صدمین روز شکست سال‌ها صدای خفه شده

زنان انقلاب «ژن، ژیان، ئازادی» همچنان در مبارزه علیه ستم و نابرابری پیشگامند.

سایدا شیرزاد

مرکز خبر- بیش از چهار دهه جنایت، اعمال زور و قوانین ضدانسانی، مردسالارانه و زن‌ستیزانه، تفرقه، اختلاس و دزدی، راهکارهای نابجا و بحران‌های شدید اقتصادی، بیکاری، افزایش روزافزون فقر و اعتیاد خانمان‌سوز و ده‌ها و صدها مورد ریز و درشت دیگر در زیر سایه‌ی حاکمیت جمهوری اسلامی، منجر به انزجار و نفرت مردم شده است.

بیش از چهل سال فرصت هدر رفته با استفاده از سیاسی کردن اسلام و اعمال قوانینی که طبق عقاید مردسالارانه‌ی خودشان تایید شده، درصدد حذف زنان از عرصه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی برآمدند؛ آنهم تنها به بهانه‌ی زن بودن و با نقاب ظریف یا ضعیف بودن زن. برچسبی که هیچ‌گاه و در هیچ دین و قانونی تایید نشده است و برابری تنها خواسته‌ی تمام انسان‌ها و انسایت است.

بیش از چهل سال اجرای قوانین مردسالارانه به علاوه‌ی قطع امید کامل مردم از هرگونه پیشرفت داخلی و خارجی و حتی قطع امید کامل از داشتن یک زندگی عادی که حق هر انسان است، تکلیف درصد زیادی از مردم ایران را با حکومت موجود روشن کرده و مردمی که از آینده‌ی خود قطع امید کنند، همانند این است که چیزی برای از دست دادن ندارند و طبعا به اعتراض برمی‌خیزند.

زنان از همان روزهای آغازین حکومت جمهوری اسلامی، اولین معترضان به قوانین موجود، از جمله قانون حجاب اجباری بودند. رفته رفته جنایات جمهوری اسلامی افزایش یافت و قوانین غیرانسانی و ضدزن، ناکارآمدی مسئولان و هزاران مورد دیگر سبب گسترش اعتراضات شد. اعتراضاتی که هربار با شدیدترین شکل ممکن سرکوب شده تا حاکمیت اقتدار پوشالی خود را حفظ کند و بر تخت حکومت باقی بماند.

از دی ماه ١٣٩۶، اعتراضات مردمی به اوضاع موجود در ایران و به ویژه گرانی شدت گرفته است. اعتراضاتی که در آبان ماه ١٣٩٨ و با سهمیه‌بندی و گران شدن ناگهانی بنزین اوج گرفت. به طوری که طبق اخبار منتشر شده دولت جمهوری اسلامی در سه روز ١۵٠٠ نفر از جوانان را در شهرهای مختلف ایران به قتل رساند تا بتواند بر عرصه‌ی قدرت باقی بماند. جوانان معترضی که توسط مقامات و وابستگان دولت «اغتشاشگر، آشوبگر و یا اوباش» خطاب قرار گرفتند.

با گذشت کمتر از دو ماه از اعتراضات آبان ١٣٩٨ و در دی ماه همان سال، مردم از شهرهای مختلف ایران در اعتراض به سرنگونی هواپیمای اوکراینی که توسط نیروهای سپاه انجام شده بود، به خیابان آمدند. جنایت بزرگی که هر کدام از مقامات حرف‌های ضد و نقیضی در این خصوص می‌زدند و پس از سه روز به آن اعتراف کردند اما هنوز هم هیچ کس مسئولیت آن را برعهده نگرفته است.

پس از آن نیز اعتراضاتی در شهرهای مختلف ایران صورت گرفت. اعتراضات کشاورزان، بازنشستگان، کارگران، معلمان و... . اما این پایان ماجرا نبود و زنان بار دیگر به میدان آمده‌اند تا آنچه را که حقشان است به دست بیاورند و منجر به شکستن سال‌ها بغض، نفرت و صدای خفه شده شدند.

 

قتل حکومتی ژینا امینی زنان سراسر جهان را متحد کرد

قتل حکومتی ژینا امینی توسط نیروهای گشت ارشاد جمهوری اسلامی به بهانه‌ی حجاب اجباری، سبب برخواستن فریاد ده‌ها، صدها، هزاران و میلیون‌ها زن در سراسر جهان شد.

زنان ایرانی سال‌هاست به دنبال استیفای حقوق از دست رفته‌ی خود هستند. حقوقی که جامعه با ابزار سنت و دین از آنان گرفته و باز هم به نام دین آنان را در دورترین جایگاه انسانی قرار داده است و مردسالاری نهادینه شده در آن، راه بازپس‌‌گیری هر آنچه به نام مطالبات زنان بود را مسدود کرده است.

مبارزات زنان به اشکال مختلف ادامه داشته است. اما به جرات می‌توان اعتراضات شهریور ١۴٠١ که به اعتقاد بسیاری از سیاستمداران یک انقلاب است را به نام زنان سند زد. انقلابی که شاید از یک هفته قبل و با مرگ شلیر رسولی، زن جوانی که در مریوان به دلیل نبود امنیت جنسی و برای فرار از چنگ گوران قاسم‌پور که از وابستگان سپاه پاسداران است، خود را از پنجره به پایین پرتاب کرد و به کما رفت و پس از چند روز جان خود را از دست داد.

مرگ شلیر موجب نفرت و انزجار مردم در شهرهای روژهلات کوردستان از جمله سنه و مریوان شد. مردم با حضور در خیابان‌ها به عدم وجود امنیت به ویژه برای زنان و کودکان اعتراض کردند.

حکومت جمهوری اسلامی، فشارهای اقتصادی، خشکسالی به وجود آمده در اثر ناکارآمدی مسئولان و سایر بحران‌های موجود را نادیده گرفته و به جای حل مشکلات اصلی و بحرانی کشور با استقرار گشت ارشاد و وارد کردن فشار مضاعف بر زنان تنها مشکل کشور را حجاب زنان می‌دانست. قوه قهریه‌ای که با بدترین شکل ممکن با زنان برخورد کرده و به شکل سیستماتیک زنان را تحقیر می‌کند.

در حقیقت حجاب اجباری آشکارترین نوع تحقیر زنان در نظام حاکم است و دولت هر روزه با طرح‌های مختلف زنان را تحقیر می‌کند و سعی دارد آنان را بیش از پیش به سمت خانه و نقش‌های سنتی سوق دهد. از جمله‌ی این طرح‌ها، می‌توان به طرح تعالی جمعیت اشاره کرد. در حوزه‌های شغلی نیز زنان ایرانی کمترین آمار داشتن شغل‌های رسمی را دارند و زنان با تحصیلات بالا ناچارند به مشاغلی با درآمد ناچیز تن دهند. دولت با شعار توخالی کرامت داشتن زنان، آنها را از جامعه حذف و به خانه‌ها سوق می‌دهد؛ چراکه کرامت در قوانین مردسالارانه‌ی حاکمیت تنها به زنان خانه‌داری تعلق دارد که چند بچه بزرگ کنند تا فقط آمار جوانی جمعیت را بالا نگەدارند.

سال‌ها تحقیر زنان در رأس و همچنین تحقیر گروه‌های قومی و دینی توسط دولت به علاوه خشم اجتماعی و نارضایتی شدید مردم باعث ایجاد همدلی، همبستگی و همراهی بسیاری از مردم با این اعتراضات شده است و همگان در این تحقیر جمعی اشتراک دارند. از طرفی، تحقیر زنان با اعمال پوشش و حجاب اجباری و با توجیهاتی از قبیل اینکه زنان بدون حجاب سبب تحریک مردان می‌شوند، نمایانگر نوعی تحقیر مردان است که خود بحثی جدا دارد و می‌توان قانون حجاب اجباری را در راستای تحقیر جنسیتی علیه زنان و مردان دانست.

 

«اتحاد» مهم‌ترین و بزرگترین رمز انقلاب «ژینا»

با قتل حکومتی ژینا امینی توسط نیروهای گشت ارشاد، زنان معترض به قانون حجاب اجباری در خیابان‌ها حاضر شده و با برداشتن روسری شعار «ژن، ژیان، ئازادی» سردادند.

پس از انتشار خبر مرگ ژینا امینی در بیمارستان کسری در تهران، عده‌ای از مردم در این شهر مقابل بیمارستان تجمع کردند اما با سرکوب ماموران امنیتی مواجه شده و اعتراضات مردم را در نطفه خفه کردند.

نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی، تلاش کردند تا در کمتر از ١٢ ساعت پیکر ژینا امینی را در گورستان آیچی سقز (زادگاه ژینا) به خاک بسپارند تا از تجمع مردم جلوگیری کنند. اولین مقاومت و مبارزه در اعتراضات اخیر، مقاومت خانواده‌ی ژینا برای مراسم خاکسپاری وی در بامداد شنبه ٢۶ شهریور بود.

مردم سقز در همراهی با خانواده‌ی ژینا صبح روز شنبه ٢۶ شهریور ماه، در گورستان آیچی تجمع کرده و زنان با برداشتن روسری شعار «ژن، ژیان، ئازادی» سردادند. مردان نیز با شعار «کشتن برای روسری، تاکی خاک برسری» از زنان حمایت کردند.

اعتراضات مردم در شهرهای سقز و سنه به طور همزمان آغاز و در کمتر از یک هفته با شعار «زن، زندگی، آزادی» به سراسر ایران رسید.

با گسترش اعتراضات در شهرهای مختلف، دولت با سناریوسازی، جعل سند و نشر اکاذیب سعی داشت مردم را گمراه کند تا به اعتراضات پایان دهند. بیمارستان کسری، پس از چند روز با انتشار پستی در اینستاگرام خود سعی داشت مرگ ژینا امینی را بیماری زمینه‌ای جلوه دهد. پستی که بدون شک تحت اجبار منتشر شده بود و در کمتر از ٢۴ ساعت حذف شد.

همچنین نیروهای گشت ارشاد با انتشار فیلمی تقتیع شده در صداوسیما سعی داشتند مرگ ژینا را ناگهانی نشان دهند. از طرفی پزشکی قانونی پس از مدتی مرگ ژینا امینی را بیماری زمینه‌ای اعلام کرد. تشخیصی که بعدها توسط پزشکان این سازمان رد و پزشک افشا کننده بازداشت شد.

نیروهای امنیتی و سرکوبگر جمهوری اسلامی در خیابان‌ها نیز مردم معترض را به شدیدترین وجه ممکن سرکوب کرده و با شلیک مستقیم گلوله‌های ساچمه و جنگی به ویژه در شهرهای روژهلات کوردستان منجر به کشته و زخمی شدن شمار زیادی از مردم شدند.

با تداوم اعتراضات در راستای شعار «ژن، ژیان، ئازادی»، در کمتر از یک ماه این شعار به سراسر جهان رسید و منجر به حمایت بسیاری از مردم در کشورهای مختلف و از جمله سازمان‌ها و نهادهای حقوق بشری در دنیا شد.

اکنون با وارد شدن انقلاب زنان به ماه چهارم و برای صدمین روز، مبارزات مردم به اشکال گوناگون ادامه داشته است و تمام خلق‌های ایران برای دستیابی به هدف نهایی به هر شیوه‌ای که بتوانند در تلاشند.

 

«ژن، ژیان، ئازادی» نوید یک انقلاب است

حضور در خیابان‌ها گام نخست آشکار کردن اعتراضات مردمی بود. پس از آن اعتصابات گسترده‌ی بازاریان در شهرهای مختلف ایران به ویژه شهرهای روژهلات کوردستان و همچنین اعتصابات کارگران در شرکت‌ها و صنایع مختلف، اعتصاب کامیونداران، معلمان، دانشجویان و دانش‌آموزان، واحدهای صنفی مختلف و... اعتراضات را به شکلی دیگر آشکار کرد.

پخش تراکت در شهرها و به خصوص بین زنانی که حجاب اجباری را از سر برداشته‌اند، شعارنویسی‌های شبانه، آتش زدن و تخریب ساختمان‌ها و امکان دولتی، تحریم شرکت‌ها، محصولات و فروشگاه‌های وابسته به دولت، از دیگر شیوه‌های اعتراضی مردم برای اعلام مخالفت با حاکمیت است. همچنین حمایت‌های گسترده‌ی خلق‌های مختلف از یکدیگر، نشان از اتحادی کم‌نظیر بین خلق‌های ایران است که حاکمیت جمهوری اسلامی سال‌ها میان آنها تفرفه انداخته بود.

از طرفی، اطلاع‌رسانی و اعلام حمایت مردم از زندانیان سیاسی و به خصوص زندانیان اعتراضات اخیر، محکومین به اعدام و متهم به محاربه که احتمال اعدام آنها نیز وجود دارد، سبب عقب‌نشینی دولت از اجرای احکام آنها شده است.

این اتحاد محسوس، در همراهی مردم آبدانان در استان ایلام کاملا مشاهده می‌شود. مردم این شهر با اعلام حمایت از سونیا شریفی، کودک ١۶ ساله‌ای که حدود دوماه تحت بازداشت دولت جمهوری اسلامی بود و به محاربه متهم شده بود، دولت را وادار کردند تا با قرار وثیقه وی را آزاد کند.

همچنین اتحاد مردم در تحریم شرکت میهن که در همراهی با نیروهای امنیتی به سرکوب مردم معترض کمک کرد، به وضوح قابل مشاهده بوده است. در تازه‌ترین اقدام معترضان، مردم در تلاش‌اند تا با خارج کردن پول‌های خود از بانک‌های جمهوری اسلامی، پول موجود در بانک و سازمان‌های دولتی را کاهش دهند و با خرید ارز و طلا نزد خود پس‌انداز کنند.

«اتحاد» مهم‌ترین و بزرگترین رمز انقلاب «ژینا» به شمار می‌آید و اعتراضات شکل گرفته حول محور «ژن، ژیان، ئازادی»، برخلاف شعارهایی که پیش‌تر داده است، بسیار مترقی است. چراکه انسان‌‌های متفاوتی در سراسر جهان با آن ارتباط برقرار می‌کنند و این یکی از دلایل همراهی جامعه‌ی جهانی با انقلاب زنان ایران است. در واقع، زنان در ایران چیزی را فریاد می‌زنند که در تمام دنیا زنان و مردان با آن همراهند و این چیزی جز گسترش تبعیض‌های جنسیتی نیست.

زنان در بسیاری از نقاط جهان از جمله در ایران برای حقوق اولیه‌ی خود می‌جنگند و به طور چشمگیری در این انقلاب که وارد صدمین روز خود شده است حضور چشمگیری دارند و اصلا بدون حضور زنان شاید انقلابی هم شکل نمی‌گرفت و همچون سایر اعتراضات پس از چند روز سرکوب و پایان می‌گرفت.

زنان از نخستین گروه‌هایی بودند که بلافاصله بعد از انقلاب جمهوری اسلامی حذف و نادیده گرفته شدند. اکنون نیز با فریاد «ژن، ژیان، ئازادی» به عنوان نخستین گروه آغاز کننده‌ی انقلاب کنونی درصدد دستیابی به حقوق پایمال شده‌ی خود برآمده‌اند. چراکه زن، زندگی است و زندگی بدون زن ممکن نیست.