٢٠٢٢؛ آغاز یک پایان

سال ٢٠٢٢ حوادث بسیاری در سطح ایران روی داد کە همەی این حوادث زنجیروار بودە و هریک مکمل حادثەی پیش از خود بود. همەی این حوادث زمینەی ایجاد انقلاب ژن ژیان آزادی بود کە با قتل حکومتی ژینا امینی آغاز شد و پایان دیکتاتوری را نوید می‌دهد.

شهلا محمدی

مرکز خبر- سال ٢٠٢٢ برای خلق‌های ایران و بە ویژە زنان بستر حوادث بسیاری بود. انقلاب ژن ژیان آزادی با پیشگامی زنان روی داد و اکنون نیز ادامە دارد. تبعیض علیە زنان در این سال بە اوج خود رسید و زنان خفقانی کە بیش از ۴٠ سال است از سوی حاکمیت بر آنها تحمیل می‌شود را شکستە و یوغ بردگی را درانیدند و بانگ آزادی سردادند.

زنانی کە با همان آغاز حکومت جمهوری اسلامی بر ایران از همەی حقوق خود محروم شدند اکنون آغازگر مبارزاتی هستند کە پایان دیکتاتوری را نوید می‌دهد و هرآن شعلەی انقلاب را می‌افروزد.

 

دادخواهی هدف اصلی مبارزان بود

همزمان با دومین سالگرد سرنگون شدن هواپیمای مسافربری اوکراینی توسط موشک‌های‌ سپاه پاسداران، بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی و خانواده‌های دادخواه با هشتگ من هم شمعی روشن خواهم کرد از دادخواهی خانواده‌ی قربانیان این حادثه حمایت کردند.

در این کارزار که از ۱۱ دی آغاز شده بود، بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی اقدام به انتشار گسترده‌ی عکس قربانیان دهه‌های مختلف پس از انقلاب ۵۷ کرده‌ و با خانواده‌های قربانیان پرواز پی‌اس‌۷۵۲ ابراز همدردی کردند. در این هشتگ اعتراضی، خانواده‌ی جان‌باختگان آبان ۹۸، دی ۹۶ و اعتراض‌های سال ۸۸ نیز حضور داشتند.

دادخواهی در سرتاسر ایران تداوم یافت و خانوادەهای دادخواە از اعدام‌های دهەی ۶٠ گرفتە تا جانباختگان سال ٩٨ بە شیوەهای گوناگون و با برپایی تجمع‌های اعتراضی، انتشار فایل‌های ویدیویی و حضور بر مزار جانباختگان، خواهان پاسخگویی و دادگاهی بانیان بیش از چهل سال جنایت در ایران شدند.

برگزاری دادگاە حمید نوری و محکومیت او بە دلیل دست داشتن در اعدام‌های سال ۶٧ از مهم‌ترین حوادث این سال بود کە باعث ایجاد امید در دل خانوادەهای دادخواە شد و آنها را بە هدفشان کە پاسخگو کردن سران جنایت بود نزدیک‌تر کرد. دادگاه رسیدگی به اتهامات حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام دستەجمعی زندانیان عقیدتی سیاسی ایران در تابستان سال ١٣۶٧ بود کە در ۴ مهرماە پایان یافت. دادگاە استکهلم سوئد در ١۴ ژوئیە حمید نوری را بە دلیل مشارکت در کشتار سال ۶٧ بە حبس ابد محکوم کرد.

 

زندانیان سیاسی زن

زهرا محمدی در آغاز سال ٢٠٢٢ بە دلیل تدریس زبان مادری و فعالیت در حوزەی زبان و فرهنگ بە اتهام «تشکیل گروە علیە امنیت ملی» بە ۵ سال حبس محکوم شد. زهرا پیشتر بە ١٠ سال حبس محکوم شدە بود کە در دیوان عالی کشور این حکم رد شد و بار دیگر دادستان شهر سنە وی را بە ۵ سال حبس محکوم کرد. وی در تمام مدت برای اعتراف اجباری تحت فشار بود.

همچنین در سالی کە گذشت خانوادەی زینب جلالیان زندانی سیاسی کورد کە حکم حبس ابد دارد، از وضعیت فرزند خود در زندان بی خبر بودند. تدام بی خبری از ضعیت زینب جلالیان و عدم پاسخگویی مسئولین، مادر این زندانی سیاسی را مجبور کرد تا در پیام ویدیویی از نهادها و سازمان‌های حقوق بشری و بین‌المللی بخواهد تا بە وضعیت دخترش رسیدگی کنند و جهت رفع نگرانی‌های این خانوادە تلاش کنند. روز بعد گوزَل حاجی‌زاد، مادر زینب جلالیان زندانی سیاسی، پس از انتشار این فایل ویدیویی در مورد وضعیت دخترش، به اداره‌ی اطلاعات ماکو احضار شد.

سپیدە قلیان نیز در تبعید بە زندان‌های مختلف بود و از زندانی بە زندان دیگر منتقل می‌شد، او در نامەای و در نمایشی جداگانە رنج‌های خود را از زندان‌های مختلف بیان کرد. اسامی زنانی را منتشر کرد کە سال‌ها بە دلایل سیاسی و بدون ارائەی مدارک حتی براساس قوانین جمهوری اسلامی، در زندان‌های مخوف بە سربردەاند. سپیدە قلیان چند بار نیز در اعتراض بە وضعیت زندان اعتصاب غذا کرد.

 فریده مرادخانی، فریبا عادلخواه، سارا عسکری، عالیه مطلب‌زاده، فریبا اسدی، لیلا حسین‌زاده، مریم صادقی، نگار مسعودی و افسانه عظیم‌زاده شادی گیلک و فرنگیس مظلوم از جملە فعالین مدنی زن بودند کە در اوان سال ٢٠٢٢ با حکم حبس طولانی مدت، بازداشت و تبعید روبرو شدند.

 

تبعیض‌های جنسیتی

تبعیض جنسیتی در ادارات دولتی، آموزش و پرورش، بانک‌ها و حتی مشاغل غیر دولتی از جملە مسائلی هستند کە زنان ایرانی همیشە با آن گریبانگیر بودە و هستند. طی سال گذشتە نیز بسیاری از احکام و تصمیمات علیە زنان صادر شد و این سبب شد کە تبعیض جنسیتی در ایران شکاف بیشتری بردارد. از جملەی آنها می‌توان بە حذف غربالگری و ممنوعیت فروش داروهای پیشگیری از بارداری، حذف زنان از بیشتر مشاغل دولتی و مردانە کردن عرصەی اجتماع و تنگ کردن عرصە برای زنان می‌توان اشارە کرد. حذف غربالگری و تبدیل زنان بە ماشین فرزندآوری، خشم زنان را افزایش داد و منجر بە افزایش مبارزات زنان برای دستیابی بە حقوق اولیەی خود شد.

نهادینە کردن تبعیض جنسیتی از سوی حاکمیت تنها منتهی بە تبدیل زنان بە ماشین فرزند آوری نبود، بلکە بیشتر رشتەهای ورزشی کەپیشتر زنان می‌توانستند در آن فعالیت داشتە باشند ممنوع شد و زنان ورزشکار نیز از فعالیت در رشتەهای ورزشی همانند کینگ بوکسینگ و بدنسازی محروم شدند. این رشتەهای ورزشی در بیشتر شهرهای ایران ممنوع شدند وسالن‌های ورزشی نیز مسدود شدند.

 

مقاومت زنان در هشت مارس اوج گرفت

مراسم روز جهانی زن در هشتم مارس هر سال در همەی کشورهای جهان از سوی زنان آزادی‌خواە برگزار می‌شود. زنان کورد و ایرانی نیز علی‌رغم سرکوب‌های جمهوری اسلامی و ممنوع ساختن هرگونە فعالیتی در این روز، مقاومت کردە و فعالیت‌های بی‌نظیری در هشتم مارس ارائە می‌دهند. در سالی کە گذشت نیز زنان کورد و زنان ایران پیام مقاومت و مبارزە را بار دیگر در گوش حاکمیت زمزمە کردند. در بیشتر شهرهای کوردستان از جملە شهر سنە، دیواندرە، نقده، مریوان و شنو زنان با قرائت قطعنامە، پخش گل و شیرینی و همچنین تراکت‌های تبلیغاتی این روز را گرامی داشتند. مراسم هشت مارس با وجود همەی محدودیت‌ها در شهرهای ایران از جملە تهران، گیلان و  یزد برگزار شد. نهادهای امنیتی تجمع آزادی‌خواهان را مورد هجوم قرار داد و تعدادی از افرادی کە در فعالیت‌های هشت مارس حضور داشتند از سوی نهادهای امنیتی بازداشت شدند.

 

بحران محیط زیست و فجایع زیست محیطی

فجایع زیست محیطی همیشە تهدیدی علیە بشریت بودە است، در سال‌های اخیر نیز ایران فجایع زیست محیطی بزرگی را از سر گذراندە و اکنون نیز با آن درگیر است. تغییرات اقلیمی و گرم شدن زمین از عوامل اصلی فجایع زیست محیطی در جهان محسوب می‌شوند اما در مورد ایران سوء مدیریت، رانت‌خواری و جنگل‌خواری از جملە عوامل اصلی فاجعەهای زیست محیطی هستند کە منجر بە فجایع بزرگ چون سیل، خشکسالی، خشک شدن تالاب‌ها، دریاچەها و منابع آبی زیرزمینی، آتش‌سوزی و ... می‌شود. 

بە همین دلیل روزهای نخست سال ٢٠٢٢ برای مردم ایران بە ویژە استان‌های جنوبی با بلایای طبیعی آغاز شد. طی بارش‌های شدیدی کە در استان‌های جنوبی از جملە فارس، کرمان و سیستان و بلوچستان و هرمزگان رخ داد، هزاران شهروند آسیب‌پذیر ناچار بە ترک خانەهای خود شدند و شمار زیادی نیز جان خود را از دست دادند. همچنین بسیاری از تالاب‌ها و باتلاق‌ها، دریاچەها و رودخانەها و منابع آبی بە طور کلی خشک شدند کە از آن جملە می‌توان بە رودخانه‌ی زاینده‌رود، تالاب گاوخونی، تالاب هامون، تالاب هورالعظیم و دریاچەی اورمیە اشارە کرد.

ریزش ساختمان متروپول آبادن نیز از دیگر حوادثی بود کە در این سال فساد گستردە در ایران را کاملا نمایان کرد. ساختمانی کە با وجود اینکە هنوز تکمیل نشدە بود اما در کمال ناباوری فرو ریخت و موجب کشتە شدن بیش از ۴٠ تن و مجروح شدن بیش از ٣۵ تن شد. شهرداری و تعدادی از ادارات دیگر و وزارتخانەها دراین حادثە مقصر شناختە شدند و بیش از ١٣ تن از عاملین این حادثە بازداشت شدند اما روند دادگاهی این افراد مبهم بود و هر یک از آنها بە مدت کوتاهی زندان و یا پرداخت غرامت ناچیز متهم شدند.

 

تجمع اعتراضی و اعتصاب گروەهای صنفی

معلمان، بازنشستگان، کارگران، پرستاران و دیگر اصناف ایران در طول یک سال گذشتە بە اعتراضات خود ادامە دادند و بیشتر شهرهای ایران و کوردستان هر روز شاهد تجمعات اعتراضی گروەهای صنفی مختلف بود کە معلمان و بازنشستگان مهم‌ترین این گروەها بودند.

در ماەهای نخست سال ٢٠٢٢ و در تداوم اعتراضات معلمان و فرهنگیان، بیش از ٢٣٠ تن از معلمان و فعالین فرهنگی در شهرهای مختلف، از جملە سنە، رشت و شیراز بازداشت و یا احضار شدند. از جمله معلمان زن بازداشتی می‌توان به کوکب بداغی، فریبا معینی، حمیده زارع، سیوان سلیمانی، مژگان باقری، فریبا نظام‌زاده، زهرا اسفندیاری، ثریا آقایی، خدیجه مبارکی، معصومه دهقان، منصوره عرفانیان، فاطمه بهمنی، مرضیه طلایی، ژاله روحزاد و... اشاره کرد.

 

قتل‌های فجیع ناموسی و تایید آن از سوی حاکمیت

قتل‌ زنان بە بهانەی ناموس از جملە دیگر خشونت‌های رایج علیە زنان است کە قوانین حکومت جهموری اسلامی خود مشوق صلی آن هستند چرا کە در این قوانین زن بە عنوان کالایی تعریف شدەاند کە مرد مالک آن است. قتل فجیع غزالە (مُنا) حیدری از جملە قتل‌های شوکە کنندەای بود کە افکار عمومی را برای مدت‌ها تحت تاثیر گذاشت. منا یا غزالە حیدری زنی ١٧ سالە و قربانی کودک همسری بود کە بە دلیل خشونت‌های شدید خانگی از خانە فرار کرد و بە ترکیە گریخت. پدر و عموی غزالە او را با این تعهد کە مانع هرگونە آسیبی بە او خواهند شد بە ایران بازگرداند و همسر غزالە کە همزمان پسر عموی او بود سر او را برید و بە نشان افتخار و پاک کردن لکەی ننگ در کوچەها چرخانید. در واکنش بە این قتل فجیع نهادهای امنیتی خبرگزاری‌ها و رسانەهایی کە خبر را منتشر کردە بودند توقیف و خبرنگارهایی کە اخبار قتل را پوشش دادند تحت فشار قرار دادند. همچنین خانوادەی غزالە نیز خواهان قصاص نشدند و قاتل تنها بە دلیل جنبەی عمومی جرم بە ١٠ سال زندان محکوم می‌شود.

سال ٢٠٢٢ نە تنها قتل زنان بە بهانەی ناموس تداوم داشت بلکە قتل زنان این بار از سوی متجاوزین و بە بهانەی رد درخواست افزایش یافت کە بیشتر مجرمین وابستە بە نهادهای حکومتی بودند، حکومتی کە با قوانینش مرد را مالک زن تعریف می‌کند بدیهی است کە مردهای متجاوز و مجرم را در آستین پرورش خواهد داد. مجبور شدن شلیر رسولی بە خودکشی برای رهایی از تجاوز از جملە دیگر قتل‌های فجیعی بود کە قبل از انقلاب زنان در شهر مریوان روی داد و زنان مریوان و دیگر شهرهای کوردستان نە تنها خواهان مجازات عامل تجاوز کە فردی وابستە بە سپاە بودند، بلکە خواستار بازگشت امنیت زنان بە جامعە شدند، امنیتی کە با حاکمیت جمهوری اسلامی سال‌ها است از زنان سلب شدە است و این مقدمەی انقلاب ژینایی در کوردستان و ایران بود.

تجاوز بە کودک ۱۵ ساله بلوچ توسط فرماندەی نیروی انتظامی چابهار، سرهنگ ابراهیم کوچک‌زایی از دیگر موارد تجاوز جنسی بود کە واکنش برانگیز شد. سرهنگ ابراهیم کوچکزایی در حین بازجویی از این کودک مظنون به قتل او را مورد تجاوز قرار دادە بود. بعدها دادخواهی از این تجاوز یکی از خواست‌های اصلی معترضین در زاهدان بود کە در جریان خیزش انقلابی ژن ژیان آزادی بە خیابان آمدند و تنها در یک روز بیش از ٩٣ شهروند بلوچ با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی با استفادە از سلاح جنگی جانباختند.

 

قتل حکومتی ژینا امینی آغاز یک انقلاب بود

با وجود همەی بحران‌ها و مسائلی کە در ایران وجود داشت زنان روز بە روز منزوی‌تر شدە و همەی عرصەهای زندگی بر آنان تنگ‌تر می‌شد. فعال شدن دوبارەی گشت ارشاد کە در سال‌های پیش‌تر و در دولت حسن روحانی فعالیت‌های آن متوقف شدە بود، عرصە را بیشتر بر زنان تنگ کرد. زنان در ادارات، مراکز دولتی، اماکن عمومی و حتی در خودروهای خود امنیت نداشتند. زنان با پوشش آزاد از ورود بە ادارات، بانک‌ها و حتی متروها منع شدند. هر روز خبرها و ویدیوهایی از خشونت گشت ارشاد با زنان در رسانەها منتشر می‌شد. اما قتل حکومتی ژینا امینی نقطە عطفی شد برای آغاز انقلابی زنانە و برای نخستین بار خواست زنان پایەهای اعتراض، اعتصاب و خیزش عظیم مردمی را رقم زد.

ژینا امینی زنی جوان از شهر سقز کە برای مسافرت بە تهران رفتە بود، در تاریخ ٢٢ شهریور در تهران مورد ضرب و شتم قرار گرفت و بە کما رفت. سە روز بعد در تاریخ ٢۵ شهریور در بیمارستان کسری تهران جانباخت. نهادهای امنیتی تلاش کردند پیکر ژینا را شبانە و بدون حضور شهروندان دفن کنند، اما خانوادەی ژینا مقاومت بی‌نظیری از خود نشان دادند و پیکر او را صبح روز بعد و با شعار ژن ژیان آزادی بە خاک سپردند و این سرآغاز انقلابی زنانە در ایران بود. زنان شهر سنە نیز با شعار ژن ژیان آزادی بە خیابان‌ها آمدند و خلق‌های ایران را بە حمایت از کوردستان فراخوندند. برپایی چنین مراسمی و چنین اعتراضاتی کە در نوع خود بی‌نظیر بود منجر بە خروش زنان از نقاط مختلف ایران شد و روزهای بعد بیشتر شهرهای ایران شاهد خیزش انقلابی گستردە بود. گیسو بُران و آتش زدن روسری بە چهرەی اصلی اعتراضات تبدیل شد و زنان در پرفورمنس‌هایی با رقص و پایکوبی روسری‌های خود را بە آتش کشیدند. 

همزمان با آغاز تظاهرات گستردە در شهرهای کوردستان، بیشتر شهرهای ایران نیز همصدا و همدل با کوردستان بە صحنەی اعتراض و راهپیمایی تبدیل شد. این اعتراضات کە همزمان بود با سفر ابراهیم رئیسی بە نیویورک، بە مرکز توجە رسانەهای جهان تبدیل شد. درست در این زمان خشونت علیە تظاهرات‌کنندگان بە اوج رسید و اعتراضات در شهرهای کوردستان بە ویژە شهر سنە، سقز، دیواندرە و اشنویە بە شدت بە خشونت کشیدە شد. اعتراضات در شهرهای شمالی ایران نیز با خشونت شدید مواجە شد و شمار زیادی از معترضین در این شهرها با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی جانباختند. خلق بلوچ در سیستان و بلوچستان نیز در همراهی با کوردستان و همچنین در اعتراض بە تجاوز بە کودک بلوچ توسط فرماندەی سپاە، بە خیابان آمدند و جمعەهای خونین این شهر بە نماد انقلاب تبدیل شد.

انقلاب زنانە حدود ۴ ماە است کە همچنان ادامە دارد و بە امید زنان جهان تبدیل شدە است. زنان از کشورهای مختلف جهان در همبستگی با زنان ایران و زنان کورد بە خیابان آمدند و صدای معترضان ایران را بە جهان رساندند. حمایت سیاستمداران و ‌چهرەهای سیاسی و هنری جهان از این اعتراضات در نوع خود بی نظیر بودە و کشورهای مختلف جهان بە سرکوب و کشتار معترضین واکنش نشان دادند. شهروندان کورد و بە ویژە زنان از بخش‌های مختلف کوردستان بە حمایت از اعتراضات پرداختند و آثار هنری بسیاری را بە انقلاب زنان در ایران تقدیم کردند.

با گسترش اعتراضات، سرکوب نیز شدت گرفت و براساس گزارش‌هایی کە نهادها و سازمان‌های حقوق بشری منتشر کردەاند، تا پایان آذرماە (۲۶ شهریور تا اول دی ۱۴۰۱) شمار کشته‌شدگان خیزش بە دست نیروهای امنیتی به ۵۰٧ تن رسید کە دستکم ۶۹ تن از آنان کودک هستند. همچنینتعداد بازداشت‌شدگان بیش از ۱۸۵٠٠ تن تخمین زده شده است کە از این بین ۶۵۴ تن دانشجو بودەاند. همچنین در این بازەی زمانی ۱۱۹۶ تجمع شهری و دانشگاهی برپا شده است که در این تجمعات ۱۶۱ شهر و ۱۴۴ دانشگاه حضور داشته‌اند.

سازمان‌ها و نهادهای حقوق بشری معتقدند این آمار قطعی نیست و اطلاعات بە دست آمدە محدود بودە و بە دلیل عدم دسترسی آزاد بە اطلاعات اعلام آمار قطعی غیر ممکن می‌باشد و این آمار صرفا از اطلاعات در دست بررسی تهیه شده است.

چهرەهای شاخص و شناختە شدە از جملە هنرمندان، روزنامەنگاران و زندانیان سیاسی سابق و فعالین مدنی و سیاسی دربین بازداشت شدگان قرار دارند کە از جملەی آنها می‌توان بە دو روزنامەنگار زن بازداشت شدە نیلوفر حامدی و الهە محمدی اشارە کرد کە بە جاسوسی متهم شدە و در معرض خطر اعدام قرار دارند. این خبرنگاران بە دلیل پوشش خبری بە کما رفتن ژینا امینی و همچنین ساعات اولیەی برگزاری مراسم خاکسپاری او در شهر سقز و اطلاع‌رسانی در مورد فشار بر خانوادەی امینی بە جاسوسی برای کشورها و سازمان‌های معاند جمهوری اسلامی متهم شدەاند و بیشتر سازمان‌های جهانی از جملە سازمان عفو بین‌الملل و سازمان گزارشگران بدون مرز در مورد خطر اعدام این دو خبرنگار هشدار دادەاند.

همزمان با تداوم انقلاب ژن ژیان آزادی سرکوب در زندان‌ها نیز گستردەتر شد و بیشتر زندان‌های ایران تبدیل بە جولانگاە حاکمیت برای انتقام از انقلابیون تبدیل شد کە از آن جملە می‌توان بە ایجاد آتش‌سوزی در زندان اوین، اعدام‌های فلەای در شهرهای مختلف بە ویژە در زندان‌های بلوچستان اشارە کرد کە براساس گزارش‌های منتشر شدە از رسانەهای بلوچ و سازمان‌های حقوق بشری بلوچ، در بازەی زمانی ۲۹ مردادماه ۱۴۰۱، تا تاریخ ۲۸ آذرماه ۱۴۰۱، یعنی در فاصلەی ١٢٠ بیش از ٨١ زندانی بلوچ در زندان‌های مختلف بلوچستان بە بهانەهای واهی چون قتل و مواد مخدر اعدام شدەاند کە بسیاری از تحلیل‌گران سیاسی آن را انتقام از  انقلاب و سرکوب زندان‌ها تلقی می‌کنند.

اعدام مبارزان و آزادی‌خواهان نیز از جملە دیگر جنایت‌هایی است کە حکومت جمهوری اسلامی از این طریق تلاش می‌کند صدای انقلاب را خفە کردە و انتقام خود را از انقلابیون بگیرد. مجید رضا رهنورد و محسن شاکری از جملە جوانانی بودند کە در دادگاەهای ناعادلانەی چند دقیقەای همانند سال‌های دهەی ۶٠ بدون حق داشتن وکیل انتخابی بە اعدام محکوم شدند و در مدت کوتاه کمتر از یک ماە حکم اعدام آنها اجرا شد. اکنون شمار زیادی از ازادی‌خواهان در انتظار حکم اعدام هستند و بە محاربە محکوم شدەاند.

حمایت بازیگران از انقلاب نیز از چهرەهای شاخص انقلاب ژینایی بود کە چهرەهای شناختە شدەی سینمای ایران از جملە آناهیتا همتی برای نخستین بار با تراشیدن موهای خود بە سرکوب زنان بە بهانەهای واهی واکنش نشان داد و کتایون ریاحی نیز با انتشار عکس بدون روسری خود در رسانەهای اجتماعی تلاش کرد صدای زنان ایران باشد و این سرآغاز اعتراضات هنرمندان و همبستگی آنان با انقلاب ژینایی شد کە واکنش‌های جهانی و همبستگی هنرمندان جهان را بە همراە داشت.

ترانە علیدوستی از دیگر چهرەهای شناختە شدەی حامی انقلاب است کە بە دلیل مواضع تند خود در حمایت از انقلاب، از سوی نهادهای امنیتی بازداشت و اکنون در زندان اوین می‌باشد. حذف جمهوری اسلامی از کمیسیون مقام زن سازمان ملل از جملە دیگر حوادث مهمی بود کە می‌توان بە آن اشارە کرد و فشار آزادی‌خواهان بر سازمان ملل و کشورهای دیگر منجر بە حذف ایران از این کمیسیون و هـمچنین تشکیل کمیتەی حقیقت‌یاب در مورد مسائل ایران و بە کارگیری خشونت علیە تظاهرکنندگان شد.