«هرقدر ستم بیشتر شود مبارزه نیز قویتر خواهد شد»
طالبان در مقابل جنبش آزادیخواهی زنان تاب تحمل نیاورده و قتلهای زنجیرهای را به شیوهای مستمر ادامه میدهد. شکوفە شورش معتقد است «بنیادگرایی و امپریالیزم دشمنان قسمخورده جامعەی ما و بخصوص زناناند پس باید مبارزە علیە آنها را در اولویت قرار داد.»
سمیرا صلواتی
مرکز خبر - خشونت، فشار و سرکوب تنها ابزاریست که ذهنیت زنستیز و مردسالار طی هزاران سال از این طریق زنان را به حاشیه رانده، با نسلکشی روبهرو کرده و حاشا از یک لحظه آسایش و امنیت که برای زنان باقی گذاشته باشند. هر کجا که زنان خواستار عصیان و سرکشی بودهاند به طرق مختلف قتلهای زنجیرهای و مجهول، سنگسار، اعدام، زندان، تشویق به خودکشی، خشونتهای جسمی و جنسی و ... سرکوب کردهاند. زنان افغانستان نیز در طول دههها با این ذهنیت سرکوبگر ضدزن دست و پنجه نرم کردهاند. تا قبل از بازگشت دوبارهی طالبان ذهنیت ارتجاعی و بنیادگرای طالبانی که در جامعه حاکم بود فرصت زندگی و آزادی را از زنان ستانده بود و تنها در شهرهای بزرگ تحت نام آزادیای که گویا آمریکا برای زنان به ارمغان آورده، پرده بر واقعیات اجتماعی و زنان گذاشته بودند. بعد از بازگشت طالبان این واقعیات به شیوهای آشکارتر سربرنهاد. بدون شک زنان مبارز و آزادیخواه دیگر نمیتوانند بردگی و تسلیمیت را بپذیرند، برای همین جهت رسیدن به حقوقشان روزانه در میادین و به شیوههای مختلف در حال اعتراض و مبارزه هستند.
طالبان در مقابل جنبش آزادیخواهی زنان تاب تحمل نیاورده و قتلهای زنجیرهای و مجهول زنان را به شیوهای مستمر ادامه میدهد تا زهر چشمی از آنها گرفته باشد. روزانه خبرهای قتل و سربریدن زنان در رسانهها منعکس شده و این واقعیت تلخ را در مقابل دید جهانیان قرار میدهد.
در این رابطه ما به عنوان خبرگزاری زن با شکوفه شورش، نمایندهی جمعیت انقلابی زنان افغانستان «راوا» گفتوگویی انجام دادهایم.
- پس از بازگشت دوبارهی طالبان به افغانستان فشار، سرکوب و قتل زنان روز به روز افزایش مییابد به نظر شما علت این فشارها و قتلها به چه چیزی برمیگردد؟
روشن است که با به قدرت رسیدن دوبارهی یک نیروی ضد زن و نیرویی که گذشتهی سنگسار زنان در ملاء عام، قتلهای وحشیانه، شلاقزدن، خانهنشین ساختن دارد، فشار، سرکوب و قتل زنان دور از تصور نبود و نیست. مینا، رهبر «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) به درستی درمورد حاکمیت بنیادگرایی مذهبی پیشبین بود: «مبارزه علیه امپریالیزم جدا از مبارزه علیه بنیادگرایی نیست.» دلیل اصلی جنایت علیه زنان ریشه در ایدلوژی بنیادگرایی اسلامی دارد که در تمام حاکمیتهای جانیان مذهبی بویژه در خاورمیانه به وضاحت قابل مشاهده است. ظاهرا، طالبان مستبد جهت فریب اذهان جهانیان خود را متمدن و مترقی جلوه میدهند تا به رسمیت شناخته شوند و از سوی دیگر، تعدادی از زنان بهشدت مرتجع و خاین مانند فوزیه کوفی، ناهید فرید، شاهگل رضایی، حبیبه سرابی، ماری اکرمی، ملالی شینواری و جمیله افغانی نیز بهمثابه سخنگویان غیرمستقیم طالبان همیشه دم از تغییر این قاتلان زنان میزدند و اکنون بیشرمانه تلاش دارند زنان نگونبخت سرزمینمان را بیشتر در جهنم سوزان بنیادگرایی غرق بسازند.
بعد از سفیدهمالیهای آمریکا و تبلیغات وسیع عمدتا رسانههای در خدمت آمریکا و غرب طالبان جانی در میهن زخمی ما در حال مستحکم ساختن حاکمیت لرزان و منفور شاناند و زنان را اولین دشمنانشان دانسته تلاش دارند با سرکوب، قتل، شلاق، و دهها ستم دیگر زنان را خانهنشین ساخته و در جهل و تاریکی نگه دارند، زیرا همیشه نیروهای تاریکاندیش از مبارزه و ایستادگی زنان در هراساند.
- آیا قبل از بازگشت طالبان زنان با خشونت و قتل روبهرو نمیشدند، میتوان گفت که تمام خشونتهایی که بر علیه زنان روا داشته میشود را به بازگشت طالبان ربط داد؟ یا اینکه حکومت قبل از طالبان خواستار طلایی نشان دادن عصر حاکمیت خود بودهاند؟
«راوا» بیست سال قبل اعلام کرد که با از بینبردن یک نیروی بنیادگرا و روی کار آوردن نیروی بنیادگرای دیگر هرگز افغانستان و بخصوص زنان روی خوشبختی را نخواهند دید. آمریکا و متحداناش نیروی بشدت بنیادگرا و ضد زن ایتلاف شمال را در ۲۰۰۱ بر اریکهی قدرت نصب کرد تا همیشه بتواند افغانستان را در چنگاش داشته باشد و چه نوکرانی بهتر از بنیادگرایان جاهل و وطنفروش جهادی ایتلاف شمال میتوانست داشته باشد. قتل و خشونت علیه زنان از دههها بدینسو در سرزمین خونچکان ما جریان داشته است و اغلب مجرمان این جنایات مربوط بنیادگرایان جهادی میشدند. در ظاهر آمریکا زیر نام حقوق زنان و دموکراسی افغانستان را اشغال کرد اما در بیست سال گذشته زنان معدودی توانستند به مکتب رفته و درس بخوانند، تعدادی وسیع دختران در روستاها در آتش جهل و حاکمیت قومندانان جهادی سوخته و از تحصیل محروم بودند. در بسیاری نقاط افغانستان، دختران مجبور به ازدواج اجباری میشدند، وحشیانه سنگسار میشدند که مثال واضح آن سنگسار وحشیانهی رخشانه در ولایت غور، زندهزنده سوزاندن فرخنده در چند قدمی ارگ ریاستجمهوری، گلو بریدن تبسم، به شلاق بستن چندین زن و هزاران نمونههای از خشونت خانوادگی، خودکشی، فرار، تجاوز و جنایت دیگر که سالانه آمارهای بلندی را شاهد بودیم. زنان اولین قربانیان جنایت حاکمیت جانی و مرتجع در طول تاریخ بودند.
- چرا در این مرحله قتل زنان به شیوهی فاعل مجهول افزایش یافته و پیام قاتلان به زنان چه میباشد؟ و چرا تا بحال طالبان مسئولیت هیچ کدام از این حوادث را بر عهده نگرفته و حتی سعی دارند به اشخاص لاابالی پیوند دهند؟
بعد از نصب دوبارهی طالبان بر کرسی قدرت در افغانستان، زنان نخستین صدای رسا علیه طالبان بوده که به خیابانها رفته و خاموش نماندند، و زنان نخستین نیرویی بود که ماهیت تاریک طالبان را به جهانیان نشان داده نقاب دروغینشان را دریدند.
طالبان اولین قوانین خاینانه و عصر حجریشان را برضد زنان به اجرا گذاشتند. زنان معترض در شهر مزار نخستین زنان قربانی ددمنشی طالبان بودند که توسط این جانیان اختطاف و سپس به قتل رسیدند، و به ادامهی آن هرروز در گوشه و کنار افغانستان زنان به طور مرموز به قتل میرسند. طالبان در کنار زندانیکردن، شکنجه و قتل زنان زیاد، روحیهی زنکشی و جنایت علیه زنان را قوت بخشیده با قوانین ارتجاعی حامی و حافظ این قاتلان بوده و هرگز هیچ کسی به جرم کشتن یک زن جوابگو نیست.
هدف اصلی قتل و شکنجه و زندان طالبان ترساندن زنان است، آنان میخواهند فضای وحشت را در جامعهی ما حکمفرما بسازند تا زنان افغانستان دیگر هرگز جرات نکنند به خیابان آمده علیه آنان اعتراض کنند. البته طالبان هرگز نمیداند که هرقدر ستم بیشتر شود مبارزه نیز قویتر خواهد شد. امروز زنان افغانستان یکجا با دخترانشان به خیابان آمده و بخاطر بسته ماندن درهای مکاتب اعتراض کردند، امروز تعدادی از شاگردان مکتب سیدالشهدا که یک سال قبل طالبان آنجا بمبی را منفجر ساخته ۹۰ دانشآموز را به قتل رساندند جمع شدند و صدا بلند کردند که آنان هرگز تسلیم جهل و نادانی طالبان نخواهند شد.
به گفتهی زندهیاد خسرو گلسرخی: «گیرم که میکشید / گیرم که میبرید / با رویش ناگزیر جوانه چه میکنید؟»
- همچنان که شما هم مطلعید قتل زنان در سرتاسر جهان و بخصوص خاورمیانه تبدیل به امری روزانه شده است، زنان برای اینکه بتوانند به این پدیدهی اجتماعی پایان دهند چگونه میتوانند اعلام همبستگی نمایند و این قرن را تبدیل به قرن آزادی برای زنان نمایند؟
در سرزمینهای ما ایران، افغانستان، کوردستان و دیگر کشورهای خاورمیانه که زنان تحت فاشیستیترین ستمها قرار دارند، نیاز است که زنان پیشتاز و مترقی با قبول ریسک و با تابوشکنی مقابل قید و بندهای بنیادگرایی اسلامی و جامعه نیمهفیودالی برخیزند و باوجود همه موانع و فشار و اختناق صدا بلند کنند و مرعوب بند و زندان نگردند.
ما معتقد هستیم که رهایی زنان نمیتواند جدا از رهایی زحمتکشان باشد. تمام ستم و جنایت علیه زنان بشمول قتل و تجاوز ریشه در حاکمیتهای ضدزن و مرتجع و بنیادگرا دارد و تا وقتی که یک رژیم ضدزن حاکم باشد ستم و قتل زنان ادامه خواهد داشت. پس باید تشکلیابی و مبارزه برای تغییرات ریشهای در جامعه را در دستور کار قرار داده در آگاه ساختن و بسیج و سازماندهی ستمدیدهترین لایههای جامعه کوشید. باید از طریق کار تبلیغی و ترویجی مردم را به این آگاهی رسانید که بنیادگرایی و امپریالیزم دو روی یک سکه و دشمنان قسمخورده جوامع ما و بخصوص زناناند پس باید مبارزه علیه ایندو در هر زمینهای را در اولویت قرار داد. ما به تجربه دریافتیم که کار زنان در چهارچوب نهادهای بهاصطلاح «جامعهی مدنی» و انجیاوها هیچگونه موثریتی نداشته بنابراین زنان باید بر محور یک تشکیلات سیاسی با خواستها و آییننامهی روشن سیاسی و مترقی متحد شده مبارزه کنند که هم موثر است و هم ادامهی کار در آن تضمین میگردد.
- شما برای زنان داخل و خارج از افغانستان چه پیامی داشته و در برابر این همه خشونت و تهدیدی که زنان با آن روبرو هستند چگونه باید از خود دفاع کنند؟
میدانیم که در شرایط سخت امروز ادامهی مبارزه و بلند نمودن صدای اعتراض بشدت پرخطر و دشوار است ولی زنان افغانستان طی چند ماه گذشته تحت اختناق و فشار طالبان پیاپی دست به اعتراض زده نشان دادند که دیگر هیچ نیرویی قادر نیست آنان را در زنجیرهای جهل و بربریت اسیر سازد. بیمورد نیست که طالبان نیز بشدت از اکسیونهای ولو کوچک زنان هراس داشته به هر نحوی برای خاموش ساختن آنها تلاش میورزند. اما زنان افغانستان نباید تسلیم شوند زیرا مبارزهی دوامدار تنها راه رهایی از ستم است.
از زنان مترقی و آزادیخواه در دیگر کشورها میخواهیم زنان افغانستان را فراموش نکرده در کنار ما از زنان افغانستان حمایت کنند.
با آنکه ما واقعا خوشحال هستیم که رفقای کورد و ایرانی ما مثل همیشه در کنار ما بوده و با همبستگی تریبونهایی را که به آن دسترسی داشتند در اختیار زنان افغانستان گذاشتند.
زنده باد همبستگی زنان تحت ستم در هرکجای دنیا علیه امپریالیزم و بنیادگرایی!