاستگاه شعار "ژن ژیان آزادی" و فلسفهی آن است و لازم است به چرایی و چگونگی "سحرآمیز" بودن این شعار پرداخت. در بخشی از این کتابچه که به انقلاب زنان پرداخته شده به اهمیت این شعار نیز اشاره شده است. در بخش ابتدایی این کتابچه نیز به چرایی نیاز به دانش و پارادایم جدیدی پرداخته شده است. زیرا هر مرحلهای از تاریخ با توجه به شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود نیاز به پارادایم و دانش جدیدی وجود دارد تا مطابق با نیازهای جوامع در پی حل مسائل باشد و ما در چنین دورهای قرار داریم. ژنئولوژی دانشی است که به بازتعریف و تحلیل بازیگران، نیروها و نظامهایی است که راه براین مسائل گشوده میپردازد و تزها و رهنمودهای جدیدی در راستای حل این بحرانها ارائه میدهد.
لازم به ذکر است کتابچهی "ژنئولوژی، دانش زن و زندگی" تنها به زبان فارسی منتشر شده است. در این کتابچه به طور مختصر به چارچوب نظریات و مباحثی که اخیرا در آکادمی ژنئولوژی مورد بحث قرار گرفته، پرداخته شده است.