نقش کلیدی کارگران در انقلاب‌های جهانی/ کارگرانی کە می‌توانند با قطع شریان اقتصادی آزادی را بە ایران هدیە کنند (۲)

مقایسەی نقش کارگران در انقلاب ۵٧ و قیام شهریور ١۴٠١

حضور کارگران در جریان انقلاب که از طریق برگزاری اعتصاب، تظاهرات و نافرمانی‌های مدنی... صورت گرفت، تأثیر زیادی بر اقتصاد ایران داشته است. اعتصاب آنان در صنایع، کارخانه‌ها و مراکز مختلف سبب توقف بسیاری از فعالیت‌های تولیدی و خدماتی گردید. در این میان آنچه تأثیر مهمی بر جریان پیروزی انقلاب ۵٧ داشت، اعتصاب کارگران صنعت نفت بود که توانستند تولید نفت را متوقف و در نتیجه درآمدهای دولت از فروش نفت را به میزان بسیار زیادی کاهش دهند. همچنین از سوی دیگر دولت با تعطیلی کارخانه‌ها بر اثر اعتصاب کارگران، کمبود مواد غذایی و سوخت، اعتصاب بازارها، دانشگاه‌ها، مدارس، کارخانه‌ها و شبکه‌های حمل ونقل مواجه شد. مجموعەی این اقدامات سبب شد تا با کاهش قدرت اقتصادی رژیم شاهنشاهی، جریان پیروزی انقلاب ۵٧ با سرعت بیشتری صورت پذیرد.

از جمله نیروها و طبقات اجتماعی که همراه سایر اقشار در صحنەی انقلاب حضور و نقش مؤثر داشته‌اند، کارگران بودند. جنبش کارگری در ایران از زمان مشروطه و پیروزی انقلاب اکتبر در روسیه شکل گرفت و با تشکیل چند اتحادیه و سندیکا شروع به فعالیت نمود. با تسلط رضا شاه فعالیت اتحادیه‌ها و سندیکاهای کارگری ممنوع شد و کارگران فعالیت خاصی در صحنه‌ی سیاسی-اجتماعی نداشتند، اما اوج فعالیت کارگری مربوط به دوران محمدرضاشاه پهلوی است.

در طول این چهار دهە حکومت جمهوری اسلامی کارگران کارخانەها و شرکت‌ها چندین بار اعتصاب و تحصن کردە اما هر بار بە بهانەی کارگر اضافی تعدادی از آنان اخراج شدە و بە جای آنها کارگران جدید با دستمزد روزانە و بدون بیمە و مزایا استخدام کردەاند.

با آغاز تابستان سال جاری، موج جدید اعتراضات کارگری در برخی از مناطق  ایران با شدت و گستردگی برگزار شد، در بسیاری از شهرها، مزدبگیران اعم از کارگران و بازنشستگان در اعتراض به وضع نامناسب معیشتی، تعویق در دریافت مطالبات مزدی، بی‌عدالتی، تبعیض و ناامنی شغلی، تجمعات میدانی برگزار کردند.

سرانجام پس از چندین بار اعتراضات مستمر در مرداد سال جاری دولت پذیرفت مصوبه شورای عالی کار را در خصوص افزایش مستمری غیر حداقل‌بگیران اجرایی کند. گرچه همچنان در گروه‌های مجازی بازنشستگان بر مطالبه‌گری تا احقاق سایر مطالبات صنفی باقیمانده و کم کردن فاصله مزد از معیشت تاکید می‌شود؛ اما استمرار کنشگری میدانی و حضور بازنشستگان سرانجام نتیجه داد و آنها توانستند به بخشی از مطالبات خود یعنی افزایش مستمری مطابق قانون دست یابند. این اعتراضات میدانی تا روز اعلام اجرای مصوبه شورایعالی کار ادامه داشت، به نحوی که بسیاری از فعالان کارگری عقب‌نشینی دولت در مقابل اراده بازنشستگان را تجربه‌ای موفق در حرکت‌های کارگری سالیان اخیر می‌دانند. به باور آنها، با اینکه ایجاد محدودیت از سوی حاکمیت برای فعالیت تشکل‌ها و فعالان مستقل کارگران و بازنشستگان به سازماندهی این نیروها برای پیگیری مطالبات خود لطمه زده و بارها در طول برگزاری تجمعات اخیر نیز با معترضن برخوردهای انتظامی و امنیتی صورت گرفته است؛ اما تجربەی اعتراضات بازنشستگان نشان داد که جمع شدن اعضای یک صنف، حول یک هدف مشترک و استمرار حرکت‌های مطالبه‌گرانه در فواصل زمانی معین می‌تواند نتیجه‌بخش باشد.

کنش‌های اعتراضی کارگران و مزدبگیران در مرداد ۱۴۰۱، اما تنها به بازنشستگان تامین اجتماعی محدود نشد. کارکنان و بازنشستگان مخابرات، کارگران گروه ملی فولاد اهواز، اپراتورهای توزیع برق منطقه‌ای، کارگران شهرداری، رانندگان تاکسی(کیش)، کارگران شرکت‌های صنعتی و بزرگی چون داروگر و تولی‌پرس ، کادر درمان و گروهی از کارگران پروژه‌ای در مجتمع‌های نفت و گاز تجمعات اعتراضی پراکنده‌ای را سازماندهی کردند.

با این حال، به جز وعدەی دولت مبنی بر افزایش مستمری بازنشستگان مطابق با مصوبه شورای عالی کار؛ به سایر تجمعاتی که برگزار شد، پاسخ شایسته‌ای داده نشده است. از جمله به اعتراضات و تجمعات مستمر کارگران فولاد اهواز و بازنشستگان و کارکنان مخابرات در برخی از استان‌های  ایران که در زمره پرتکرارترین تجمعات کارگری یک ماە اخیر بود. وضعیت پاسخگویی کارفرمایان و مسئولین به مطالبات کارگران در شرکت‌های نفت و گاز و پتروشیمی، بیمارستان‌ها و مراکز درمانی، کارگران شهرداری،کارکنان و بازنشستگان مخابرات و برخی از شرکت‌های صنعتی که در جدول اعتراضات نام آنها درج شده نیز مناسب نبودە و اغلب معترضین تا مدتها پس از برگزاری اعتراضات صنفی خود در بلاتکلیفی به سر می‌بردند.

اکنون اعتصاب فراگیر کارگران پیمانی صنعت نفت و پتروشیمی دو هفته به طول انجامیده، به بیش از ۷۰ مرکز توسعه یافته، بیش از ۶۰ هزار کارگر در آن مشارکت کرده‌اند و بسیاری دیگر از تشکل‌ها و اتحادیه‌های کارگری و مبارز با آنها اعلام همبستگی کرده‌اند.

اعتصاب گسترده کارگران پیمانی نفت خاطره اعتصاب کارگران نفتی پیش از انقلاب را زنده کرد. آغاز آن اعتصاب‌های سرنوشت‌ساز ۱۸ شهریور ۱۳۵۷ یعنی یک روز پس از جمعه سیاه در پالایشگاه تهران بود. به زودی دیگر پالایشگاه‌ها به اعتصاب پیوستند و نهایتاً ۲۷ مهر کارگران میدان‌های نفتی اهواز نیز به جمع آنها افزوده شدند.

در آن زمان، ۲۶ مهر ١٣۵٧ بیش از ۳۵ هزار کارگر صنعت نفت در اعتصاب بودند و تولید نفت رفته‌رفته به یک سوم میزان عادی رسید. روزانه ۶۰ میلیون دلار درآمد ازدست‌رفته به رژیم شاە تحمیل شده بود. همزمان با آنها کارکنان ایران‌ایر نیز دست به اعتصاب زده بودند. محمدرضا شاه ۱۲ نوامبر و یک روز پس از کشتار معترضان در خرمشهر و اهواز، دو شهر در قلب اعتصاب‌ها، به کارگران دستور داد که یا به سر کار بازگردند یا اخراج خواهند شد. اعتصاب ادامه یافت.

در اعتصابات کنونی  کارگران پیمانی، یعنی کارگران متزلزل با قراردادهای موقت یا سفید یا حتی «شفاهی» آغازگران اعتصاب هستند و کارمندان رسمی که توانایی به اصلاح «بستن شیرها» را دارند، با وجود اعلام همبستگی قدرتمند با کارگران پیمانی، هنوز در اعتصاب نیستند. و به علاوه، شرایط انقلابی آخرین ماه‌های ۵۷ در ایران حاکم نیست و بسیاری شرایط مادی دیگر متفاوت است.

در آغاز شهریور ١٣۵٧، کارکنان پالایشگاه تهران دست به اعتصاب زدند و کارکنان پالایشگاه‌های نفت اصفهان، شیراز، تبریز و آبادان به آنان پیوستند. در اوایل مهرماه شمار و گستره‌ اعتصابات بیشتر شد. در اواخر مهر به ‌دنبال اعتصابات پی‌درپی، تقریباً همه‌ مراکز بازار، دانشگاه‌ها، دبیرستان‌ها، تأسیسات نفتی، بانک‌ها، وزارتخانه‌های دولتی، ادارات پست، راه‌آهن، روزنامه‌ها، گمرک و بندرها، بیمارستان‌های دولتی، کارخانه‌های کاغذ و دخانیات، بافندگی و دیگر کارخانه‌های بزرگ تعطیل شد. این روند تا پیروزی انقلاب ۵٧  ادامه داشت که در نتیجه آن، دولت با تعطیلی کارخانه‌ها، کمبود مواد غذایی و سوخت، فلج‌ شدن اغلب وزارتخانه‌ها اعتصاب بازارها، دانشگاه‌ها، مدارس، تأسیسات نفتی، کارخانه‌ها و شبکه‌های حمل‌ونقل مواجه شد و به دین ترتیب یکی از مهم‌ترین ضربات از طریق کارگران بر رژیم پهلوی وارد شد.

 چند روز پس از اعتصاب کارکنان پالایشگاەهای تهران، اصفهان، شیراز، تبریز و آبادان، کارگران کارخانه‌ سیمان تهران نیز اعتصاب کردند و دستمزد بهتر، الغای حکومت نظامی و آزادی تمامی زندانیان سیاسی را خواستار شدند. موج اعتصابات به‌ سرعت همه‌جا را فرا گرفت و چندی نگذشت که کارگران خواسته‌های سیاسی را بر خواسته‌های اقتصادی خود افزودند. در نتیجه نه تنها بسیاری از پالایشگاه‌های نفت تعطیل شد، بلکه بیشتر میدان‌های نفت از کار باز ایستاد.

سپس با گسترش اعتصابات، اواسط مهرماه کارگران که خواستار امتیازات سیاسی و اقتصادی بودند، نه تنها بیشتر پالایشگاه‌ها بلکه اکثر حوزه‌های نفتی، مجتمع پتروشیمی بندر شاپور، بانک ملی، معادن مس کرمان و چهل کارخانه‌ صنعتی دیگر را به تعطیلی کشاندند. در روز ٢٩ مهر کارگران انبار نفت ری برای‌ خواست‌های صرفاً رفاهی دست به یک اعتصاب چند ساعته زدند و بلافاصله با تحقق خواسته‌هایشان‌ به‌ محل کار بازگشتند. اما همین وقفه‌ چند ساعته در تحویل بنزین به تانکرها اوضاع تهران را به‌کلی آشفته کرد. برای اولین‌بار در تاریخ پس از کشف نفت‌ در ایران، به‌علت کمبود بنزین در ٢٠٠ جایگاه بنزین، تهران دچار هرج‌ومرج و اغتشاش شد. در اواخر مهر به ‌دنبال اعتصابات پی‌درپی، تقریباً همه‌ مراکز بازار، دانشگاه‌ها، دبیرستان‌ها، تأسیسات نفتی، بانک‌ها، وزارتخانه‌های دولتی، ادارات پست، راه‌آهن، روزنامه‌ها، گمرک و بندرها، بیمارستان‌های دولتی، کارخانه‌های کاغذ و دخانیات، بافندگی و دیگر کارخانه‌های بزرگ تعطیل شد. درحالی‌که ‌اعتصاب‌های موجود در ادارات و کارخانه‌ها و سایر مراکز، اقتصاد کشور را فلج کرده بود، دامنه‌‌ اعتصاب‌ها، تظاهرات و راه‌پیمایی‌ها نیز با سرایت از شهرهای بزرگ به شهرهای کوچک‌تر مانند ساری، اراک، قزوین، آمل و سنە همچنان ادامه داشت.

با ادامه‌ درگیری‌های مکرر در جنوب تهران و در مناطق نفتی جنوب ایران، روزنامه‌ها و مدرسه‌ها تعطیل شدند و هر نوع تجمع ممنوع اعلام شد. ارتش نفت‌گران را وادار کرد تا به سر کار بازگردند اما تولید نفت روال عادی پیدا نکرد و ‌اعتصاب‌های کلیدی در اداره‌ها، کارخانه‌ها و نقاط دیگر ادامه یافت. جاهایی که اعتصاب نبود، کم‌کاری وجود داشت. روز ٢ آذر خمینی خواهان برپایی تظاهرات و اعتصاب‌ها در ماه محرم شد. از ٨ آذر ‌اعتصاب‌ها در حوزه‌های نفتی از سر گرفته شد و تولید نفت به‌ صورت دایمی رو به کاهش نهاد. این کاهش تولید نفت، به همراه ‌اعتصاب‌های دیگری که در صنایع، وزارتخانه‌ها، کارخانه‌‌ها و سایر مراکز کارگری روی می‌داد، اوضاع جامعه‌ ایران را نابسامان نمود.در بخش صنعت نفت نیز از هنگامی‌ که اکثر کارگران پالایشگاه ترجیح دادند به‌جای ادامه‌ تولید زیر نظر مقامات حکومت نظامی دست از کار بکشند، صدور نفت متوقف شد.هرچند حرکت‌های پراکنده‌ای از ١٧ شهریور ١٣۵٧ در میان کارگران صنعت نفت دیده ‌شد، اما از ١٨ شهریور سال ١٣۵٧ حرکت اصلی و اثرگذار کارگران صنعت نفت شکل گرفت و رگ حیاتی و شریان اصلی اقتصاد، سیاست و حاکمیت رژیم شاهنشاهی را قطع کرد.

 

هشدارهای حکومت شاە بە کارگران در اعتصاب

در پانزده آبان دولت نظامی روی کار آمد و اعلام کرد که هر کسی کار نکند اخراج و در صورت مقاومت دستگیر خواهد شد. حدود ٢٠٠ نفر از سران کارکنان اعتصابی بازداشت شدند. به‌ تدریج کارکنان صنعت نفت، همانند دیگر دستگاه‌ها و سازمان‌های دولتی و خصوصی زیر فشار دولت نظامی به‌کار بازگشتند و تولید نفت که به یک میلیون بشکه در روز کاهش یافته بود، به‌ حدود ۶ میلیون بشکه در روز افزایش یافت. بدین‌گونه مدت یک‌ ماه با سکوت نسبی گذشت. از نیمه‌ آذرماه همگام با اوج‌گیری تظاهرات ماه محرم و به‌خصوص پس از برگزاری مراسم‌ تاسوعا و عاشورا، که ورشکستگی دولت نظامی آشکار شد، کارگران صنعت نفت دوباره مبارزه را آغاز کردند و در ٢٣ آذر ‌اعتصاب‌های سراسری برپا شد و تولید نفت به ١ میلیون بشکه کاهش یافت و در ۵ دی‌ ماه با گسترش اعتصاب‌ها صدور نفت به‌کلی قطع شد.

با قطع صدور نفت، اقتدار نظامی محمدرضا پهلوی نیز که به ‌شدت وابسته به فروش نفت و تأمین هزینه‌های هنگفت ارتش بود، رنگ باخت و غربی‌‌ها نیز رفته‌رفته بر ناکارآمدی و سقوط محمدرضا پهلوی ایمان آوردند. کاهش صدور نفت در اوایل زمستان ١٣۵٧ و قطع کامل آن در اواسط دی ماه، دومین صادرکننده‌ی نفت جهان را از بازار فروش حذف کرد و به‌عبارتی  ۵.۵ میلیون بشکه در روز از بازار نفت خارج شد. به عبارت دیگر، اعتصاب صنعت‌گران نفت دولت را به آستانه‌ی ورشکستگی کشاند. علاوه بر اعتصاب کارگران در صنعت نفت و تلاش‌های آنان جهت قطع صدور نفت، در سایر صنایع، کارخانه‌ها و مراکز صنعتی نیز اعتصاب رخ داد.

کارکنان نیروگاه‌های برق با قطع شبکه‌ی سرتاسری به‌طور حساب‌ شده، هر شب به ‌مدت دو ساعت و مقارن برنامه‌ی تلویزیونی ارتش، ابتکار جالبی را در فلج کردن تبلیغات رژیم به‌کار بستند. این اعتصابات، تلویزیون را که در دست حکومت نظامی بود، به‌طور کل از کار می‌انداخت و خیابان‌ها را در تاریکی فرو می‌برد و با توجه به ساعت منع عبور و مرور و عجله‌ی مردم برای رسیدن به خانه، هرج‌ومرج و ترافیک ایجادشده، این منع را درهم می‌ریخت. همچنین کارگران بخش حمل‌ونقل و کارخانه‌ها، با اعتصابات خود چرخ‌های صنعت را از کار انداختند.

 

تأثیر اعتصابات کارگران بر پیروزی انقلاب ۵٧

اعتصاب كاركنان صنعت نفت در سال ١٣۵٧ از دو سو رژیم  پهلوی را تحت فشار قرار داد؛  نخست، بستن گلوگاه‌های تولید نفت بود كه در حكم قطع شریان اقتصادی حكومت به‌شمار می‌رفت و دیگری، حضور كاركنانِ صنعت نفت ایران در میان معترضان رژیم پهلوی، سبب انسجام فكری اعتصاب‌شدگان می‌شد. جایگاه اقتصادی و كلیدی نفت در استمرار حیات حكومت پهلوی از یک سو و توجه خمینی  به‌عنوان مقتدای دینی و کسی کە بە عنوان رهبر بر ایران تحمیل شد به موضوع نفت، آن را صاحب منزلتی استراتژیک در اذهان عمومی كرد. دولت مجبور شد برای تأمین بنزین به واردات روی بیاورد و به این ترتیب با كاهش صدور نفت خام و در نهایت قطع آن در روزهای میانی دی ماه، بازار جهانی را به شوک  نفتی فرو برد. با قطع صادرات نفت، رژیم پهلوی تنها ابزار قدرتی خود را از دست داد و سرانجام با ناتوانی در سركوب خشم معترضان ایران را ترک کرد.

در مجموع می‌توان گفت حضور کارگران در جریان انقلاب که از طریق برگزاری اعتصاب، تظاهرات، کم‌کاری و... صورت گرفت، تأثیر زیادی بر اقتصاد کشور داشته است. اعتصاب کارگران در صنایع، کارخانه‌ها و مراکز مختلف سبب توقف بسیاری از فعالیت‌های تولیدی و خدماتی گردید. در این میان آنچه تأثیر مهمی بر جریان پیروزی انقلاب اسلامی ایران داشت، اعتصاب کارگران صنعت نفت بود که توانستند تولید نفت را متوقف و در نتیجه درآمدهای دولت از فروش نفت را به‌میزان بسیار زیادی کاهش دهند. این امر سبب گردید تا اقتصاد کشور که متکی بر درآمدهای نفتی بود، فلج شود. علاوه بر آن، اعتصاب کارگران در صنعت نفت که منجر به کاهش و درنهایت قطع تولید نفت شد، سبب گردید تا سوخت لازم برای مصارف داخلی از جمله مصارف خانگی و مصارف صنعتی فراهم نگردد. همچنین از سوی دیگر دولت با تعطیلی کارخانه‌ها بر اثر اعتصاب کارگران، کمبود مواد غذایی و سوخت، اعتصاب بازارها، دانشگاه‌ها، مدارس، کارخانه‌ها و شبکه‌های حمل‌ونقل مواجه شد. مجموعه موارد فوق سبب شد تا با کاهش قدرت اقتصادی رژیم، جریان پیروزی انقلاب ایران با سرعت بیشتری صورت پذیرد.