مشکلات معیشتی کادر درمان و بحرانی نظام پزشکی ایران
کادر درمان در ایران، در مقایسه با دیگر مزدبگیران وضعیت معیشتی خوبی ندارد. در کنار آمارهای رسمی که از افزایش قابل توجه مهاجرت پزشکان و پرستاران ایرانی حکایت دارند، برخی مسئولان وزارت بهداشت درباره «فروپاشی نظام سلامت کشور» هشدار دادهاند.
سروشا آمین
مرکز خبر- این روزها تمامی صنوف در جامعه نسبت به وضعیت خود معترض هستند و هر روز گروهی دست به تجمع میزنند، کارگران و معلمان روزی نیست که فراخوانی ندهند و تجمعی برگزار نکنند، اما اعتراضات به این گروهها محدود نیست بلکه به کادرهای درمانی کشور نیز کشیده شده است.
رزیدنتها، اینترنها، پرستاران، متخصصان آزمایشگاهی و متخصصان بهداشت پزشکان خانواده؛ گروههایی هستند که این روزها نسبت به وضعیت خود معترض میباشند. کادر درمان در بیمارستان با وجود شرایط کاری سخت و ساعات اضافه کاری زیاد، با وضعیت بد اقتصادی، تبعیض در کار، درآمد پایین، ساعات کار طولانی و نبود امنیت شغلی و انواع مشکل دیگر نیز دست و پنجه نرم میکنند.
کادر درمانی که در زمان کرونا هم فعالیت چشمگیری داشتند، بسیاری از آنها چندین روز از دیدن خانواده محروم بودند و با کمترین حقوق و مزایا بیوقفه و بدون مرخصی در مراکز بهداشتی، درمانی و بیمارستانی حاضر میشدند، نور چشمی دولت و جامعه ایران بودند و با وعدههای بسیار آنها را به هرچه بیشتر تلاش کردن ترغیب میکردند، اکنون با گذر از آن دوران دیگر نه خبری از رسمی شدن کادر قراردادی «با قراردادهای ٨٩ روزه» وجود دارد نه حتی خبری از افرایش حقوق و مزایای دیگر.
عدم امنیت شغلی کادر درمان
باید گفت که بسیاری از پرستاران و کادر درمان در شرایط اقتصادی کنونی ایران و وضعیت حقوقهای خود مجبور شدهاند به فکر شغل دومی برای خود باشند، آن هم با وجود اینکه شیفتهای کاری در بیمارستان بسیار زیاد است و فرصتی برایشان باقی نمیماند، اما ناچار هستند کارهای پاره وقت انجام دهند، از مسافرکشی گرفته تا فروش وسایل آرایشی بهداشتی در فضای مجازی، وضعیتی که کادر درمان ایران با آن مواجه هستند خسته کننده و کسالتآور است، با وجود شیفتهای کاری سخت در بیمارستان نه حقوق و مزایای متناسب با زحماتشان دریافت میکنند، نه آنگونه که باید دولت قدردان زحماتشان است، کادر درمان حتی امنیت شغلی نیز ندارند، بیشتر آنها با قراردادی ٨٩ روزه شیفتهای کاری بسیار سنگینی را در بیمارستان هستند اما به دلایل مختلف نمیتوانند اعتراضی بکنند، هرچند اگر هم اعتراضی بکنند یا از کار اخراج میشوند و یا به دلایل سیاسی روانه زندان میشوند.
اما در هفتههای اخیر کادر درمان در شهرهای مختلف ایران دست به اعتراضاتی در پی وضعیت معیشتی و عدم توجه دولت و سازمان برنامه و بودجه نسبت به تبدیل وضعیت نیروهای قراردادی، شرکتی، ۸۹ روزه و طرحی در برابر وزارت بهداشت زدند و دولت باز هم با وعدههای پوشالی اعم از افزایش حقوق آنها و بهبود وضعیت معیشتشان سعی در پایان دادن به این تحصنها کرد.
در این شرایط اکثر کادر درمان به فکر مهاجرت افتاده و برای آینده شغلی مناسب به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند، کشورهای آلمان، آمریکا، استرالیا و کانادا بیشترین مقصد مهاجرت کادر درمان ایرانی هستند.
شرایط اقتصادی و اجتماعی کادر درمان تحت حکمرانی جمهوری اسلامی ایران به گونهای است که طبق آمار «رصدخانه مهاجرت»، ۷۴ درصد از پزشکان و پرستاران تا تابستان ۱۴۰۱ تمایل به مهاجرت از کشور داشتند و در سال جاری نیز میتوان گفت چند برابر افزایش داشته است، چنانچه اواخر آذر سال جاری «رضا لاریپور»، سخنگوی سازمان نظام پزشکی ایران خبر داده بود درخواستهای کادر درمان برای مهاجرت، طی پنج سال اخیر تا ۱۰ برابر افزایش یافته است.
باید اشاره کرد علاوه بر مسائل صنفی، معیشتی و شغلی، شدت گرفتن فشار بر جامعه پزشکی به دلیل حمایت آنها از خیزش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» باعث شده است بسیاری از آنان عطای کار در ایران را به لقایش ببخشند و روز به روز بر تعداد پزشکان و پرستارانی که از ایران مهاجرت میکنند افزوده شود.
بر اساس اظهارات معاون دفتر توانمندسازی و بهبود سرمایه انسانی معاونت پرستاری وزارت بهداشت، سالانه ۱۱ تا ۱۵ هزار نفر از رشته پرستاری فارغالتحصیل میشوند اما «عباس عبادی»، معاون پرستاری وزارت بهداشت ایران در سال گذشته خبر از کمبود ۱۰۰ هزار نیروی پرستاری داد و افزود: «اگر توان جذب سالانه حداقل ۲۰ هزار پرستار را داشته باشیم، حداقل ۵ سال طول میکشد که به وضعیت بهتری برسیم».
اما میتوان گفت ایران در تعداد پزشک هم وضعیت مناسبی ندارد. بر طبق گزارشهای رسانهای، سرانه پزشک در ایران ۱۱.۸ به ازای ۱۰ هزار نفر جمعیت است در حالیکه این آمار در کشورهای پیشرو در حوزه سلامت بین ۳۰ تا ۵۰ است. ایران در بین ۲۵ کشور منطقه، در رتبه بیستم و پایینتر از کشورهایی مانند عربستان، تاجیکستان، قرقیزستان و ترکیه قرار دارد.
افزایش خودکشی در جامعە پزشکی
بهنظر میرسد رشد روزافزون آمار مهاجرت کادر بیمارستان در ایران، در سالهای آینده ایران را با بحران شدید سلامت روبرو خواهد کرد؛ بحرانی که از چند سال پیش اثراتش به مرور نمایانتر شده است.
اما تنها مهاجرت کادر درمان نیست که سازمان نظام پزشکی و درمانی ایران را با خطری جدی مواجه کرده است، بلکه بنابراعلام رسانهها در ایران، تبعات مشکلات صنفی و معیشتی در جامعه پزشکی به گونهای بوده که پس از مهاجرت گسترده در این صنف، اکنون نرخ «خودکشی» در جامعه پزشکی افزایش ۵ برابری یافته است بهطوریکه خودکشی رزیدنتها امروزه بیشتر جنبه «بحران» پیدا کرده است و در کل جمعیت ۱۴ هزار نفری رزیدنتی در ایران سالانه حداقل ۱۳ خودکشی منجر به مرگ رخ میدهد.
حجم بالای کار، مسئولیتهای فراوان، عدم دریافت حقوق مکفی و نداشتن امنیت شغلی مجموعه عواملی است که یک رزیدنت را از ادامه فعالیت بازمیدارد و او را دلسرد میکند به صورتی که با توجه به یک تحقیق صورت گرفته توسط انجمن پزشکی دانشگاه تهران، در یک جامعه رزیدنتی ۲۰۴ نفره، بیش از ۹۳ درصد آنها، یعنی ۱۸۸ نفر، دچار «بِرن اوت» یا «فرسودگی شغلی» شده و فکر خودکشی را در سر میپروراندند.
همچنین انجمن روانپزشکان در پی نامهای به ابراهیم رئیسی، از آمار بالای خودکشی در بین رزیدنتها خبر داد و تداوم این روند را زمینهساز «فروپاشی نظام سلامت کشور» دانست و بر تشکیل کمیتهای از متخصصان که «اختیارات لازم» برای مداخله فوری و جلوگیری از تبدیل آن به یک بحران فراگیرتر را داشته باشند، تأکید کردهاند.
باید اشاره کرد که کادر درمان در ایران با فشارهای مختلفی از جمله فشار اقتصادی و همچنین فشار کاری ناشی از کمبود نیرو مواجه هستند. برگزاری تجمعات اعتراضی توسط این گروه برای احقاق حق و حقوق قانونی و اصلاح برخی رویههای نادرست و همچنین بهبود شرایط اقتصادی نیز تاکنون راه به جایی نبرده است.
اقدامات تنشزای حکومت در راستای فشار بر کادر درمان
در چنین شرایطی که سازمان نظام پزشکی و جامعه درگیر یک بحران جبران ناپذیر هستند، دولت به جای حل مشکلات صنفی و معیشتی کادر درمان در راستای کاهش آمار خودکشی و مهاجرت، دست به اقدامات تنشزا میزند، گویا دولت عامدانه به دنبال اعمال فشار روانی بر کادر فعلی درمان و تهی کردن دانشگاهها از علاقهمندان به این حوزه است. بخشنامه جدید دولت که ۲۴ دی ماه وزارت بهداشت بر اساس آن برای جلوگیری از مهاجرت رزیدنتها، ادامه تحصیل را مشروط به ارائه وثیقه کرده بود و برهمین اساس نیز رسانهها در ایران اعلام کردند که پذیرفتهشدگان آزمون سراسری ۱۴۰۲ مجبور به سپردن وثیقههایی با ارزش ملکی مشخص هستند. این اقدام ناکارآمد دولت انگار تیر خلاصی به جامعه پزشکی و نظام سلامت ایران بود. برهمین اساس عدهای با این بخشنامه و به واسطه نداشتن وثیقه، از تحصیل منع شدند.
درآمد کم، هزینه و تورم زیاد، تبعیضهای موجود در جامعه، نیاز به پیشرفت شغلی، فقدان یا کمبود امکانات رفاهی، نبود امنیت شغلی و جانی، نوع حکمرانی و محدودیتهای متعدد اجتماعی و سیاسی از جمله عوامل محرک پزشکان برای خودکشی و مهاجرت است، اما دولت به جای حل این مشکلات با راهحلهای ناکارآمد و غیر عقلانی در پی محدود کردن هرچه بیشتر کادر درمان است.