تاریخچەی روز جهانی کارگر و آغاز مبارزات کارگری در جهان
نخستین روز ماە می بە عنوان روز جهانی کارگر شناختە شدە و در ۶۶ کشور جهان این روز تعطیل رسمی است. شورش «های مارکت» کە طی آن تظاهراتها و اعتصابات گستردە در شهر شیکاگو و دیگر شهرهای آمریکا برگزار و بە خشونت کشیدە شد مقدمەی آغاز نامگذاری این روز بە عنوان روز
شهلا محمدی
مرکز خبر- پس از انقلاب صنعتی و ایجاد کارگاەها و کارخانجات بزرگ صنعتی، کارگران شرایط کاری نامناسبی داشتند. مشاغل جدید (به ویژه در شهرها)، کالاهای جدید و افزایش تجارت وجود داشت. با این حال، مشکلات جدیدی را نیز برای کشورهای صنعتی به ارمغان آورد. مهاجرت بە شهرهای صنعتی گسترش یافت و این کشورها با جمعیت انبوهی از مهاجران روبرو بودند کە همگی خواهان کار در کارخانەهای بزرگ صنعتی بودند.
کارگران فقیر اغلب در محلههای تنگ و به شدت ناکافی اسکان داده میشدند. شرایط کاری دشوار بود و کارگران را در معرض خطرات و تهدیدات همچون کار در فضایی تنگ با تهویهی ناکافی، آسیب ناشی از ماشینآلات صنعتی، قرار گرفتن در معرض سم ناشی از فلزات سنگین، گرد و غبار و ... قرار میداد، در نتیجه، مجموعهی جدیدی از مشکلات بهداشتی را به همراه داشت که در اروپا و آمریکا گسترده بود.
شرایط کار در کارخانهها، راهآهنها، کارگاەها و معادن بە ویژە در آمریکا و انگلستان بسیار بد بود. کارگران، از جمله بسیاری از کودکان، اغلب مجبور بودند ١۶ ساعت در روز، شش روز در هفته، در فضایی شلوغ و با تهویهی ضعیف کار کنند. نظارت سخت بود و برای کسانی که در حین کار صحبت میکردند یا آواز میخواندند مجازات در نظر گرفته میشد.
شورش «های مارکت» و رهبرانی کە در محاکمەهای ناعادلانە اعدام شدند
صاحبان صنایع از بهبود شرایط کار برای کارگران خودداری میکردند و دولت نیز حامی آنها بود. تجمعات کارگران و فراخوان برای اعتصابات و اعتراضات گسترش یافت و کارگران در رژەهای خود خواهان روزها و ساعات کاری کمتر بودند. در ۵ سپتامبر ١٨٨٢ رهبران اتحادیەها در شهر نیویورک نخستین رژەی روز کارگر را ترتیب دادند و دەها هزار نفر از اعضای اتحادیەی کارگری آجرپزان، جواهرسازان، تایپنویسان، کارگاەهای ریسندگی و بافندگی و بسیاری از مشاغل دیگر صنعتی در این اعتراضات حضور یافتند. کارگران کە بیشتر آنها مهاجر بودند مرخصی بدون حقوق گرفتند و با مردم محلی راهپیمایی اعتراضی برگزار کردند. سخنرانی، آتشبازی و رقص از جملە فعالیتهایی بود کە کارگران از این طریق اعتراض مدنی خود را بە کارفرمایان و دولت ابراز داشتند.
سال ١٨٨۴ بار دیگر راهپیمایی اعتراضی برگزار شد و سندیکاها دو سال بە کارفرمایان و دولت مهلت دادند تا شرایط کار را برای کارگران بهبود بخشند. شماری از کارفرمایان ضمن موافقت با آن اعلام کردند طی دو سال تلاش میکنند شرایط را بهبود بخشند و ساعات و روزهای کاری را برای کارگران کاهش دهند.
اما پس از گذشت دو سال تغییری در وضعیت کارگران ایجاد نشد و نخستین روز ماە می سال ١٩٨۶ کە اکثر قراردادها در آن روز پایان مییافت اعتراضات و اعتصابات آغاز شد. هزاران کارگر در شهرهای مختلف آمریکا بە ویژە شیکاگو بە خیابانها آمدند و خواستهای خود را بار دیگر مطرح کردند. شمار معترضین شهر شیکاگو بیش از ٩٠ هزار نفر تخمین زدە میشد.
این اعتراضات کە بە عنوان شورش «های مارکت» شناختە میشود و روزها ادامە داشت در روز چهارم بە خشونت کشیدە شد. پلیس کارگران را محاصرە کرد و رهبران جنبش کارگری کە بر یک گاری سوار بودند و شعار میدادند را متوقف کرد. در همین حین بمبی منفجر شد و ٧ پلیس و ٨ غیر نظامی کشتە و تعداد زیادی نیز مجروح شدند.
در پی این حادثە تظاهراتهای همەی شهرها بە خشونت کشیدە شد، تعداد بسیاری از رادیکالهای خارجیتبار و سازماندهندگان کارگری توسط پلیس در شیکاگو و شهرهای دیگر دستگیر شدند. در محاکمهای که در آن هیچ مدرکی دال بر ارتباط متهمان با بمب گذاری ارائه نشده بود، هشت نفر که به عنوان آنارشیست شناخته میشدند، مجرم شناخته شدند. هفت نفر از این افراد به اعدام محکوم و چهار نفر از آنها به دار آویخته شدند. آنها از جمله افرادی بودند که به ناحق محاکمه و اعدام شدند تا جنبش رو به رشد کارگری را از بین برود و رهبران رادیکال جنبش کارگری متوقف شوند. عاملان اصلی این جنایت هرگز شناسایی نشدند و برخی گمانەزنیها بر این بود کە کارفرمایان عامل این جنایت باشند تا بدین شیوە جنبش کارگری را از بین ببرند.
اولین روز ماە می «روز تظاهرات» در فرانسە و روز جشن در سنت پیکار کارگری
پس از آن در بیشتر کشورهای جهان کارگران بە یاد رهبرانی کە در محاکمەهای ناعادلانەی اعدام شدند و بە یاد همەی قربانیانی کە در شیکاگو جانباختند رژەهای روز کارگر را برگزار میکردند.
سه سال بعد در سال ۱۸۸۹ دومین انترناسیونال سوسیالیست برای بزرگداشت صدمین سالگرد انقلاب فرانسه در پاریس تشکیل شد. شرکت کنندگان تصمیم گرفتند روز اول ماه می را با همان خواستههای کارگران آمریکا «روز تظاهرات» اعلام کنند. اما در اول ماه می ۱۸۹۱ در شهر فورمی، در شمال فرانسه، ارتش، کارگرانی را که دست به اعتصاب صلحآمیز زده بودند، به گلوله بست. ۹ تن از کارگران کشته و ۳۳ تن دیگر زخمی شدند. از آن پس بود که اول ماه می رفته رفته به عنوان یک جشن در سنت پیکار کارگری جا افتاد و آن را در بلژیک و روسیه نیز برگزار کردند.
هشت سال پس از حوادث میدان «های مارکت»، در ماه مه ١٨٩۴، کارگران در اعتراض به روزهای کاری ١۶ ساعته و دستمزدهای پایین در شرکت خودروسازی پولمن پالاس، که واگنهای راهآهن را در کارخانهای در نزدیکی شیکاگو تولید میکرد، دست به اعتصاب زدند. اعضای اتحادیه قدرتمند راهآهن آمریکا (ARU) به آن پیوستند و از جابجایی خودروهای پولمن خودداری کردند. ترافیک ریلی در سراسر کشور فلج شد. چند روز پس از پیوستن ARU به اعتصاب پولمن، یک لایحه ضعیف برای تبدیل روز کارگر به عنوان تعطیلات ملی توسط رئیسجمهور گروور کلیولند به قانون تبدیل شد. گروورکلیولند همچنین به نیروهای فدرال به شیکاگو دستور داد تا به تحریم پایان دهند. اعتصابکنندگان خشمگین شروع به شورش کردند و نیروهای گارد ملی به سمت آنها شلیک کردند و دهها نفر را کشتند. در سالهای بعد، صاحبان شرکتها شروع به پذیرش درخواستهای کارگران برای رفتار بهتر کردند. در سال ١٩١۴، هنری فورد دستمزد را بیش از دو برابر کرد و به ۵ دلار در روز رساند. پس از این اقدام سود او در دو سال دو برابر شد و رقبا این اقدام او را تهدیدی علیە خود دانستند. او در سال ١٩٢۶ ساعات کار کارگران را از ٩ به ٨ کاهش داد.
قانون استانداردهای کار منصفانه در سال ١٩٣٨ کار کودکان را محدود کرد، حداقل دستمزد را تعیین کرد و هفته کاری کوتاهتر را با اضافهکاری برای شیفتهای طولانیتر تعیین کرد. در دههی ١٩۴٠، میانگین کار در هفته به پنج روز هشت ساعته کاهش یافت.
رابطەی جنبش کارگری با مسائل سیاسی کشورها
در نتیجەی اختلافات عمیق سیاسی در قرن بیستم، جنبش کارگری آمریکا و بسیاری از کشورها توسعه یافت. بسیاری از سازماندهندگان و آژیتاتورهای اولیه کارگری آنارشیستها، کمونیستها و سوسیالیستها بودند که پتانسیل کنش جمعی کارگری را برای ایجاد جامعهای عادلانهتر میدیدند.
فعالان برجستهی کارگری شامل لوسی پارسونز آنارشیست، بیگ بیل هیوود سوسیالیست و الیزابت گورلی فلین کمونیست بودند. فعالان اجتماعی در دوران مدرنتر شامل رهبر حقوق مدنی، بایارد راستین، مدافع حقوق کارگران و وزیر کار، فرانسیس پرکینز، و قهرمان کشاورز، دولورس هوئرتا بودند. پس از اعتصابات و تظاهرات بزرگ، رهبران اغلب به دلایل سیاسی دستگیر شدند. پس از جنگ جهانی دوم، با کشورهای غربی و کمونیستی درگیر جنگ سرد، آزار و اذیت ضد کمونیستی در ایالات متحده رایج بود.
حتی طی قانونی تحت عنوان قانون تافت-هارتلی در سال ١٩۴٧ رهبران اتحادیەها ناچار میشدند سوگند یاد کنند که هیچ وابستگی کمونیستی ندارند و برخی اتحادیهها را تشویق به اخراج رادیکالها میکرد. در سال ١٩۶۵ دادگاه عالی ایالات متحده این ماده قانون را مغایر قانون اساسی تشخیص داد.
آلمان نازی نیز از این روز بهرەبرداری سیاسی کرد و چون اعدامشدگان شیکاگو بیشتر آلمانی بودند در سال ١٩٣٣ حزب آلمان نازی روز ۱ می را روز ملی و تعطیل عمومی اعلام کرد.
علیرغم اینکە روز جهانی کارگر در اکثر کشورهای جهان در روز اول می برگزار میشود اما در آمریکا اولین دوشنبەی ماە سپتامبر بە عنوان روز کارگر شناختە شدە و این روز تعطیل رسمی است و کارگران میتوانند رژەهای خود را در این روز برگزار کنند.
با گذشت بیش از یک قرن از این اعتراضات هنوز در بسیاری از کشورهای جهان کارگران از حقوق خود محروم هستند، ساعات کار طولانی است و کارگران از بیمەی اجتماعی و درمانی محروم هستند. کار کودک نیز بە یکی دیگر از چهرەهای نظام سرمایەداری امروز تبدیل شدە است. علیرغم این در بیشتر کشورهای جهان سندیکاهای کارگری بر ایجاد تغییر در سیاست ملی تاثیرگذار هستند و از جملە قدرتمندترین سندیکاها محسوب میشوند.
رهبران کارگری بر تغییرات اجتماعی گسترده و مسائل اساسی تمرکز میکنند، آنها همچنین سعی میکنند با حمایت از نامزدهای سیاسی، حمایت از کمیتههای اقدام سیاسی و موضع گیری در مورد حقوق مدنی و مسائل ایمنی کارگران به اعضای خود کمک کنند.