فروش فرزندان برای نجات از گرسنگی
مادرانی که فرزندان شان را به فروش میرسانند، ضربهی روانی میبینند. مثلا، اگر کسی بخواهد به منزل شان بیاید از ترس دروازه را به روی آنان باز نمیکنند. خوابهای وحشتناک، ترس شدید، افسردگی را نیز تجربه میکنند.
بهاران لهیب
کابل - بعد از حاکمشدن طالبان در ۲۴ مرداد، نظام ناچیز دولتداری افغانستان برهم خورد. در زمان حاکمیت کرزی و غنی تعداد زیاد از پسران پس از پایان درس تا کلاس دوازدهم، به صفوف ارتش، پلیس و امنیت ملی (شاخهی استخباراتی کشور) میپیوستند چون با حقوق ماهانه میتوانستند زندگی بخورنمیری برای خانوادهی خود تامین کنند. ولی با به قدرت رسیدن طالبان، همهچیز از هم پاشید و اکثریت شهروندان بیکار شدند. از طرف دیگر با این که افغانستان یک کشور زراعتی است، ولی چون دولت کرزی و غنی غرق در فساد اداری و مالی بودند، باوجود سرازیر شدن پولهای هنگفت، بهجای رشد زراعت کشور زمینه را فقط برای کشت کوکنار مساعد ساختند. هرچند، زعفران افغانستان در سطح جهان از جمله عالیترین بهشمار میرود، اما دولت در این زمینه کاری نکرد. دهقانان بدون حمایت دولت، کارها وابتکاراتی را انجام دادند ولی با آن هم ناکافی بود.
در طول ۲۰ سال گذشته، افغانستان از لحاظ اقتصادی، نظامی و سیاسی وابسته به ۴۲ کشور به رهبری آمریکا بود. دولت، دولتی پوشالی و دست نشاندهای بود که در هیچ بخشی کار بنیادی صورت نگرفت. بهگونهی نمونه، آبهای افغانستان به کشورهای همسایه بهطور کاملا رایگان سرازیر میشوند، مگر از سد آب برای تولید برق خبری نیست و برق افغانستان در بدل پرداخت میلیونها دالر از اوزبیکستان وارد میشود. به همین سبب، دولت بیپایه و لرزان افغانستان یکشبه سقوط کرد و به طالبان تحفه داده شد.
افغانستان، کشوریست که در این چهار دهه اخیر بهطور پیهم از جنگ، خونریزی، ناامنی، کشتار، چور و چپاول، فقر، بیکاری، خشونت علیه زنان، افزایش معتادان، سیل پناهجوی و مصایب دیگر رنج برده است و در این ۲۰ سال اخیر هم ادامه داشته است. قربانیان اصلی این همه مرارتها زنان و کودکان بودهاند. تجاوز جنسی، تجاوزهای جنسی انتقامجویانهی گروهی در هنگام جنگ، ازدواج اجباری، خرید و فروش دختران خردسال، قتل، سنگسار، باز داشتن از آموزش و کار و امکانات اولیهی دیگر، تبادلهی دختران با سگهای جنگی، بد دادن (وقتی میان دو خانواده فردی کشته میشود و یا مردی دختری را فرار میدهد، برای از بین بردن دشمنی دختری از جانب خانواده قاتل به مقتول و یا از خانوادهی پسر فرارداده به خانوادهی دختر فراری داده میشود)، همه و همه جنایاتی بوده که بر زنان و دختران افغان همیشه تحمیل شدهاند. با به قدرت رسیدن دوبارهی طالبان، یکبار دیگر زنان و کودکان این سرزمین قربانیان اولیه میباشند. هرچند، قضایای از فروش کودکان در گذشته نیز وجود داشت، اما بنابر فقر و ناداری کشنده، اینبار افزایش چندین برابر داشته است. در این سه ماه اخیر، خانوادهها وادار شدهاند تا برای نجات جان متباقی فرزاندان شان، یکی از آنان را به فروش برسانند.
در این اواخر، گزارشهای معتبر از فروش کودکان بنابر تنگدستی و فقر از ولایتهای مختلف کشور به نشر رسیده است.
«صندوق حمایت کودکان سازمان ملل متحد» (یونیسف) در افغانستان طی اعلامیهای ابراز میدارد که ۲۸ در صد زنان بین ۱۵ تا ۴۹ ساله در افغانستان قبل از رسیدن به سن ۱۸ سالگی ازدواج کردهاند.
براساس گزارشهای روزنامه «اطلاعات روز» و ویبسایت «صدای آشنا»، دختر نوزادی در هرات که ناماش ذکر نشده توسط پدرش در بدل ۵۰۰ دالر به فروش رسیده که در گذشته با جمعآوری و فروش زباله زندگی خود را پیش میبرد اما حالا که شرکتهای خریداری زباله بنابر وضعیت مکدر اقتصادی کشور سقوط کردهاند، دیگر عایدی نصیب این پدر نگردیده و مجبور به فروش دلبند خود شده است.
خانوادهی دیگری در ولایت غزنی، دختر ۱۳ سالهی خود را به فروش رسانده چون پدر خانواده معتاد است و چهار دختر دارد.
محمد حسن، پدر دیگریست که دو دختر ۹ و ۱۰ سالهی خود را فروخته است.
گل بیبی دختر ۸ سالهای خود را در بدل ۳۰۰ هزار افغانی به فروش رسانده است.
این چهار مثال بالا فقط مشتی از نمونهی خروار است و طومار بهمراتب درازتر از آن است.
«خبرگزاری زنان» در رابطه با خرید و فروش دختران بهمنظور ازدواج با سه زنی صحبت کرده که در حوزهی حمایت از حقوق کودکان فعالیت میکنند.
نظیفه احمد شاهی یکی از فعالان حقوق کودک میباشد. وی پیش از آمدن طالبان در پرورشگاهی که برای کودکان بیسرپرست ایجاد شده بود منحیث معلم شبانه کار میکرد.
پرورشگاه مذکور به کمک افغانهای مقیم خارج امکانات ابتدایی بهشمول آموزش و پرورش را برای ۷۴۰ کودک فراهم میکرد، اما با آمدن طالبان بنابر مشکلات اقتصادی از کار مانده است.
احمد شاهی در تقبیح خرید و فروش دختران خردسال میگوید:
«بدبختانه در جامعهی سنتی افغانستان، زنان همیشه قربانی بودهاند. بد دادن، گرفتن پول گزاف بهمنظور ازدواج وجود داشته و خرید وفروش دختران خردسال هم شرم پنداشته نمیشود. با این که خانوادهها از فقر دست به این عمل میزنند و با آمدن طالبان افغانستان به صد سال عقب برگشت. این عمل جرم است، چون دختران خردسال را به مردان بزرگسال برای ازدواج میگیرند.
از جامعهی جهانی و افغانهای مقیم خارج و افغانستان میخواهم که صدا بلند کرده و از حقوق اطفال حمایت کنند و از لحاظ اقتصادی حمایت نمایند. چند هفته پیش، برای تغییر وضیعت و بهبود زندگی اطفال راهپیمایی داشتیم که از طرف طالبان سرکوب شد.»
دیوه وردک، یکی از روانشناسان کشور که در این عرصه فعالیت داشته و زنان زیادی را حمایت نموده در رابطه با خرید و فروش کودکان دختر که بهمنظور ازدواج صورت میگیرد، ابراز میدارد:
«متاسفانه با آمدن طالبان موضوع فروش دختران زیاد شده که این باعث می شود که بالای روان دختران تاثیر بد داشته باشد. اکثریت از نگاه رواین آسیبدیده و دست به خودکشی زدهاند یا اقدام به خودکشی کردهاند. این افراد به مشکل از خانه بیرون میروند و حتا برای ضروریات اولیه شان از منزل بیرون نمیشوند.
همچنان وقتی مادران فرزندان شان را به فروش میرسانند، ضربه روانی میبینند. مثلا، اگر کسی بخواهد به منزل شان بیاید از ترس دروازه را به روی آنان باز نمیکنند. خوابهای وحشتناک، ترس شدید، افسردگی را نیز تجربه میکنند.»
نامبرده برای رسیدگی به این معضل پیشنهاد میکند که اگر پزشکان و روانشناسان کشور از نزدیک با خانوادههای متضرر دیده نمیتوانند، کمازکم از طریق تماس تلفنی همکاری و مشورت روانی داده میتوانند.
نیلوفر نعیمی، مدرس در «دانشگاه خصوصی استقلال» در شهر کابل، و تخصص در امور اسلامی مسئله را به بررسی میگیرد:
«این مسئله از نظر اسلامی نیر رد است، چون دین اسلام برای خرید و فروش هر شی قوانینی دارد، ولی برای فروش فرزند قانونی وجود ندارد. هرچند، موضوع فرزندی را مطرح کرده که درصورتی که فرد نفقه و یا سرپناه به فرزنداناش معیا نمیتواند، میشود کودک خود را به فرزندی فرد دیگری بدهد.
و همچنان اسلام به فرزند حق تصمیم ازدواج را داده با این شرایط که هردو طرف باید عاقل و بالغ باشند که تصمیم به ازدواج را گرفته بتوانند و رضایت داشته باشند.»
اما، در افغانستان این رسم معمول بوده که بیشتر ازدواجهای بدون رضایت دو طرف، زیر سن و یا در بدل پرداخت پول صورت میگیرد.
نعیمی درمورد توضیح میدهد:
«پیشکش و مهریه در اسلام مطرح است. مهریه پولیست که در زمان نکاح برای زن درنظر گرفته میشود که حق خود زنان میباشد. هیچ کسی دیگر حق گرفتن این پول را برای خود ندارد. پیشکش (برای گرفتن جهزیه) و شیربها (پولی که والدین در بدل پرورش فرزند شان میگیرند) هیچگاه قابل قبول نیست.»
۹۹ فیصد جمعیت افغانستان را مسلمانان میسازند که بایست مطابق قوانین عمل کنند و حالا که طالبان بر اریکهی قدرت نشستهاند نیز داد از اسلام و مسلمانی نمیزنند، اما هیچکدام حتا به همان قوانین ابتدایی دین اسلام عمل نمیکنند. با حاکمیت افکار بنیادگرایی در چهار دههی اخیر در کشور وضعیت روز به روز بدتر شده و هیچ روزنهای برای بهبود و تغییر دیده نمیشود. رهایی از این زنجیرها فقط با آگاهی، اتحاد و همبستگی برای مبارزهی زنان میسر است و بس.