«زن» سوژه تصاویر یا خالق اثر!
زمانی بود که زنان تنها مدلی برای نقاشی بودند گویی تمام نقش یک زن در هنر ایستادن و به تصویر کشیده شدنش بود اما امروز زنان نقاش زیادی میبینیم که خود، تصاویر را خلق میکنند چنین جایگاهی را زنان سالیان درازی با مقاومت و تلاشهای پیاپی بهدست آوردند.
شبنم توکلی
تهران- ما همواره و در طول تاریخ شنیدهایم که زنان بسیاری آشنا با هنر و صنایع دستی بودهاند و در این زمینه حرف زیادی برای گفتن داشتند در حالیکه یا نام و نشانی از آنان دیده نمیشود یا در حاشیه مردان بودهاند. در جامعه امروز ما شاهد رشد و پیشرفت قابل ملاحظه زنان هنرمند هستیم زنانی که از چنگ تعصبات تنگ نظرانه و نگاه مستبدانه رها یافتهاند و جایگاه اصلی خود را که زمانی دور از دسترس بهنظر میرسید بازپس گرفتهاند. زنان هنرمندی که مادام آثار خود را به نمایش گذاشته و توسط زنان و مردان دیگر مورد حمایت و تشویق قرار میگیرند زنان در عرصه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی روزبهروز حضور پررنگتری از خود نشان میدهند تا پایگاه مستقل و قدرتمندی برای خود داشته باشند شرکت زنان تشنه آموختن در آموزشگاهها، دانشگاهها و... صدق این گفتار را نشان میدهد.در اینجا مصاحبهای کوتاه با یکی از نقاشان زن ایرانی را میخوانیم که از آغاز به فعالیت تا فراز و نشیبهای این راه میگوید:
رعنا،ل نقاش ٢٩ ساله ساکن تهران است او در خصوص آغاز به فعالیت خود میگوید: من ١١ سال است که بهطور جدی وارد این حوزه شدم قبلتر از آن هم به نقاشی علاقه زیادی داشتم اما همیشه با مخالفت خانواده روبهرو میشدم چون میگفتند نقاشی برای تو آیندهای ندارد ادامه تحصیل و کار باید اولویت اولت باشد وگرنه در این جامعه جایگاهی نخواهی داشت چه بسیار زنان هنرمندی که نام و نشانی از آنان دیده نمیشود تو باید کاری را انجام دهی که در این جامعه ارزش و آینده دارد آن زمان هم تمام خانوادهها دلشان میخواست فرزندشان پزشک یا مهندس شود من هم طبق خواسته خانواده تجربی میخواندم ولی علیرغم اصرار خانواده در نهایت کنکور هنر دادم و بهطور حرفهای و تخصصی به نقاشی پرداختم. اگر بخواهم واقعیت را بازگو کنم سراسر این راه تنها بودم نقاشی برای من حکم رهایی داشت رهایی از مشکلات، ناراحتیها، ناکامیها و... تنها چیزی که میتوانست من را آرام کند و برای چند لحظه از این دنیا پرتم کند به دنیایی که خودم آرزویش را داشتم. واضحتر بگویم من با قلم و کاغذ دنیای خیالی خودم را به تصویر میکشم و تمام زمانی که مشغول نقاشی هستم لحظه به لحظه با آن خطوط و رنگها زندگی میکنم نقاشی دنیای وسیعی دارد تنها اینگونه نیست که زیباییها را به تصویر بکشی تو میتوانی حتی غمهایت را هم بر روی کاغذ بیاوری میتوانی به زبانی دیگر اعتراض کنی و فریاد بزنی اما اینبار بهگونهای هنری آن را نقاشی کنی تو میتوانی واقعیت را آنگونه که هست به تصویر بکشی و حتی آن را واژگون کنی.
رعنا میگوید: زمانی بود که زنان تنها مدلی برای نقاشی بودند گویی تمام نقش یک زن در هنر ایستادن و به تصویر کشیده شدنش بود اما امروز زنان نقاش زیادی میبینیم که خود، تصاویر را خلق میکنند چنین جایگاهی را زنان سالیان، درازی با مقاومت و تلاشهای پیاپی هر کدام به سهم خود بهدست آوردند، تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی و تلاشهای گسترده زنان و همینطور مردان روشنفکر به فعالیت زنان در عرصه هنر اعتبار بخشیده. از رقیه بانو بگیر تا صحیفه بانو و... از نخستین زنان نقاش ایرانی که در این عرصه پا گذاشتند و برای بازتعریف زنان نه به عنوان سوژه تصاویر بلکه به عنوان خلق کننده آثار تلاش بسیاری کردند. من اگر در برابر خانواده نمیایستادم و این تابو را که هنر تو را بدبخت و ندار میکند نمیشکستم قطعا امروز این جایگاه را نداشتم اگر خود را تسلیم خواست اجتماع میکردم و به کاری میپرداختم که از من میخواست و فرض مثال پزشکی میخواندم الان نه در کارم موفق بودم و نه ممکن بود به آن ادامه دهم چون هیچ باور و علاقهای در پشتش نبود و امکان ترقی برای من در آن وجود نداشت.
رعنا در ادامه سخنان خود میگوید: من همیشه دوست داشتم دختر مستقلی باشم خودم برای خودم اسم و رسم و جایگاهی داشته باشم نمیخواستم من را به واسطه این و آن بشناسند و برای به دست آوردن یک هویت مستقل تلاش زیادی کردم در این میان آموزشهای آکادمیک و وجود اساتید دلسوز و مشوق نقش پررنگی در رشد و پیشرفت من داشتند. به باور من حضور زنان در دانشگاه ضروری است اصلا نخستین قدمی که هر زن در جامعه امروز برای ورود به اجتماع و کسب استقلال خود باید بردارد ورود به دانشگاه است. آنجا خیلی چیزها را تجربه میکنی و دیدت نسبت به مسائل بازتر میشود و با بسیاری از کسان دیگری که سالها تجربه داشتند آشنا میشوی که مسیر زندگیات را تغییر میدهند و به تو راه رسیدن به خواستهات را یاد میدهند شاید اگر من وارد دانشگاه نمیشدم هیچوقت فکر راه انداختن یک آموزشگاه نقاشی به سرم نمیزد و همان کنج خانه با یک قلم و کاغذ برای خودم و خانوادهام نقاشی میکردم بدون اینکه به فکر دیده شدن آثارم باشم و نقاط ضعف و قوت خود را در گذشت زمان شناسایی کنم حالا چیزی که به تمام شاگردهایم میگویم این است که اگر واقعا میخواهید یک زن هنرمند شناخته شده باشید تنها به یک ساعت و دو ساعت تفننی نقاشی کشیدن اکتفا نکنید و سعی کنید در هر حوزهای که قرار میگیرید بهترین باشید و بالاترین جایگاه را برای خود در نظر گرفته و برای رسیدن به آن تمام سختیهایش را به جان بخرید اتفاقا زن اراده به مراتب قویتری از مرد دارد و این باور را که زن ضعیف و احساساتی است باور غلطی است که اجتماع مردسالار به ما القا میکند و وظیفه ما به عنوان یک زن پاک کردن این باور پوسیده در اذهان مردم است.