مردم غم نان دارند..
افزایش کذایی مواد غذایی و تمام آنچه برای زندگی یک خانوار ضروری است، مردم دچار مشکلات معیشتی شدهاند.
هیما راد
سنه- افرایش نرخ تورم در صورتی است که درآمدها در سطح خود باقی مانده و به قول معروف دخل و خرج باهم نمیخواند.
افزایش قیمتها ازهیچ اصولی تبعیت نمیکند و روزانه یا همچنین در هر ساعتی قیمتها در حال بالا رفتن است، هیچ اتحادیه یا ارگانی بر قیمتها نظارت ندارد. نرخ تورم خوراکیها در آذر ۱۴۰۱ نسبت بە آذر ۱۴۰۰ نزدیک بە ۶۸ درصد افزایش داشته است، تورم نان و غلات بیش از ۷۴ درصد، گوشت قرمز ۶۴ درصد، شیر و پنیر و تخم مرغ بیش از ۸۱ درصد افزایش داشتە است.
استرس جزئی از زندگی مردم شده و آنها را مستاصل کرده است، خرید مواد غذایی اصلی که لازمه تمام غذاهاست مانند پیاز که به کیلویی چهل هزار تومان رسیده است غیر ممکن شده و این وعدههای غذایی را کمتر و سفره مردم را کوچک و کوچکتر کرده است.
مردم ضعیف و با درآمد پایین هیچ وقت نتوانستهاند پروتئین و ویتامین لازم را از میوه و لبنیات و گوشت، مرغ و... بگیرند آنها تنها رفع گرسنگی میکنند و در پی لذت بردن از این نعمتها نیستند چون در دسترسشان نیست و برای رفع آن از محدودترین مواد غذایی بهره بردهاند که با این اوضاع اکنون آن مواد نیز در دسترسشان نیست.
هرچند ادامه تحریمها و بالا رفتن ارز و طلا تاثیر مستقیمی بر قیمت کالاها دارد اما قبل از افزایش تحریمها و جریان این انقلاب نیز قانونی برای نظارت بر قیمتها در بازار وجود نداشت.
هر شب مردم با نگرانی از گرانتر شدن قیمتها به خواب میروند و با این نگرانی هم از خواب بیدار میشوند، و این نشان میدهد که انقلاب مردم باید این انقلاب را به انقلابی اقتصادی هم مبدل سازند. مردم غم نان دارند و توانایی گذران یک زندگی بخور نمیر را ندارند.
این قضیه در پایتخت ایران (تهران) کمرنگتر است و بە همین خاطر اعتراضات در تهران تفاوت بسیاری با استانهای غربی و جنوبی دارد، اعتراضات آنها بیشتر جنبه نمادین دارد (پخش شکلات، شعار از پشت پنجرهها، آغوش رایگان) و این یعنی آنها غم نان ندارند....
همانطور که در اعتصابات نیز شاهد این بودیم که بیشتر شرکت کنندگان کوردستان و در ماه دوم به بعد، بلوچستان و... بودند و تهران در این اعتصابات شرکت گستردهای نداشت، این نشان از آن دارد که درد مشترکی بین این استانها و پایتختنشینان وجود ندارد، هرچند تمام ایران قصد براندازی این حکومت را دارند اما واکنشها متفاوت و اعتراضات نیز متفاوت است.
حضور در خیابانها، تعداد کشتهها، تعداد زندانیها، هزینههای مادی زیاد و..... بیشتر متوجه غرب و جنوب کشور بود، اما بالا رفتن نرخ دلار و نزدیک شدن هرچه سریعتر آن به پنجاه هزار تومان و شاید بیشتر، احتمال واکنش تهران را به دنبال دارد.