زبان ما هویت ماست، باید هویت‌مان را حفظ کنیم

گروهی از زنان اتنیک‌های ایران بە مناسبت روز جهانی زبان مادری، با زبان مادری خویش و از طریق خبرگزاری زن، ضمن تبریک این روز خواهان ادامەی تلاش و مبارزات برای حفظ زبان‌های رایج در ایران شدند.

 

زبان تعریفی از هویت انسان‌ها و یک ملت است. از طریق زبان است که ما می‌توانیم به شخصیت و هویت تاریخی یک جامعه و ملل آن پی ببریم. سیاست‌ تک‌زبانی در راستای از بین بردن فرهنگ و زبان ملل مختلف آن کشور، سیاستی‌ست در راستای تک‌رنگ نمودن جامعه و از بین بردن زبان و فرهنگ ملل مختلف، همچنان که خیلی از زبان‌ها در حال حاضر در معرض نابودی و خطر قرار دارند. شناخت هویت و فرهنگ یک ملت، به معنای به رسمیت شناختن زبان آن ملت است. هر ملتی از طریق زبان خویش می‌تواند شخصیت و موجودیت خویش را بیان کند. پس چندزبان بودن و صحبت و آموزش با چندین زبان، دال بر تجزیه‌ی زبان‌های حاکم در یک کشور نبوده،‌ بلکه غنای فرهنگی آن کشور و ملت‌هایش را بیان می‌کند.

 

سمیرا صلواتی 

مرکز خبر - گروهی از زنان اتنیک‌های ایران بە مناسبت روز جهانی زبان مادری، با زبان مادری خویش و از طریق خبرگزاری زن، ضمن تبریک این روز خواهان ادامەی تلاش و  مبارزات برای حفظ زبان‌های رایج در ایران شدند.

 

آنیسا جعفری‌مهر- نویسنده

زبان هم در سطح اجتماعی و هم فردی بسیار اهمیت دارد، چون از طریق زبان به اولین سوال "من کیستم" جواب می‌دهیم. با زبانی که حرف می‌زنیم، خود را عضو یک جامعه دانسته و از این طریق هویت خویش را تعیین می‌کنیم. زبان در جامعه از اهمیت آنچنانی برخوردار است که شاخه‌های علمی بسیاری همچون سوسیولوژی زبان، سیاست زبان و بی‌برنامه‌ریزی زبان در مورد زبان و شاخه‌های آن تحقیق می‌کنند. اگر بخواهیم در جغرافیای ایران بدنبال سیاست زبانی بگردیم، در این جغرافیا سیاست تک‌زبانی حاکم می‌باشد و تمام زبان‌های دیگر اتنیک‌ها بغیر از فارسی ممنوع می‌باشد و راهی برای رشد و توسعه ندارد. 

سیاست ایران در مورد زبان کوردی چه می‌باشد؟ در حالیکه زبان تمام اتنیک‌ها و ملل؛‌ گویش، لهجه و در نهایت به عنوان زبان محلی معرفی می‌شود،‌ شاهدیم که در کوردی، لهجه‌ی لکی که جزیی از زبان کوردی می‌باشد، به عنوان یک زیر مجموعه از زبان جدا ساخته و بدان رسمیت می‌بخشند و ثبت می‌کنند. از طرف دیگر هیچ امکانی از نظر رسانه‌ایی و آموزشب نیز در اختیارش قرار داده نمی‌شود. همزمان برای کلهری نیز چنین برنامه‌ایی در نظر دارند. این موارد دلیلی بر تقسیم زبان کوردی به جزء کوچکتر می‌باشد، تا از این طریق حاکمیت ایجاد کرده و سرکوب کنند. پس باید هوشیار و آگاه باشیم که زبان کوردی را به عنوان یک مجموعه دانسته و آن را حفظ کنیم. چون زبان ما هویت ماست و باید هویت‌مان را حفظ کنیم.

مورد دیگر؛‌ آموزش با زبان مادری می‌باشد. وقتی از آموزش با زبان مادری سخن می‌گوییم، آموزش با زبان خویش را مدنظر داریم، نه آموزش زبان. آموزش در سیستم جمهوری اسلامی ایران بسیار ضعیف است. بعد از گذشت سال‌ها آموزش حتی با زبان فارسی نیز مشکلات مختص به خویش را دارد. دانش‌آموزان نمی‌توانند از درس‌های عربی و انگلیسی سودمند شوند. آموزش دو واحد زبان اتنیک‌های مختلف نمی‌تواند تاثیرگذار باشد. مطالبات ما، آموزش با زبان ماست، زبانی که هویت ما را مشخص می‌سازد. از کلاس اول باید با زبان مادری آموزش را شروع کنیم. بعد از کلاس سوم و چهارم، زبان میانجی ایران و حتی کشورهای دیگر نیز می‌تواند وارد برنامه‌های آموزشی شود. نه اینکه آموزش زبان مادری در حد دو واحد دانشگاهی باشد. مطالبات ما باید کلی‌تر و در سطح بالاتر باشد و هویت و زبان خویش را حفظ کنیم.

 

پروین آزاد- فعال حقوق کودکان و زنان

به چند دلیل مهم کودکان باید در مدارس به زبان مادری تحصیل کنند که در اینجا به دو دلیل آن اشاره می‌شود.

اولین دلیل مهم این است که کودکان وقتی از خانواده جدا و وارد دنیای بزرگ‌تر و محیط جدیدتر می‌شوند چون در خانواده قبل از شروع مدرسه به زبان مادری صحبت کرده‌اند در نتیجه نمی‌توانند در محیط جدید با معلمین و دیگر کودکان ارتباط احساسی و عاطفی برقرار کنند و احساسات و عواطف خود بروز و بیان کنند چرا که در مدارس طبق بخشنامه‌های دولتی صحبت و تدریس به زبان مادری ممنوع است و این اولین ضربه‌ی روحی است که به کودکان وارد می‌شود.

دومین دلیل مهم دیگر این است که ما در ذهن خود به زبان مادری فکر می‌کنیم و طرح و نقشه می‌کشیم و درباره‌ی آن افکار با دیگر افراد سخن می‌گوییم. اگر یک کودک شش ساله را تصور کنیم که بجز زبان مادری با هیچ زبان دیگری نمی‌تواند افکار و فکر خودش را در مدارس به دیگر همکلاسی‌ها و معلمش انتقال دهد چطور این کودک می‌تواند رشد کند و چطور معلمین می‌توانند تشخیص دهند که این کودک در چه زمینهایی استعداد دارد و در چه مسائلی ضعیف است و باید بیشتر روی آن مسائل فوکوس کرد. و در اینجا این دومین لطمه و ضربه است که به کودک وارد می‌شود و در مواردی بعضی از این کودکان در شهرستان‌ها بخاطر این تبعیض ترک تحصیل کرده و از رشد و شکوفایی محروم می‌شوند.

بنابر دولت و مسئولین حکومتی باید این تبعیض را نسبت به زبان مادری از بین ببرند تا این کودکان بتوانند همانند دیگر کودکان به تحصیل در کنار دیگر کودکان ادامه دهند.

 

نعیمه دوستدار – روزنامه‌نگار

قبل از هر چیز روز جهانی زبان مادری را به همه‌ی متکلمین همه‌ی زبان‌ها تبریک می‌گویم. و امیدوارم که اکنون زبان مرا درک و بفهمند.

یکی از زیباترین جلوه‌های تنوع در فرهنگ بشری وجود زبان‌های مختلف است، که باعث شکل‌گیری گونه‌های مختلفی از ارتباط بین افراد می‌شود و به نوعی منعکس‌کننده‌ی جهان‌بینی، تنوع و تکثر انسان‌ها در گوشه گوشه‌ی کره‌ی زمین است.

در سرزمینی که ما به عنوان ایران می‌شناسیم، پدیده‌ی تنوع زبانی از دیرباز وجود داشته، و نکته‌ی مهم در این زمینه، گروه‌های مختلف فرهنگی و زبانی توانستند در کنار همدیگر به غنا‌بخشی فرهنگ همدیگر کمک کنند و بخشی از این فرهنگ نیز زبان می‌باشد.

از زمانی که حکومت‌های مستبد و سرکوبگر (با سابقه‌ی طولانی‌مدت)‌ در ایران وجود داشتند، مسئله‌ی سرکوب زبانی در کنار سایر اشغال سرکوب در ایران تجربه شده است. و این مورد باعث می‌شود که ملل و اتنیک‌های مختلفی که در ایران زندگی می‌کنند، زبان آن‌ها سرکوب و در حاشیه قرار داده شوند و حتی بعضا فراموش می‌شود. و یا به شکل مدرن‌تر در دوران ما، گویندگان آنزمان با انواع و اقسام نقض حقوق مدنی خودشان مواجه شوند. کسانی که برای ترویج زبان تلاش کردند، با احکام زندان مواجه شدند. چه فرزندان، زنان،‌ مردان و خانواده‌هایی که بدلیل تسلط نداشتن به زبان رسمی از بسیاری از حقوق خویش محروم مانده و یکی از جلوه‌های آن را می‌توان در حق تحصیل مشاهده کرد. در مناطقی که زبان‌های دیگری غیر از زبان مادری وجود دارد، فشار و فراهم نکردن امکان آموزش زبان مادری باعث شده که افراد از حقوق اولیه‌ی خویش برای تحصیل باز بمانند.

سرکوب‌ها به طور کلی باعث سرکوب آن زبان و عقب افتادن آن زبان از دایره‌ی رشد فرهنگی،‌ تولید آثار ادبی و هنری در آن زبان می‌شود که همه‌ی اینها در کل چه بر فرهنگ عمومی و چه بر فرهنگ ملی آن منطقه تاثیرگذار است.

به نظر من تقویت زبان مادری می‌تواند به تقویت پیوندهای هم ملی و هم قومی منجر ‌شود، همزمان همدیگر را نقض نمی‌کنند، بالعکس می‌تواند به غنای زبان فارسی نیز کمک کند. و عامل هم‌پیوستگی اجتماعی شود و افراد احساس نکنند که به دلیل زبان‌شان از حقوق انسانی خویش چه در سطح کلان سیاسی و چه در سطح فرهنگی محروم می‌مانند.

امیدوارم که در یک جهان دموکرات‌تر و برابرتر،  این حقوق برای همه‌ی افراد درهمه‌ی زبان‌ها حفظ شود. ما در واقع این تنوع و زیبایی فرهنگی را در کلام همه‌ی شهروندان یک سرزمین مشاهده کنیم و از آن لذت ببریم.

 

نگین شیخ‌الاسلامی – روزنامه‌نگار

زبان مادری یکی از اساسی‌ترین حقوق هر فرد بوده که باید از آن برخوردار باشد. خارج از مسائل سیاسی، زبان ما به عنوان کوردی نه تنها در ایران، بلکه در هر چهار بخش کوردستان خواهان آن هستیم. از نظر روانشناسی و سوسیولوژی بسیار مهم می‌باشد که درک کنیم هر فردی اگر نتواند به شیوه‌ی قانونی با زبان مادری خویش ارتباط برقرار کند، در آینده نیز نمی‌تواند بر شخصیت خویش تسلط و شناخت داشته باشد. این مرحله با حافظه‌ی انسان در پیوند است و همچنین بر شخصیت، جسم، روان و سطح تصمیم‌گیری یک شخص می‌تواند تاثیرگذار باشد. به همین دلیل نمی‌توان به سادگی از آن گذشت.

هر جنینی حتی در رحم مادرش، زبانی که مادرش با آن حرف می‌زند را احساس می‌کند، حتی لالایی‌ مادر را درک می‌کند، تمام این موارد در پروسه‌ی روانشناختی و آموزشی کودک تاثیر دارد. کودک بعد از تولد نیز با زبان مادری آموزش و رشد می‌کند. البته بعضی از خانواده‌ها تحت تاثیر سیستم حاکم،‌ شرم دارند که با زبان مادری با فرزندشان صحبت کنند.

اگر پروسه‌ی آموزشی در مدارس به شیوه‌ای صحیح عملی شود، کودک در منزل با زبان مادری خویش(حال هر زبانی که در ایران وجود دارد، چون در ایران اتنیک و ملل مختلف زیاد داریم) صحبت می‌کند، اما وقتی به مدرسه می‌رود، زبانش را ممنوع و نمی‌تواند با آن حرف بزند. چنان به کودک تلقیح می‌شود، زبانی که تا بحال یاد گرفتی بدرد بخور نیست و زبانی را که ما به تو می‌آموزیم می‌تواند دستاورد بهتری داشته باشد. کودک در ناخودآگاه خود به این احساس دست می‌یابد که آنچه را تا بحال یاد گرفته،‌ خوب نبوده و پوچ و بی‌فایده است،‌ پس باید زبان دیگری را فرا بگیرد. با آن زبان آموزش می‌بیند، یاد می‌گیرد و قانون آن کشور را می‌شناسد‌، اما از طرف دیگر زبان آموزش، زبان ملت حاکم بوده و من نوعی که اجازه‌ی حرف زدن با زبان خویش را ندارم، در طبقه‌ی ملت زیردست و ضعیف قرار می‌گیرم. در اینجا نتیجه‌ایی که برای فرد بهمراه می‌آورد؛ آن فرد دچار ضعف شخصیتی می‌شود و از نظر روانشناسی نیز بر کودک بسیار تاثیرگذار است.

از طرف دیگر؛ چند زبانی موردی مفید و مثمر ثمری است. هر شخص به جای یک زبان می‌تواند با چندین زبان صحبت کند. چه اشکالی دارد اگر در یک کشور، به جای یک زبان با چندین زبان آموزش داده شود. سیر طبیعی کودک آنچنان است که می‌تواند با چندین زبان صحبت و آموزش ببیند و هیچ مشکلی هم برای آن کودک بوجود نیاید. چرا زبان‌های مختلفی که در یک کشور وجود دارد و باعث رنگینی و غنای فرهنگی در آن کشور می‌شود، از یک کودک سلب می‌شود و مجبور به فراگیری و آموزش با یک زبان می‌باشد و تنها یک زبان را اساس می‌گیرد. این همان فاشیسم و حاکمیتی‌ست که در ایران محسوس بوده و خود ما نیز در مراحل آموزشی آن را لمس و احساس کرده‌ایم.