انقلابی جهانی در راه است؛ انقلاب «ژن، ژیان، ئازادی»

یک انقلاب کامل از آغاز تا رسیدن به فرجام حداقل با هفت ویژگی و عنصر مهم سروکار دارد. در انقلاب‌های اجتماعی، علاوه بر تغییر حکومت، در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز تغییرات اساسی روی می‌دهد.

سارا محمدی

مرکز خبر- از زمان آغاز اعتراضات سراسری در ایران که با شعار «ژن ژیان آزادی، زن زندگی آزادی» از شهر سقز روژهلات کوردستان ٣ ماە می‌گذرد. شعار «بهش نگین اعتراض اسمش شده انقلاب» این روزها بر سر زبان خلق‌های ستم‌کشیده و ظلم دیده‌ی ایران افتاده است. در این گزارش به کلمه و شعار انقلاب پرداخته و ریشه‌ها و انقلاب‌های مطرح جهان، تفاوت انقلاب با دیگر مفاهیم اجتماعی از جمله قیام، کودتا، جنبش، اصلاحات، شورش پرداخته و در آخر نگاهی به انقلاب « ژن ژیان آزادی» می‌اندازیم.

انسان، موجودی سیری ناپذیر است و همواره برای دستیابی به خواسته‌ها و نیازهایش تلاش می‌کند. خواسته و نیازهای انسان اعم از موضوعات شخصی، گاهی شامل موضوع و مواردی جمعی و اجتماعی است. حوادثی در طول تاریخ تمدن بشر رخ داده که سرنوشت انسان‌ها را دست‌خوش تغییر کرده است و انسان در سطح جامعه برای دستیابی به اهداف خود اقداماتی انجام داده تا برای ساخت و ادامه‌ی دنیایی بهتر تلاشی کرده باشد.

انقلاب‌ها زمانی موجودیت یافتند که افرادی عادی متحد شدند و رژیمی را سرنگون کردند. این جنبش‌ها در مواردی بر اساس همبستگی و یکپارچگی حزب‌ها شکل گرفت و بعضی از آن‌ها باعث درگرفتن جنگ‌های داخلی یا بین‌المللی شد. وجه تمایز «شورش» و «انقلاب» در اهدافی است که با توجه به نتایج دنبال می‌شود. در شورش‌ها، هدف مخالفان دولت معمولاً فراتر از اصلاح یا جبران ناخشنودی خاص، یا تغییر فرد یا افرادی در دولت، یا خط‌مشی دولت نمی‌رود. اما در انقلاب‌ها مخالفان دولت اهداف و انگیزه‌های خود را از یک ایدئولوژی می‌گیرند که نهادهای موجود را از بیخ و بن غلط یا شر معرفی می‌کند.

مفهوم انقلاب که ترجمه‌ی کلمه‌ی «Revolution» است، ابتدا از اصطلاحات اخترشناسی و به معنی حرکت دورانی سیاره‌ها و بازگشت آن‌ها به حالت اول بوده و بعدها وارد واژگان علوم اجتماعی گردیده است. بر این اساس و با توجه به گستره‌ی بیشتر تغییراتی که انقلاب‌های معاصر پدید می‌آوردند، برخی از نویسندگان بر این باورند که تا پیش از انقلاب‌های سده‌ی هجدهم، انقلاب به معنی بازگشت به وضعیت‌های مطلوب گذشته بوده است، در حالی که انقلاب‌های معاصر با ایجاد عصری نو و سرودن داستانی سراسر جدید در تاریخ کشورها همراهند. معنی واژه‌ی انقلاب به معنای زیر و رو شدن یا پشت و رو شدن است. در جامعه‌شناسی به معنای بازگشت به گذشته‌است، گذشته‌ای روشن یا بازگشت آزادیِ ازدَست‌رفته.

یک انقلاب کامل از آغاز تا رسیدن به فرجام حداقل با هفت ویژگی و عنصر مهم سروکار دارد:

 

نارضایتی عمیق و انقلابی از وضع موجود

نارضایتی انقلابی اولین عنصر دارای نقش در وقوع هر انقلاب و زمینه‌ی ظهور و گسترش سایر ویژگی‌ها و شرایط وقوع انقلاب است. هرچند که نارضایتی اولین عنصر مهم در وقوع انقلاب است اما هرگونه نارضایتی را نمی‌توان نارضایتی انقلابی  نامید. نارضایتی انقلابی باید دست‌کم در بخشی از نخبگان و توده‌ها ظهور کند و می‌تواند در جنبه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی یا برخی یا تعدادی از آن‌ها دیده شود، نارضاینی‌هایی است که به حد ناامیدی از بهبود شرایط و تنفر از شرایط موجود رسیده باشد. ظهور این نارضایتی باعث تغییر در مواضع و رفتار افراد می‌گردد، اما برای دست زدن به انقلاب به سایر شرایط نیز نیاز است.

نارضایتی انقلابی وقتی بخشی از توده‌ها را فرا گیر، خود را در شکل اعتراضات، اعتصابات و درگیری‌ها و همراه با شعارهایی در طرد نظام حاکم نشان می‌دهد.

 

گسترش ایدئولوژی‌های جدید جایگزین

پیدایش و جایگزین ایدئولوژی‌های نو، از موارد آغازین نارضایتی است. ایدئولوژی به معنای خاصش نوعی انقلاب گفتاری محسوب می‌شود که اهداف جدیدی را پیش روی افراد ناراضی از وضع موجود قرار می‌دهد تا در حول آن‌ها به ارائه‌ی نظریات و ایده‌های جدید اقدام شود و اهداف دور از دسترسی را که کمبود حکومت موجود است و حکومت نمی‌تواند آن‌ها را تحقق بخشد، نشانه می‌رود. ایدئولوژیِ هر انقلاب در چگونگی روندها و چهارچوب‌ها در حال و آینده‌ی پیروزی یا شکست آن انقلاب نقش بسیار اساسی دارد و هر چه این ایدئولوژی به آرمان‌های آن جامعه نزدیک‌تر باشد پیروزی نزدیک‌تر و موفق‌تر است.

 

گسترش روحیه‌ی انقلابی

گسترش روحیه‌ی انقلابی در یک جامعه نشانه‌ی سطح بالای نارضایتی است. شورش‌ها، انتقادهای مستقیم و خالی از کنایه، تظاهرات‌های ناآرام و… همه و همه از نشانه‌های رسیدن جامعه به این سطح از نارضایتی است. با گسترش روحیه‌ی انقلابی، محافظه‌کاری به تدریج از بین می‌رود و به نوعی تنفر تبدیل می‌شود. هر چه این تنفر ریشه‌دارتر و بزرگ‌تر باشد چهره‌ی انقلاب‌ها خونین‌تر و پراضطراب‌تر نیز می‌شوند، زیرا در آن‌ها علاوه بر نابود شدن نهادهای حکومت پیشین، کارکنان و عوامل حکومت پیشین هم مورد خشم مردم قرار خواهند گرفت.

 

وجود و نقش رهبری و ساختارهای متشکل

وجود رهبر، در شکل‌گیری یک انقلاب می‌تواند مؤثر باشد و برخی از انقلاب‌های به وجود آمده در جهان توسط شخص یا گروهی رهبری شده‌اند و در مواردی نیز این گونه نیست که یک فرد بتواند مدیریت نیروها و نارضایتی‌ها را مهیا کند.

 

شرکت توده‌ها

وقوع انقلاب بر نقش و حرکت مستقیم توده‌ها متکی است و در واقع یک انقلاب از بالا وجود ندارد. اگر حرکتی توسط خود نظام صورت پذیرد هرچند باعث تحولات داخلی و خارجی عظیمی گردد، انقلاب خوانده نمی‌شود. زمانی یک حرکت انقلاب نامیده می‌شود که همه یا اکثر توده‌ها در انقلاب مشارکت کرده وسایرین نیز عملاً به مخالفت با آن‌ها نپردازند بلکه در مقابل تحولات سکوت نموده و با نظرات انقلابیون رضایت دهند.

 

وجود عنصر خشونت

همه‌ی انقلاب‌ها با میزانی از خشونت همراه بوده‌اند و در حقیقت یک انقلاب بدون خشونت یا سفید وجود ندارد. میزان خشونت در هر انقلابی بسته به ویژگی‌های فرهنگی مرد، نوع نیروهای میلح، نوع رژیم‌ها و شرایط خاص داخلی و بین‌المللی متفاوت است.

 

تغییر در ساختارهای رسمی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی

انقلاب‌ها را به انقلاب سیاسی و انقلاب اجتماعی تقسیم کرده‌اند. در انقلاب سیاسی حداکثر نوع نظام سیاسی تغییر می‌کند. در این نوع انقلاب‌ها هدف انقلابیون گاه تنها تغییر حکومت‌گران است و گاه تغییر میزان قدرت ساخت‌ها یا ایجاد یا لغو مقامی در حکومت. اما در انقلاب‌های اجتماعی، علاوه بر تغییر حکومت، در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز تغییرات اساسی روی می‌دهد.

بنابراین در انقلاب‌های اجتماعی، انقلاب با پیروزی بر حکومت پایان نمی‌یابد و در این شرایط دغدغه‌ی انقلابیون اجرای آرمان‌های انقلابی خویش است. اما اجرای این آرمان‌ها و تغییرات نیاز به امکانات مختلف و شرایط مساعد داخلی و بین‌المللی دارد و به همین دلیل، کسب اهداف انقلابی به زمانی نسبتاً طولانی نیازمند است و برای این منظور کشتی انقلاب باید بتواند از طوفان حوادث مختلف عبور کند.

آن‌چه همراه با پیروزی انقلاب رخ می‌دهد ایجاد تغییرات سیاسی داخلی و تغییر در جهت‌گیری‌های سیاست خارجی و اعلام استقلال از قدرت‌های خارجی مسلط است.

 

انقلاب و تفاوت‌های اساسی بین انقلاب، کودتا، شورش، قیام، نهضت، جنبش و اصلاح

با توجه به توضیحات ارائه شده از انقلاب و ویژگی‌های آن، می‌توان به تفاوت آن با دیگر مفاهیم اجتماعی مانند کودتا، جنبش، قیام، نهضت، اصلاحات و جنبش به صورت زیر اشاره کرد:

کودتا؛ کودتای نظامی موفقیت‌آمیز، موجب اخراج ناگهانی هیئت حاکمه به وسیله‌ی گروهی علیه حکومت است که شیوه‌ی آن معمولاً پنهان‌کارانه است. پس از وقوع کودتا بر خلاف انقلاب، بازگشت به وضع عادی به صورتی سریع انجام می‌شود. در کودتا موضوع مقبولیت مورد توجه نیست چون در آن مشارکت عمومی وجود ندارد. کودتا گاه با تحریک خارجی و گاه با تحریک داخلی صورت می‌گیرد. در حالی که تحریک خارجی انقلاب دشوار است.

 

شورش؛ به هر حرکت خشونتباری که توسط جمعی با اهدافی محدود علیه حاکمیت سیاسی انجام شود، شورش می‌گویند. شورش ممکن است از جانب نظامیان یا گروهی از مردم یا مشارکت بسیاری از مردم صورت گیرد.

 

قیام؛ قیام شورشی اجتماعی و اعتراض خشونت‌آمیز اقشاری از جامعه نسبت به وضعیت موجود است. این اعتراض‌ها معمولاً شخصی است و جنبه‌ی ملی ندارد و طرحی برای آینده ندارد. شورشی‌ها تنها می‌خواهند کاستی‌ها، مشکلات و عوامل آن را از میان بردارند، لذا در غالب موارد در شکل تقاضا برای رعایت قانون اساسی و اعاده‌ی امتیازات گروه‌های اجتماعی خاص ظاهر می‌گردد.

 

نهضت؛ نهضت‌ها، شورش‌های ملی هستند که نیازمند بسیج اجتماعی و نوعی ایدئولوژی هستند. شورش‌های ملی اساساً بخشی از تاریخ مبارزه با پدیده‌ی استعمار بوده‌اند. شورش‌های ملی اگرچه انقلاب نیستند ولی معمولاً عنصر بومی‌گرایی در ایدئولوژی آن دخیل است.

 

جنبش؛ جنبش‌های استقلال طلبانه معمولاً مبارزاتی است که مردم یک سرزمین علیه استعمار برای استقلال کشور خود انجام می‌دهند.  

رفرم؛ یا اصلاح به کوشش‌های محتاطانه‌ای گفته می‌شود که جهت تغییر در ساخت سیاسی و اجتماعی کشور با اجتناب از خشونت انجام می‌شود. اصلاحات بر خلاف انقلاب، گام به گام و روبنایی است و معمولاً از داخل بلوک قدرت و توسط هیئت حاکم انجام می‌گیرد و نیازمند مشارکت و پشتیبانی مردمی است. تلقی از اصلاحات با توجه به کاستی‌های وضعیت موجود متفاوت است. برخی اصلاحات را تجدید نظر در رفتار ناپسند یا ضعیف گذشته می‌دانند و عده‌ای دیگر اصلاحات را بازگشت به وضع مطلوب گذشته‌ای که به مرور زمان اهمیت خود را از دست داده است، اطلاق می‌کنند و گروهی اصلاحات را بازسازی ابعاد مختلف جامعه بر اساس مواد خام مطلوب گذشته می‌دانند. از نظر بعضی اصلاحات فقط سرعت بخشیدن به حرکت کند رشد و توسعه‌ی اجتماعی در سیر تکاملی جامعه است.

 

«انقلاب‌های مطرح جهان»

«انسان موجودی آزاد است»؛ یک دلیل اصلی برای شکل‌گیری انقلاب وجود دارد که مادر و ریشه‌ی تمام عوامل است و آن این‌که ذاتاً انسان موجودی آزاد است چه ازلحاظ عقیدتی یا سیاسی یا اجتماعی.

انقلاب‌های تأثیرگذار و بزرگی در جهان شکل گرفته‌اند از جمله: انقلاب روسیه، انقلاب آمریکا، انقلاب فرانسه، انقلاب شین‌های، انقلاب کوبا، انقلاب ١٨۴٨، انقلاب صنعتی، انقلاب ایران، انقلاب هائیتی و انقلاب کمونیستی چین که برخی از این انقلاب‌ها در کوتاه مدت و برخی در بلند مدت شکل گرفته‌اند. بعضی از این انقلاب‌ها توسط شخص خاصی رهبری شده‌اند و بعضی از آن‌ها نیز جنبشی جهانی بوده که رهبر مشخصی نداشته است. اما آن‌چه وجه تمایز تمامی رخدادهای مهم است، آزادی و آزاد بودن انسان است.

 

١- انقلاب روسیه

انقلاب روسیه به ٢ انقلابی گفته می‌شود که در ماه فوریه و اکتبر سال ١٩١٧ در روسیه رخ داد. اولین انقلاب که به آن انقلاب «فوریه» شناخته می‌شود، در پتوگراد (سن‌پترزبورگ کنونی» پایتخت روسیه در آن زمان رقم خورد و به سرنگونی امپراطوری روسیه، کناره‌گیری نیکلای دوم و همچنین تأسیس دولت موقت انجامید.

ولادیمیر لنین با سرنگونی دولت موقت و برپایی دولت کمونیستی دومین فاز انقلاب روسیه را که به «انقلاب اکتبر» مشهور است پایه‌ریزی کرد. انقلاب اکتبر از این بابت مهم است که پایتخت کشور به مسکو تغییر یافت و نظامی کمونیستی بر شوروی حاکم شد.

 

٢- انقلاب آمریکا

انقلاب آمریکا طی سال‌های ١٧۶۵ تا ١٧٨٣ روی داد. این انقلاب پس از آن‌که اعضای جامعه‌ی مستعمراتی آمریکا حاضر نشدند در برابر قدرت پادشاه بریتانیای کبیر و پارلمان آن تسلیم شوند شکل گرفت. پارلمان تصمیم گرفته بود مالیاتی بر آمریکایی‌هایی که مخالف استعمار بودند وارد کند. این افراد محموله‌ی چای را که از شرکت هند شرقی می‌آمد خراب کردند. این اقدام باعث شد بریتانیا بندر بوستون را تا زمانی که این خراب‌کاران محاکمه شوند ببندد.

همزمان درگیری‌های اقتصادی نیز بالا گرفت و معترضان علیه تصمیم بریتانیا شورش کردند و با طرفداران بریتانیا وارد نزاع شدند. در جنگ نهایی آمریکایی‌ها بازیگرانی بین‌المللی مثل فرانسه، اسپانیا و هلند نقش داشتند و دست آخر طی سال‌های ١٧٧۵ تا ١٧٨٣ انقلاب آمریکا پیروز شد. پیامد این انقلاب تصویب قانون اساسی آمریکا و بعد از آن نیز استقلال این کشور بود.

 

٣- انقلاب فرانسه

انقلاب فرانسه در یک دوره‌ی زمانی ١٠ساله اتفاق افتاد که طی آن اصلاحات سیاسی و اجتماعی زیادی نیز صورت گرفت. انقلاب فرانسه در سال ١٧٨٩ شروع شد و در ١٧٩٩ پایان گرفت و کاملاً تاریخ مدرن فرانسه و اروپا را دگرگون کرد. تاریخ‌نویسان بر سر علت دقیق وقوع انقلاب اختلاف نظر دارند، اما فاکتورهایی که موجب بروز نابرابری اقتصادی و اجتماعی شد کاملاً روشن است.

فرانسه در آن سال‌ها وارد جنگ‌های بین‌المللی از جمله انقلاب آمریکا شد و هفت سال درگیر آن بود که همین امر باعث بروز مشکلاتی در وضعیت کشور شد. نتیجه‌ی انقلاب فرانسه این بود که مدلی اجتماعی و اقتصادی برای دیگر کشورها ترسیم شد و نظام پادشاهی جای خود را به نظامی دموکراتیک داد.

 

۴- انقلاب شین‌های

انقلاب شین‌های سال ١٩١١ در چین روی داد که منجر به سرنگونی سلسله‌ی امپراتوری خاندان چینگ شد. این انقلاب نقش مهمی در شکل‌گیری سیاست‌های اجتماعی و اقتصادی کشور داشت، ولی بسیار خشونت‌بار بود به طوری که به کشته شدن صدها هزار نفر انجامید. علت اصلی وقوع انقلاب بیزاری مردم از سلسله‌ی چینگ بود.

مردم چین معتقد بودند سیاست‌های این خاندان بسیار کهنه شده و حاکمان نمی‌توانند کشور را رو به مدرن شدن ببرند. این اظهارات با شکست چین از ژاپن در جنگی که سال ١٨٩۵ در گرفت نیز همراه شد. انقلاب شین‌های که چهار ماه به طول انجامید به حکومت امپراتوری در چین پایان داد و از پس آن، دولت موقت جمهوری چین تشکیل شد. این انقلاب بدین خاطر مهم بود که بعد از قرن‌ها به حکومت سلسله‌های چینی خاتمه داد و کشور را به سمت مدرنیزه شدن پیش برد.

 

۵- انقلاب کوبا

انقلاب کوبا شورشی بود که در جزیره‌ی کوبا به پا شد و به سرنگونی حکومت باتیستا انجامید. این انقلاب پنج سال به درازا کشید و در ٢۶ جولای ١٩۵٣ شروع شد و اول جولای ١٩۵٩ پایان پذیرفت. پیش از انقلاب کوبا مردم این کشور به خاطر بیکاری، تورم و نبود آب به شدت تحت فشار بودند. رهبر شورشیان فیدل کاسترو به همراه برادر خود رائول کاسترو و چه‌گوارا حمله‌های پراکنده‌ای را علیه دولت آغاز کردند و سرانجام در اول ژانویه‌ی ١٩۵٩ حکومت را در دست گرفتند.

فیدل کاسترو سریعاً دولت سوسیالیست انقلابی تشکیل داد و صنایع مهم کشور را ملی کرد. این انقلاب از آن بابت مهم است که رابطه‌ی آمریکا و کوبا را تیره و تار کرد و قوانین اجتماعی و اقتصادی دولت اصلاح شد.

 

۶- انقلاب ١٨۴٨

انقلاب سال ١٨۴٨ مجموعه‌ای از تحولات بود که سال ١٨۴٨ در سراسر اروپا رقم خورد و از پس آن، موج گسترده‌ای از انقلاب‌ها سر برآورد. انقلاب ١٨۴٨ کشورهای فرانسه، آلمان، امپراطوری اتریش، دولت ایتالیا، لهستان و مجارستان را در بر گرفت و تماماً دموکراتیک بود. این انقلاب تقریباً به طور همزمان در قاره‌ی اروپا رخ داد ولی کشورهای درگیر هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشتند. انقلاب ١٨۴٨ میراث ماندگاری بر جای گذاشت و به سیستم فئودال در بسیاری از کشورها پایان داد و باعث شد دموکراسی در اروپا حکم‌فرما شود.

 

٧- انقلاب صنعتی

انقلاب صنعتی جنبشی جهانی بود که در اوایل قرن ١٩ شکل گرفت و روش‌های تولید مکانیزه جایگزین کارهای یدی شد. مبدأ این انقلاب بریتانیای کبیر بود. استفاده از قدرت بخار، توسعه‌ی ماشین‌های سنگین و رشد سیستم کارخانه‌ای از پیامدهای این انقلاب به شمار می‌رفت. انقلاب صنعتی یکی از نقاط عطف تاریخ تمدن بشر است زیرا اختراعات چشمگیری که در آن زمان ظهور کرد موجب بالا رفتن سطح زندگی مردم و ایجاد فرصت‌های شغلی در کارخانه‌ها شد.

 

٨- انقلاب ایران

انقلاب ایران یک قیام مردمی در کشور اکثریت مسلمان ایران در سال ١٣۵٧بود که منجر به سرنگونی حکومت سلطنتی خاندان پهلوی شد. زمان شرایط اقتصادی مناسبی نداشتند و خمینی با وعدەهایی چون تغییر معیشت مردم از طریق توزیع درآمد نفت، عرضه‌ی برق و آب رایگان و تأمین مسکن در زمینه‌ی اقتصادی، در رسانه‌های بین‌المللی وعده‌ی رعایت حقوق بشر و اصول دموکراسی برای همه‌ی اقشار و همه‌ی طرز فکرها و از حق انتخاب زنان سخن به میان آورد و از نداشتن زندانی سیاسی و تبدیل شدن زندان اوین به موزه‌ی ظلم و ستم و حفظ تمامیت ارضی ایران، تأمین عدالت اجتماعی، آزادی‌های اجتماعی و سیاسی، حاکمیت قانون، توسعه و پیشرفت ایران و نهایتاً تقویت ارزش‌های دینی انقلاب مردم ایران را کە با مشارکت احزاب و جناح‌های مختلف انجام شدە بود، مصادرە کرد و جمهوری اسلامی روی کار آمد. در سال‌های نخست حاکمیت ولایت فقیه به عنوان رهبر جمهوری اسلامی و ریاست قوای سه‌گانه را به دست آورد، حقوق زنان پایمال شده و حجاب اجباری که واکنش‌های زیادی در داخل ایران به دنبال داشت، به عنوان قانون اسلامی لازم‌الاجرا شد. هزاران تن از مخالفان سیاسی بدون هیچ‌گونه دادگاهی به طناب دار آویخته شدند. در طول ۴٣ سال حکومت جمهوری اسلامی مخالفان خود را در سراسر جهان ترور کرد.

 

٩- انقلاب هائیتی

انقلاب هائیتی یکی از انقلاب‌های موفق ضد برده‌داری بود که در سنت‌دومنیک آن زمان (هائیتی امروزی) که مستعمره‌ی فرانسه محسوب می‌شد، روی داد. این انقلاب از ٢١ آگوست ١٧٩١ تا اول ژانویه‌ی ١٨٠۴ طول کشید و طی آن صدها هزار نفر کشته شدند. شورشیان هائیتی علیه برده‌داری جنگیدند و پیروزی آنان نگاه جهان را به پدیده‌ی برده‌داری دست‌خوش تغییر کرد. بسیاری از برده‌ها در سراسر آمریکا به شورش برخاستند و در قرن بیستم توانستند با الهام از انقلاب هائیتی حقوق خود را باز پس گیرند.

 

 

١٠- انقلاب کمونیستی چین

مائو تسه‌تونگ در اول اکتبر سال ١٩۴٩ با اعلام رهبری حزب کمونیست چین مدعی تشکیل جمهوری خلق چین شد. بعد از این اعلان، درست با پایان یافتن جنگ جهانی دوم، جنگی بین جمهوری خلق چین و حزب ملی کومین‌تانگ در گرفت. با تشکیل جمهوری خلق چین، آشفتگی و جنجالی که از انقلاب سال ١٩١١ در چین برقرار بود از کشور رخت بر بست. چین در سال ١٩۴٩ کمونیستی شد.

 

انقلاب «ژن، ژیان، ئازادی»

انقلاب «ژن، ژیان، ئازادی» که برگرفته از شعار « ژن ژیان آزادی» است و اولین بار توسط زنان آزادی‌خواه و حق‌طلب کورد در شهر سقز روژهلات کوردستان و در روز خاکسپاری ژینا امینی در ٢۵ شهریورماه سر داده شد. این شعار که ریشه در ۴٠ سال مبارزه‌ی زنان کورد بر علیه حکومت فاشیست ترکیه و داعش دارد، اکنون به نماد مقاومت خلق‌های ایران بر علیه حکومت دیکتاتور و مستبد جمهوری اسلامی مبدل شده است.

مردم ایران، در شهرهای مختلف و با عقاید، افکار و ملیت‌ها و اتنیک‌های متفاوت، از دیرباز و در بسیاری از موارد با رژیم جمهوری اسلامی مخالف بوده‌اند و گاهاً به شیوه‌های گوناگون مخالفت خود را ابراز کرده‌اند اما دولت با تفرقه‌افکنی اعتراضات را سرکوب کرده و با ایجاد کشتار، اعدام و رعب و وحشت مردم را وادار به عقب‌نشینی می‌کرد.

شهرهای روژهلات کوردستان از مخالفان اولیه‌ی رژیم جمهوری اسلامی بودند که اگر به گذشته‌های دور که از اسفندماه سال ١٣۵٧ آغاز شد و قتل‌عام‌های وحشتناکی که در این شهرها صورت گرفت، برنگردیم و تنها به تنش‌های سال جاری بپردازیم، از بازداشت فعالین فرهنگی و ممانعت از برگزاری مراسم نوروز، شلیک گلوله‌های اشک‌آور در مراسم نوروز اشنویه، بازداشت کارگران و معلمان در شهرهای روژهلات کوردستان و عادی شدن خبرهای خودکشی تیرماه بر اثر فقر در ایلام گرفته تا موارد و موضوعات دیگر و در ادامه‌ی آن‌ها، قتل حکومتی ژینا امینی به بهانه‌ی بی‌حجابی که منجر به شکل‌گیری اعتراضات گسترده در سراسر ایران و جهان شد، اعتراضاتی که به انقلاب تبديل شد.

مردم ایران در طی ۴٣ حاکمیت جمهوری اسلامی گاهی به مقاومت و مبارزه علیه رژیم برخواسته بودند و شایعترین اعتراضات در آبان ١٣٩٨ رخ داد که بنا به اخبار منتشر شده منجر به کشته شدن ١۵٠٠ نفر شد. اندکی پس از آن نیز مردم در سراسر ایران برای اعتراض به سرنگونی هواپیمای اوکراینی توسط جمهوری اسلامی به خیابان‌ها آمدند که دولت با سرکوب شدید مردم، اعتراضات مسالمت‌آمیز و عزاداری مردم را به خشونت کشاند. اعتراضاتی که به دلیل سرکوب‌های وحشتناک و غیرانسانی، چند روز بیشتر ادامه نداشت.

یک سال از آن اتفاق نگذشته بود که مردم مریوان و سنه در راستای قتل شلیر رسولی برای اعتراض به ناامنی موجود در جامعه به خیابان‌ها آمدند و در کمتر از یک ماه نیروهای گشت ارشاد دولت با قتل ژینا امینی خشم مردم سنه و سقز را بیش از پیش برانگیختند.

در راستای قتل حکومتی ژینا امینی و حضور مردم سنه و سقز در خیابان‌ها و با توجه به سابقه و جنایات منتشر شده‌ی گشت ارشاد و رژیم در خصوص زنان، اعتراضات مردمی از سقز و سنه به سایر شهرهای ایران و چند روز بعد به سراسر جهان کشیده شد.

مقاومت مردم نزدیک به دو ماه است که ادامه دارد و مردم با هر ترفند و راهکاری مخالفت خود با رژیم را نشان می‌دهند. مقاومتی که به اعتقاد بسیاری از سیاست‌مداران بزرگ دنیا و به خصوص مردم ایران، اکنون یک انقلاب است و نشانه‌های انقلاب را نیز دارد.

نارضایتی مردم از حاکمیت، قوانین وضع شده توسط حاکمیت، برخوردها و راهکارهای ناکارآمد در تمام زمینه‌ها، فقر، بیکاری، بحران‌های اقتصادی و در رأس آن‌ها پایمال کردن و نادیده گرفتن حقوق زنان از دلایل آغازین این انقلاب است. ایدئولوژی این انقلاب شعار «ژن، ژیان، ئازادی» است که خواسته و هدف مردم رسیدن به این شعار است. گسترش روحیه‌ی انقلابی نیز در سراسر ایران به وضوح مشاهده می‌شود. چراکه علی‌رغم سرکوب‌های شدید، بازداشت‌های بی‌شمار و کشتار گسترده‌ی مردم، معترضان همچنان در خیابان‌ها حضور دارند. سناریو سازی‌های رژیم جمهوری اسلامی نیز که در راستای خنثی کردن مبارزات، از بین بردن اتحاد مردم و ایجاد تفرقه انجام می‌شود نیز بی اثر است و این خود خشم دولت حاکم را بیش از پیش برانگیخته است.

 

این انقلاب توسط شخص خاصی رهبری نمی‌شود و مردم و در رأس آن‌ها زنان هستند. چراکه در ابتدا به نشانه‌ی اعتراض به حقوق اولیه‌ی زنان شکل گرفت. از این رو این انقلاب را یک انقلاب زنانه می‌نامند. اما این بدان معنا نیست که مردان هیچ نقشی در آن نداشته‌اند. مردان نیز دوشادوش زنان در تلاشند تا حقوق اولیه‌ی زنان به آنان بازگردد و در ایرانی آزاد و با داشتن برابری و بدون در نظر گرفتن جنسیت در کنار یکدیگر زندگی کنند. از این رو است که دلیل اصلی و هدف نهایی برای شکل‌گیری یک انقلاب نیز کاملاً محسوس است و آن آزاد بودن انسان و تلاش برای دستیابی آزادی است.