تداوم انقلاب؛ شعارهای مادری با موهای سفید و دستهای لرزان و چروکیده امید یک محلە است
مردم در شهرهای مختلف به اشکال مختلفی اعتراضات خود را ادامه میدهند، دهها روز از آغاز خیزش انقلابی خلقهای ایران علیه حاکمیت جمهوری اسلامی میگذرد و اعتراضات همچنان ادامە دارد. همەی شهرهای ایران و کوردستان هر یک بە نحوی اعتراضات را تداوم میبخشند.
سایدا شیرزاد
مرکز خبر- بیش از چهار ماە از آغاز خیزش انقلابی خلقهای ایران علیه حاکمیت جمهوری اسلامی میگذرد. اعتراضاتی که ابتدا در واکنش به قتل حکومتی ژینا امینی توسط نیروهای گشت ارشاد آغاز شد و سپس مطالبات مردم به سمت سرنگونی دولت ایران تغییر یافت.
در طول بیش از چهل سال حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران، همواره اعتراضاتی علیه این دولت و جنایتهای انجام شده توسط حاکمان صورت گرفته است. اعتراضاتی که با شدیدترین نحو ممکن سرکوب و در نطفه خفه شدند.
خیزش اخیر که یقینا میتوان آن را یک انقلاب نامید، با تمامی اعتراضات قبل متفاوت است. چراکه با وجود سرکوبهای شدید و کشتار گستردهی جوانان، مردم معترض همچنان مطالبات خود را فریاد میزنند. این یک انقلاب زنانه است و زنان به عنوان آغاز کننده و پیشگامان این مبارزات همچنان بر علیه دولت ایران ایستاده و مقاومت میکنند. مطالبات زنان در تمامی نقاط دنیا در یک راستا قرار دارد و آن هم حق برابری است. همین امر سبب اتحاد گستردهی مردم ایران و سپس همراه شدن مردم جهان با این انقلاب شده است.
زنان، که از نخستین گروههای تحت ستم دولت ایران بودهاند، از همان روزهای نخست مخالفت خود با قوانین دولت حاکم را نشان دادند و با حضور در خیابانها، خواستار رعایت حقوق خود شدند. تداوم و ماندگاری خشم زنان نسبت به جمهوری اسلامی ایران از یک سو، ناکارآمدی مقامات و حاکمان در راستای ادارهی کشور و تامین امکانات و نیازهای مردم از سوی دیگر، منجر به گسترش خشم و انزجار شدید و روزافزون مردم شده است.
بیش از چهل سال ظلم و تحت فشار قرار دادن مردم، سبب لبریز شدن صبر آنها شده است. دولت ایران که مخالفان خود را با شدیدترین نوع ممکن سرکوب و اعتراضات پیشین مردم را به شدت سرکوب میکرد و سبب خاموش شدن صدای معترضان میشد، در تصورات ساختگی خود گمان میکرد با همین روش غیرانسانی، مردم اعتراضات خود را فراموش خواهند کرد؛ در حالی که تجمع و انباشته شدن سالها خشم و نفرت از حاکمیت و قوانین مردسالارانه و غیرانسانی همچون بمبی در حال انفجار بود که با کشته شدن ژینا امینی توسط گشت ارشاد و به بهانهی نداشتن حجاب اجباری، ترکید. بمبی که صدای آن تا آن سوی مرزها طنین انداز شد و تمام جهان را با خود همراه ساخت.
انقلابی که تحت عنوان «انقلاب ژینایی» یا «انقلاب ژن ژیان، ئازادی» شکل گرفت، بیش از صد و بیست روز است که همچنان با اشکال گوناگون ادامه دارد و مردم در سراسر شهرهای ایران با هر روش و ایدهای که به ذهنشان برسد، آن را ادامه داده و اجازهی خاموش شدن آن را نمیدهند.
سنه، قلب تپندهی اعتراضات
شهر سنه که با لقب «قلب تپندهی اعتراضات» از همان روز نخست شاهد اعتراضات گستردهی مردم و نیز سرکوبهای شدیدتر بود، همچنان در حال مبارزه علیه دولت ایران است.
مردم معترض سنه، سعی دارند با هر روش و اقدامی که باشد نارضایتی خود علیه حاکمیت جمهوری اسلامی را نشان دهند.
برداشتن حجاب اجباری، شعار نویسی در سطح شهر، تحریم شرکتها، محصولات و هرآنچه با دولت مرتبط است، برداشتن پول از بانک با خرید زمین، طلا و ارز، پخش تراکت، حضور در گورستان بهشت محمدی برای گرامی داشت یاد شهیدان و ...، از اقدامات مبارزان آزادی علیه جنایات دولت ایران است.
شدت انزجار و نفرت مردم این شهر نسبت به دستگاه حاکم به حدی است که در بسیاری موارد و در مکانهای عمومی صراحتا نفرت خود را با هر حرف و شعاری که باشد، آشکار میکنند.
سرپل ذهاب؛ «شرایط اصلا عادی نیست»
اسرا، ساکن سرپل ذهاب است و میگوید: شرایط اینجا اصلا عادی نیست و مطمئنا مردم هرگز مبارزهی خود را فراموش نکرده و اجازهی خاموشی به آن را نمیدهند. حضور هر روزهی ماموران و ماشینهای ضدشورش در شهر یکی از نشانههای ترس دولت از اوجگیری دوبارهی اعتراضات است.
تهران؛ «خواهرم را کشتید، برادرانم را نکشید»
پروین، اهل و ساکن تهران: مردم دیگر آن مردم سابق نمیشوند و الان هر کجا کسی را ببینی که یک حرکت اعتراضی انجام میدهد، میدانی که همچنان نارضایتیهای مردم ادامه دارد و معترضان خواهان براندازی دولت هستند. اینجا اگر الان کسی را ببینی که به تنهایی یک نوشتهی اعتراضی در دست دارد، برایت عادی شده است و بیشتر مردم خود را با آن شخص همراه میدانند.
وی افزود: در چند روز اخیر، زن جوانی با در دست داشتن کاغذی بزرگ که نوشته بود «خواهرم را کشتید، برادرانم را نکشید» در وسط بلوار تجریش در حال راه رفتن بود. مردم نیز با لبخند و تایید سر نشان میدادند که با او همراه هستند. چند موتور سوار آمدند و خواستند او را ببرند که مردم اجازه ندادند و زن را فراری دادند.
هانی، اهل کرج و ساکن تهران: شاید حضور مردم در خیابانها و تجمع آنها مثل اوایل نباشد، اما هر لحظه منتظری یک اتفاق بیافتد. مردم در بعضی از محلات شلوغ و پایین تهران هنوز هم به خیابان میآیند. چند جوان که بیشتر اوقات به عنوان آغاز کنندهی اعتراضات روزانه تجمع میکنند، همین که سی تا چهل نفر رو جمع میکنند ماموران سر میرسند و به آنها حمله میکنند.
پریسا، ساکن زعفرانیه تهران: یک مادر پیری نزدیک خانهی ما هست که هر روز لب پنجره شعار «مرگ بر خامنهای»، «مرگ بر دیکتاتور» و «زن، زندگی، آزادی» میدهد. این مادر با موهای سفید و دستهایش لرزان و چروکیدهاش امید محلهی ماست.
همدان؛ پیادهروی زنان بدون حجاب اجباری
فاطمه، اهل و ساکن همدان میگوید: تجمعات و تظاهرات در همدان کم شده اما مردم به شیوههای دیگهای دارند مخالفت خود را نشان میدهند. یکی از این روشها پیادهروی زنان بدون حجاب اجباری است. در همدان که جمعیت زیادی از مردم محجب هستند و پیشتر این چیزها وجود داشت، پیادهروی بدون حجاب اجباری نشانهی کامل اعتراض است.
وی افزود: جالبتر از همه این است که با وجود اعتقادات مردم در رعایت حجاب، کسی به زنهایی که حجاب اجباری ندارند گیر نمیدهد یا خیلی کم تذکر میدهند. حتی امکان دارد که برخی از زنانی که حجاب دارند هم از آنها حمایت کنند. من خودم وقتی آنها را میبینم ذوق میکنم و گاهی فکر میکنم شاید واقعا من هم چون از بچگی یاد گرفتم حجاب داشته باشم، برایم اهمیت دارد و شاید این واقعا انتخاب من نیست.
کیش؛ مردها هم از زنها حمایت میکنند
مونیکا، ساکن کیش است، او میگوید: اینجا زنها با برداشتن حجاب اجباری همچنان نشان میدهند که اعتراضات وجود دارد. حتی مردها هم از زنها حمایت میکنند. مردم هم برداشتن روسری برایشان عادی شده است. البته کسانی که همسرانشان در شغلهای دولتی فعالیت دارند، الان بیشتر از قبل نگرانند که مبادا روسریشان بیوفتد چون دولت خیلی به این کار حساس شده است.
تالش؛ از شجاعت مردم کورد الهام میگیرند
مریم، اهل و ساکن تالش است و میگوید: مردم شهر ماه همیشه حس خاصی به مردم کورد داشتهاند و در این اعتراضات از شجاعت مردم کورد الهام میگرفتند. الان هرچند اعتراضات و تظاهرات خیابانی کمرنگ شده است اما زنها حجاب اجباری را برداشتهاند و از سالها تحمیل این قانون بر زنان به شدت خشمگیناند.
وی افزود: تورم و گرانی با این اوضاع شغلی که در اینجا (تالش) وجود دارد، مردم را منزوی کرده و نفرت آنها را بیشتر کرده است. مردم الان آگاهتر شدهاند و حرفهای مقامات برایشان اهمیت ندارد و میدانند با یک سری حرفها با بهانهی دینی و با یک عالمه وعدهی الکی میخواهند سرشان کلاه بگذارند.