از التماس تا تهدید؛ بازاریان سنه توسط دولت ایران تهدید میشوند
حکومت ایران، از همبستگی و اعتصابات گسترده در شهرهای روژهلات کوردستان وحشت کرده و بازاریان را تهدید میکند. پیرمردی کە اخیرا مجروح شدە است میگوید: آنها از سکوت ما کوردها بیشتر از صدایمان وحشت دارند.
سایدا شیرزاد
سنه- پس از انتشار خبر قتل حکومتی ژینا امینی توسط نیروهای گشت ارشاد جمهوری اسلامی، اعتراضات و اعتصابات در شهرهای مختلف ایران و به ویژه شهرهای روژهلات کوردستان آغاز شد و همزمان با گسترش اعتراضات، اعتصابات بازاریان و کسبه نیز در سراسر ایران و به ویژه شهرهای روژهلات کوردستان گسترش یافت.
کسبه و بازاریان در شهرهای روژهلات کوردستان، از اولین فراخوان سراسری مبنی بر بستن مغازهها و بازار به عنوان نوعی اعتراض مسالمتآمیز حمایت کردند و طبق قرار شنبهی هر هفته با اعتصاب و بستن مغازههایشان به قتل حکومتی ژینا امینی اعتراض کردند.
با افزایش اعتراضات، سرکوبهای شدید و کشتار روزافزون، اعتراضات نیز افزایش یافت و بازاریان شهر سنه چهارشنبهها را نیز به قرار قبلی خود اضافه کرده و اعتصابات را گسترش دادند.
دولت که از همبستگی و اعتصابات مردم در شهرهای روژهلات کوردستان وحشت کرده و خسارتهای شدیدی را متحمل شده بود، در روزهای نخست با بلندگو از مغازهداران خواهش میکردند که مغازههایشان را باز کرده و اعتصابات خود را پایان دهند؛ اما با ادامهی اعتصابات درصدد تهدید بازاریان برآمده و شماری از مغازهها را پلمب و حساب بانکی عدهی زیادی از بازاریان را نیز مسدود کردند.
طبق اطلاعات به دست آمده، در اعتصابات سراسری اخیر که در تاریخهای ١۴، ١۵ و ١۶ آذر ماه ١۴٠١، صورت گرفت در سنه بیش از ٢٠ مغازه پلمب و حساب بانکی بیش از ٢٠٠ مغازهدار مسدود شد.
«اگر یک بار دیگر مغازه را ببندیم، به اتهام اقدام علیه امنیت ملی تمام اموالمان نیز مصادره میشود»
م. م، یکی از بازاریان سنه که در خیابان فردوسی مغازه دارد و مغازهاش را پلمب کرده بودند میگوید: مغازهام را پلمب کردند و تا تعهد ندادم اجازه ندادند کرکره را بالا بزنم. تمام بازاریانی که مغازههایشان پلمب شده بود یا حسابهایشان را مسدود کرده بودند را تهدید کردند که اگر یک بار دیگر مغازه را ببندیم، به اتهام اقدام علیه امنیت ملی تمام اموالمان نیز مصادره میشود.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه در ابتدا قصد نداشتند تعهد بدهند و میخواستند پلمبها را بشکنند، گفت: یکی از همسایهها خودش پلمب را شکست و ٣ روز بازداشت شد. در نهایت هم وثیقه گذاشت تا توانست آزاد شود. علاوه بر اینها، برای او هم در اصناف پرونده تشکیل دادهاند و هم در اطلاعات برایش پروندهسازی کردهاند.
«آنها فقط سعی میکردند من را به هرشکلی که هست به احزاب کورد ربط بدهند و برایم پروندهسازی کنند»
ف. ک، یکی از بازاریان بازداشت شده در مورد بازداشتش میگوید: اعتصابات سراسری بود اما بستن تعدادی از مغازهها برای ایجاد ترس و جلوگیری از اعتصابات بعدی انجام شد. من به بهانهی اینکه پلمب مغازهام را بدون تعهد شکستهام چند روز بازداشت بودم. طی مدت بازداشتم تنها سوالی که به چند شیوه از من پرسیدند این بود که کسی از بستگان من در خارج از ایران حضور دارد یا نه. آنها فقط سعی میکردند من را به هرشکلی که هست به احزاب کورد ربط بدهند و برایم پروندهسازی کنند. حتی بعد از بازداشت متوجه شدم از خانوادهام نیز همین سوالها را پرسیده بودند. حتی گفته بودند که من گفتهام یکی از نزدیکانم در یکی از احزاب فعالیت دارد. این را به من نیز گفتند.
«... اما خودشان بزرگترین عامل تهدید و ناامنی هستند»
ه. ا، یکی از بازاریانی است که در خیابان ششم بهمن مغازه دارد و حسابش مسدود شده بود. او میگوید: علاوه بر حساب بانکی، کارت سوختهایمان را نیز سوزانده بودند. اول نمیخواستیم تعهد بدهیم اما مجبورمان کردند و گفتند حسابمان بلوکه و تمام پولهایمان را برداشت میکنند.
ه.ا، در ادامه افزود: خودشان اول از مغازهداران خواهش میکردند که مغازهها را باز کنند. به بهانهی اینکه نشان دهند ما بخاطر نبود امنیت اعتصاب کردهایم میگفتند قول میدهیم امنیت شما را تامین کنیم. اما خودشان بزرگترین عامل تهدید و ناامنی هستند.
وی در خصوص حملهی ماموران یگان ویژه به مغازهاش گفت: یکی از روزهای اعتراضات، ماموران اشکآور انداختند و چندتا مشتری زن نیز در دراخل مغازه بودند، یکی از ماموران اسلحه را رو به مشتریها گرفت و قصد داشت شلیک کند که مانع شدم. همه وحشت کرده بودند.
«... در صورت تکرار اعتصاب جوازشان باطل میشود»
ع.م، از بازاریان سنه: ما بخاطر همراهی با مغازهدارانی که مغازههایشان پلمب شده بود، تجمع کردیم و همچنان مغازههایمان را بستیم تا بدون تعهد پلمب مغازههای دیگر را بشکنند. اما حساب بسیاری از بازاریان را مسدود کردند. حتی گفتهاند مغازهدارانی که جواز دارند، در صورت تکرار اعتصاب جوازشان باطل میشود. با این تهدیدهایی که کردهاند فکر نمیکنم کسی جرات داشته باشد اعتصاب کند.
ع.م، از حملهی ماموران میگوید: خیلیها میگویند ماموران فقط به ماشینهایی حمله میکنند که بوق بزنند. اما آنها به هیچ چیز و هیچ کس رحم نمیکنند. حتی شیشهی ماشین من را که پارک کرده بودم شکستند و هنوز نتوانستهام درستش کنم.
وی در ادامه بیان کرد: روزی که برای اعتراض به پلمب مغازهها تجمع کردیم، به سمت بازاریان شلیک کردند و یکی از همسایههای ما که سنش زیاد است و توان فرار نداشت مورد هدف قرار گرفت و الان هم چند ساچمه در بدنش وجود دارد.
«آنها از سکوت ما کوردها بیشتر از صدایمان وحشت دارند»
حاجی خان، پیرمردی که مورد اصابت گلوله قرار گرفته میگوید: ما که برای همراهی با بازاریان مغازههایمان را بستیم و من کنار همسایهها ایستاده بودم تا بتوانیم با هم مغازههای پلمب شده را بدون تعهد باز کنیم، به قول خودشان اغتشاشگر نبودیم. چرا به ما شلیک کردند. ما که اسلحه نداشتیم و حتی شعار هم نمیدادیم.آنها از سکوت ما کوردها بیشتر از صدایمان وحشت دارند.
وی که علیرغم سن زیادش، مردی سرحال و آگاه است، گفت: مردم جمهوری اسلامی را قبول ندارند و دولت خودش هم میداند. تنها کسانی از این دولت حمایت میکنند که نفعی برایشان داشته باشد. در تلویزیون میگویند راه اعتراض باز است. اما اعتراض مسالمتآمیز بازاریان را با تهدید و گلوله جواب میدهند، چه بر سر زندانیانمان میآوردند، خدا میداند.