تحلیل فیلم ''من مادر هستم''
سیمین زنی کە با اعدام قاتل همسرش، افسردە شدە و برای درمان به روانپزشک مراجعه میکند که با بازگویی زندگی خود و چگونگی قتل همسرش فیلم آغاز میشود.
خلاصەی فیلم:
فیلم نمایش دو خانوادە از قشر مرفە جامعە را نشان میدهد، که در لبەی پرتگاه قرار میگیرند و به نوعی با کشمکشهای مداوم، هم مقصرند و هم قربانی اعمال خویشاند.
فیلم با محوریت نقش اصلی که آوا نام دارد شکل گرفته، دختری که در خانوادەای از هم فروپاشیده به سر میبرد و برای رهایی از تنشهای بین پدر و مادرش، با پسر مورد علاقەاش وقت میگذراند و در اتفاق غیرمنتظرەای توسط مردی که دوست پدرش بود و آوا وی را عمو خطاب میکرد مورد تجاوز قرار میگیرد، آوا در دفاع از خود آن مرد را میکشد ولی در اثر تجاوز باردار میشود.
در مقابل آوا زنی بەنام سیمین همسر شخصی است که به آوا تجاوز کردە است و در پی انتقام همسرش به بهانەی جبران گذشتەی از دست رفتەی خویش، که مسبب آن پدر آواست، برمیآید و زنی به نام ناهید در نقش مادر آوا که برای نجات دخترش قتل را به گردن میگیرد، در واقع هر سه زن، در برابر ذهنیت مردسالار و قانون نوشتە شدهی این ذهنیت قرار میگیرند و در کمال ناباوری یک زن با تسلیم شدن در برابر قانون ناعادلانە به انتقام تن میدهد و آوا که برای دفاع از خود، مرد مهاجم و متجاوز را به قتل رسانده بود، قربانی شده و اعدام میشود و فیلم با استیصال و عذاب وجدان مادامالعمر سیمین که قصاص را برگزیده بود، به پایان میرسد.
تحلیل فیلم
فیلم ''من مادر هستم'' در ژانر درام اجتماعی، ساختەی فریدون جیرانی است، محوریت فیلم بە چالش کشیدن دو مقولەی مادر بودن و اعدام است. این فیلم علیرغم نامش کە پوششی برای ارائەی مفهوم نویسندە و کارگردان دربارەی اعتراض بە اعدام و ذهنیت زنستیزی طراحی شدە، با بحثهایی موشکافانە و بسیار با ظرافت قانون و سیاست ایران را بە چالش کشیدە است.
فریدون جیرانی با خلق فیلم ''من مادر هستم'' حس مادری را نیز بە چالش کشیدە، از آنجایی کە هر سە نقش زن این فیلم، تجربەی مادرشدن داشتند، این حس را بە خوبی بە بینندە القا کردند کە مادربودن و حس مادری میتواند بە شکلهای گوناگونی بروز کند.
این فیلم، نمایشی از جنسیتگرایی جامعه بود، زمانی که زنان به سبب طلاق متهم به از هم پاشیده شدن زندگی میشوند و حتی بیبند و باری و بیمسئولیتی مردان را به خوب نبودن زن ربط میدهند.
در سکانسی از فیلم که به صورت نیمه واضح و با هدف سانسور چهرەی زنانی را که در حال کشیدن سیگار و خوردن مشروب هستند فیلتر میکنند، این در حالیست که مردان بدون هیچ سانسوری راحت مشروب میخورند و این خود تضاد فاحشی است که جنسیتگرایی را نشان میدهد.
در این فیل منشا تردیدها، مشکلات جامعە و زنان به مردان ختم میشود، واین امر در سکانسهای کوتاە، نورپردازی و نماهای بسیار نزدیک ( کلوزآپ) از بازیگران نمایش داده شده بود بەطوریکه تمام احساسات درونی و تشویش در میمیک بازیگران مشهود بود، این فیلم از همان ابتدا تشویش و فرجامی تلخ را بە بینندە القا میکرد، فرجامی کە همەی ساختار قانون و ذهنیت مردسالار را بە عینە نمایش داد و عذاب وجدانی کە حاصل از اعدام یک بیگناە بود، سکانس پایانی فیلم شد، کە پیکان اصلی آن، بە سمت لغو قانون اعدام در ایران نشانه گرفته شد، کە جای آن در سکانس آخر با هالەای تاریک، نمایش داده شد، در واقع استیصال حاصل از عذاب وجدان در سکانس آخر، نماد خانوادەهایی بود کە تن بە قوانین ضد انسانی سیستم حاکم داده و اعدام را وسیلەای برای انتقام، قرار میدهند.