پیرشالیار مراسمی باستانی کە با حذف تدریجی زنان هویت واقعی خود را از دست دادە است

در گزارش پیش رو سە زن با دیدگاەهای مختلف کە در مراسم پیرشالیار حضور یافتەاند مردانە بودن مراسم را مورد نقد قرار می‌دهند و معتقدند این جشن بە دلیل تاثیرپذیری از دین اسلام، هویت واقعی خود را از دست دادە است.

هانا پورمحمدی

هورامان- چند روزی است شور و همهمەای در روژهلات کوردستان برپاست و عدەی فراوانی با وجود برف سنگین خود را به این منطقه رسانیدەاند تا مراسم کهن پیرشالیار را ببینند و بسیاری هم از طریق فضای مجازی پیگیر این مراسم و یادبود کهن کوردستان هستند. خبرنگاران، عکاسان، تماشاگران، مهمان‌ها و شهروندان بومی هورامان آمدند و لذت بردند.

 

حذف تاریخی زنان، مراسم را از بطن و ماهیت اصلی خود دور کردەاند

سوالی که ذهن‌ها را به خود مشغول می‌کند می‌تواند این باشد که این آیین کهن کوردستان چرا باید تا این حد مردانه باشد و چرا ساختار مردانه باید آن را هدایت کند و زنان در نهایت باید در پشت بام‌ها با لباس‌های رنگی کوردی نظارەگر باشند؟ آن هم در زمانی که اجازه نظارەگری را دارند.

و اینک بخش مهمی از مراسم که اسلامی شده است رقص و سماع دراویش است. در این مراسم زنان حق شرکت و حضور را ندارند و تا پایان مراسم مردان آن را هدایت می‌کنند. یعنی بخشی از جمعیت از بخشی از این مراسم محروم می‌شوند. مراسمی که با اسم شفا یافتن دختر پادشاه در ابتدا رقم خورده است.

این حذف تاریخی زنان که تدریجا و با مرور زمان وارد فرهنگ و آیین‌های کوردستان شدەاند و به تدریج مراسم را از بطن و ماهیت اصلی خود دور کردەاند این روزها پررنگتر شده است و به ناچار زنان از آن جایگاه الهگی خود به دور ماندەاند و به تماشاگران بازی مردانه تبدیل شدەاند.

این انتقاد از مراسم پیرشالیار به کرات از جانب زن‌ها بیان شده است اما متاسفانه دیدگاه مذهب و دین که به چاشنی این مراسم تبدیل شده به مانعی قوی برای حضور زنان تبدیل شده است.

 

مراسم ریشە در اسطورەها و اعتقادات باستانی کوردستان دارد

مراسم پیر شالیار یکی از مراسم‌هایی است که ریشه در اسطورەها، اعتقادات و آیین‌های باستانی کوردستان دارد و از اهمیت تاریخی-معنایی و حتی زیبایی‌شناختی نیز برخوردار است. تقریبا دو هفته مانده به تاریخ برگزاری این مراسم همانند اعیاد مهم، اهالی آن منطقه به عنوان میزبان در پی تدارکات این مراسم هستند. گردشگران، عکاسان، خبرنگاران و اهالی روستاهای مجاور و همچنین از تمامی شهرهای کوردستان معمولا یک روز قبل از مراسم در هورامان حضور دارند.

مراسم پیرشالیار یا به زبان هورامی «زماونو پیری» که به معنای جشن عروسی پیر است، در سه روز برگزار می‌شود. آنچه که زیبایی این مراسم را دوچندان کرده، بافت متفاوت، زیبا و پلکانی هورامان است. افرادی که در این مراسم حضور می‌یابند، علاوه بر حضور در مراسم، از زیبایی‌های هورامان که به عنوان قطب گردشگری نیز ثبت شده‌است استفاده می‌کنند.

یکی از بخش‌های جذاب و مهم این مراسم که در روز سه‌شنبه ۱۱ بهمن بین اذان عصر تا مغرب برگزار شد، قسمت «کلاوە روچنی» است. این قسمت که خاص کودکان است، در آن کودکان با کیسه‌ای در دست به سراغ تمامی خانه‌ها می‌روند و هر خانه تنقلاتی که آن هم از خشکبارهای مخصوص آن منطقه است در کیسه کودکان می‌ریزند. تنقلات شامل گردو، انار خشک، توت، آلو و انجیر است. این عمل باعث می‌شود که کودکان هلهلەکنان به جلو تک تک خانه‌ها بروند و شور و هیجان و‌ پویایی دو چندان را به روستا ببرند و در پایان با خوشحالی به خانه‌هایشان برگردند.

«گزیرەوان‌ها» که برگزارکنندگان مراسم هستند، همان روز اول یعنی سه شنبه بعد از اذان مغرب مراسم «کوتەکوتە» را برگزار کردند.

در کوته‌کوته جوانان روستا پس از رنگ کردن صورت خود، درب خانه‌های مردم را می‌کوبند و هر وقت اهالی خانه درب خانه را باز می‌کنند، جوانان سعی می‌کنند آن‌ها را بترسانند و گاهی مردان آن‌ها را تعقیب و در صورت دستگیری به صورت دوستانه و نمادین جوانان را تنبیه می‌کنند. این کار جنبه سرگرمی و نشاط دارد و موجب کدورت نمی‌شود.

صبح روز چهارشنبه یعنی ۱۲ بهمن قبل از مراسم ذبح و قربانی یعنی ساعت ۶ و نیم صبح دوباره کودکان مراسم کلاوروچنی را انجام دادند و این تا قبل از شروع ذبح و نذری که ساعت ۸ صبح بود، ادامه داشت. بخش دیگری از این مراسم، ذبح و قربانی کردن تعدادی حیوان مقابل خانه منتسب به پیرشالیار است که در پایان، چند نفر به عنوان گروه تدارکات قربانی‌ها را بین اهالی روستا پخش می‌کنند و بخش دیگری از گوشت قربانی را، برای پذیرایی از مهمان‌ها طبخ می‌کنند.

این طبخ هم به صورت کاملا سنتی در اتاقک‌های کاه‌گلی و با هیزم و قابلمه «قازان»هایی به رنگ سیاه و بزرگ صورت می‌گیرد. همان روز، ساعت سه عصر، با حضور پرشمار دراویش و بینندگانی از همه نقاط کوردستان و ایران برگزار شد. در این مراسم همزمان آش متبرک پیر در میان اهالی هورامان و مهمانان پخش شد.

و بالاخره در روز پنج‌شبنه ساعت سه بعدازظهر علی‌رغم بارش سنگین برف، جمعیت بزرگی گرد هم آمده و روز سوم جشن را با برگزاری مراسم ذکر و سماع و با شور و شوق فراوان به پایان رساندند. در این روز نیز همانند روز چهارشنبه، آش متبرک را در میان مهمان‌ها پخش کردند.

اما قسمت جذاب و جالب، شب پنج‌شنبه و شب‌نشینی در خانه پیر بود. در این شب، همه اهالی و مهمان‌ها جمع‌شده و شروع به روایت کردن حکایت‌ها، داستان‌ها و اسطوره‌های کوردستان کردند و گروهی به راوی‌هایی خوش‌کلام و گروهی به شنونده‌های علاقه‌مند تبدیل شدند. این شب‌نشینی که حکم زنده‌ کردن قسمت‌های بسیاری از تاریخ فرهنگی،-اجتماعی هورامان را دارد، مخاطبان خاص خودش را نیز دارد و حتی به عنوان کتابی تجربی برای آیندگان این دیار کوهستانی می‌توان از آن نام برد. در دل این شب‌نشینی‌ها است که دل‌ها به گفتن می‌آیند و ناگفته‌های روزهای سپری شده سال را بدون استرس به زبان آورده شده و شنیده می‌شوند و حتی نوشته می‌شوند.

 

سه زن، سه دیدگاه متفاوت

در حاشیەی این مراسم سعی نمودیم با چند تن از زنان حاضر در مراسم به گفت‌وگو بپردازیم. استقبال آنان از گفت‌وگو مایەی خوشحالی ما شد. اولین همکلاممان یک دانش‌آموخته علوم اجتماعی بود که می‌گفت اصالتا اهل هورامان تخت است و باوجود اینکه اکنون ساکن شهر دیگری است، تقریبا هر سال خودش را به مراسم می‌رساند. وی با نام مستعار ژینا به پرسش‌های ما پاسخ‌های قابل تٲملی داد:

 

آنچه امروز در این مراسم توجه من را جلب کرد نقش نچندان موثر زنان بود، این مسئله را تٲیید می‌فرمایید؟

ژینا: بله، زنان در این مراسم بیشتر تماشاگر هستند، اما برای فهم این مسئله باید روند تکوین مراسم را بررسی کنیم تا بتوانیم به خوبی تحلیل کنیم که چرا و چگونه اینچنین تفکیک جنسیتی‌ای به وجود آمده است. حتی در هنگام تماشای حلقه ذکر و سماع دراویش در بین تماشاگران نوعی تفکیک جنسیتی - البتە نه به طور مطلق بلکه به طور نسبی - مشاهده می‌شود و زنان بیشتر در یکجا گرد هم می‌آیند و تعداد کمی از آنان به صحنه نزدیک می‌شوند و یا آزادانه عمل می‌کنند.

 

منظورتان از بررسی روند تکوین چیست؟ خوشحال می‌شوم شنونده چنین بررسی‌ای باشم.

ژینا: درواقع مراسم پیرشالیار از دین زردشتی و اسلام و حتی مدرنیتە در عصر معاصر تاثیر پذیرفتە است، مصداقی خیلی عینی که می‌شود ذکر کرد استفاده از اسپیکر در هنگام ذکر است برای اینکه صدا به حد کافی بلند باشد، یا اگر دقت کرده باشید برای کنترل حلقه ذکر دو سمت صحنه را با داربست‌های فلزی بستە بودند. مشخص است که این‌ها پدیدەهایی هستند که در دوره مدرن روی دادەاند و زوائدی هستند که مراسم را از اصالت خود دور می‌کنند. اما تغییرات مهمتر از طریق "دین ایدئولوژیک" صورت گرفتە است. ادیان زردشت و اسلام هریک به نوبەی خود بر روند تکوین این مراسم تاثیر گذاشتەاند. من در اینجا دین ایدئولوژیک را به تعبیر آنتونیو گرامشی از ایدئولوژی به کار می‌برم، یعنی دینی که ابزار سلطەی هژمونیک طبقه حاکم است. ما می‌دانیم که دین کهنتر ساکنان زاگرس آیین میترا بوده است که شواهد کمتری دربارەی ایدئولوژیک بودن آن در دست است. اما درمورد زردشت، وی پس از اینکه در زاگرس پیروان زیادی نیافت، به سرزمین‌های شرقی‌تر مهاجرت کرد و بعدها به عنوان دین دربار و طبقه حاکم به زاگرس برگشت. البتە این مسئله مستقیما بر مراسم پیرشالیار اثر نگذاشتە است و بیشتر دربارەی تاثیرات اسلام بر مراسم صدق می‌کند. درواقع طبقەی فرادست برای تسلط بر زنان و طبقات فرودست بجز تسلط بر ابزار تولید و انحصار خشونت، به سلطەی هژمونیک از طریق ایدئولوژی نیز نیاز داشت.

 

اگر موافق باشید کمی عینی‌تر و مصداقی‌تر صحبت کنیم، به شیوەای که خواننده بتواند همین بررسی را برای تحلیل تبعیض جنسیتی در مراسم پیرشالیار به کار ببرد.

ژینا: موافقم. برخی از عواملی که در طول تاریخ موجب تحول مراسم پیرشالیار شدەاند، از طریق استفادەی حاکمان از دین به مثابه ایدئولوژی بوده است. بسیاری بر این باورند که تفکیک جنسیتی و نقش کمرنگ زنان در این مراسم به تاثیرات استفاده از دین اسلام به عنوان ایدئولوژی برمی‌گردد. در دورەی پادشاهی و با پدیدەی تحمیل ادیان مواجه می‌شویم. در این دوره حکومت‌ها از چنین مراسم‌هایی برای سلطەی هژمونیک خود استفاده می‌کردند. می‌شود گفت چنین مراسم‌هایی نقش رسانە و سیستم آموزشی امروز را ایفا می‌کردند.

 

واقعا این مراسم‌ها تا آن اندازه تٲثیرگذار بودەاند؟

ژینا: اولا نباید فراموش کنیم که بسیاری از این جشن‌ها و مراسم‌‌ها از یادها رفتەاند و متٲسفانه همگی مانند مراسم پیرشالیار خوش اقبال نبودەاند که هنوز به حیات ادامه دهند. منظور این است که تعداد این جشن‌ها و مناسبت‌ها احتمالا بسیار بیشتر بودە است. دوما شاید توصیف من از تٲثیر آن بر جامعه اغراق‌آمیز به نظر برسد، اما اگر بتوانید خود را در جامعەای بدون رسانەهای امروزی، سینما، تلویزیون و غیره تصور کنید، آن وقت به راحتی درک خواهید کرد که تٲثیر چنین چشن‌هایی چقدر زیاد بودە است.

در ادامه با یک زن عکاس، فارغ‌التحصیل دانشگاه هنر، هورامی و ساکن سنه همکلام شدیم. با نام مستعار چنار به پرسش‌های ما پاسخ‌هایی داد که به خوبی گویای حوزه تخصصش بود.

 

علاقەمندم درباره جایگاه زن در فرهنگ و سنت کوردستان به طور کلی و مراسم پیرشالیار به طور اخص نظرتان را بشنوم.

چنار: دو رویکرد عمده دربارەی جایگاه زن در فرهنگ کوردی به چشم می‌خورد. برخی فرهنگ کوردی را همچون دیگر فرهنگ‌های خاورمیانە و حتی جهان اسلام، فرهنگی مردسالار و زن‌ستیز توصیف می‌کنند. زن از حوزەی عمومی رانده شده و به خانەداری و پرورش فرزندان واداشتە می‌شود، یعنی کاری پرمشقت و بدون مزد و منت که شغل به حساب نمی‌آید و برخلاف کار مردان از مزایای مادی و منزلت اجتماعی برخوردار نیست. آنان تبعیض‌های جنسیتی فراوانی برمی‌شمارند و اغلب آنها حقیقت دارند. آنان بر این باورند که این فرهنگ و یا نظام مردسالار باید به گونەای بنیادی متحول شود تا انقیاد زنان برچیده شود.

برخی دیگر جایگاه زن در فرهنگ کوردی را والا ارزیابی می‌کنند و علت انقیاد زنان و تبعیض جنسیتی را فرهنگ اسلامی-عربی می‌دانند که در طول چندین قرن توانستە است به میزان قابل ملاحظەای بر فرهنگ کوردی اثر بگذارد.

 

شما با کدام دستە موافقید؟

چنار: من به فرهنگ خالص کوردی یا اسلامی اعتقاد ندارم و بر این باورم که فرهنگ کوردی را باید با همه تاثیراتی که از فرهنگ اسلامی و دیگر فرهنگ‌ها پذیرفتە است در نظر بگیریم و سپس به داوری آن بپردازیم. در نهایت هنگامی که فرهنگ کوردی موجود را می‌بینیم، انقیاد زنان و مردسالاری و تبعیض جنسیتی قابل انکار نیست. اما رویکرد دوم را نیز خالی از حقیقت نمی‌دانم. برای نمونه در مراسم پیرشالیار حضور زنان کمرنگ است و جایگاه آنچنانی ندارند، اما وقتی به بررسی دقیق می‌پردازیم می‌بینیم که خیلی از این تبعیض‌ها پدیدەهای متٲخری هستند.

 

این مسئله برای ما و مخاطبانمان قطعا می‌تواند جالب باشد. این پدیدەهای متٲخر کدام‌ها هستند؟

چنار: مثلا در حالی که ذکر و سماع دراویش که محتوای اصلی مراسم است، درواقع نوعی رقص کوردی است و می‌دانیم که رقص‌ها ریشەی آیینی دارند، اما برخلاف گونەهای دیگر رقص کوردی، اینجا زنان در این نیایش مشارکت ندارند. در حقیقت باید گفت در طول تاریخ از شرکت در آن منع شدەاند. رقص کوردی یا هلپرکه بسیار کهنتر از مراسم پیرشالیار است، در هلپرکه این تفکیک و تبعیض جنسیتی را نمی‌بینیم، اما در طول تاریخ و تحت تٲثیر فرهنگ اسلامی برای زنان محدودیت ایجاد شده است. نباید فراموش کنیم که مراسم پیرشالیار مربوط به دورەی اسلامی است. حتی اگر به روایت بسیاری از صاحب نظران در اصل این مراسم مربوط به آیین زردشت یا دیگر آیین‌های باستانی باشد، اما چندین قرن تحت تٲثیر فرهنگ اسلامی و شریعت قرار گرفتە است.

 

برای من قضیه جالب شد، چگونە می‌توانیم تشخیص دهیم که ذکر و سماع دراویش یا هرگونه رقصی دیگر کوردی است یا نه؟ به بیانی دیگر ویژگی‌های رقص کوردی کدامند؟

چنار: رقص کوردی یا هلپرکه پنج عنصر اساسی دارد که عبارتند از: دایرەای بودن جمعی بودن، رهبری داشتن، پایکوبی، دستمال.

سماع دراویش به غیر از دستمال همەی عناصر دیگر را دارد. دایره و حلقەی رقص نماد خورشید است که به آیین میترا مربوط می‌شود. دارا بودن ویژگی‌هایی همچون جمعی بودن و پایکوبی که به عینە دیده می‌شود. دربارەی رهبری باید بگویم اگرچه این رقص یک "سرچوپی" که دستمال به دست بگیرد ندارد، اما اغلب اوقات دراویش پیشکسوت و مسن‌تر در اول صف قرار می‌گیرند و حلقەی سماع را رهبری می‌کنند. تنها عنصر غایب همان دستمال است.

 

حضور همزمان زن و مرد و عدم تفکیک جنسیتی از جملەی این ویژگی‌ها و عناصر اساسی نیست؟

چنار: خیر، عدم تفکیک جنسیتی و اختلاط زن و مرد یکی از عناصر اساسی هلپرکه نیست. به عبارت دیگر هلپرکه جداگانه مردان و زنان نیز باز هلپرکه به شمار می‌آید. با وجود این ممانعت از حضور زنان بدعت و پدیدەای متٲخر است. این مسئله که در سماع دراویش تاکنون زنان شرکت نکردەاند نشان از تٲثیر دورەی اسلامی بر آن است.

 

سومین گفتگوی ما با زنی میانسال بود که به همراه دختر نوجوانش لباس کوردی زیبایی به تن داشتند. از او خواستم که اگر مایل باشد طی یک گفت و شنود به چند پرسش ما پاسخ دهد. ایشان با نام مستعار کژال با روی باز خواستە ما را پذیرفت.

 

از لهجەتان حدس می‌زنم که مهمانید و احتمالا از شهر بانە آمده باشید؟

کژال: من اهل سقزم، حدستان بدک نبود (باخنده)

 

چه میزان تحصیلات داشتەاید و شغلتان چیست؟

کژال: شاغل نیستم و به خانەداری مشغولم. تا مقطع دیپلم تحصیل کردەام.

 

خبرنگار: البتە به نظر بنده خانەداری شغل است و شغلی سخت و با مسئولیت زیاد!

کژال: درست است اما متٲسفانه جامعه آن را شغل نمی‌داند و زن شاغل به زنی گفتە می‌شود که بیرون از خانە مشغول به کار باشد.

 

مراسم چطور بود؟ به عنوان یک مهمان لذت بردید؟

کژال: بله، واقعا فضای زیبا و شگفت‌انگیزی بود. انتظار نداشتم با این برف سنگینی که می‌بارد، همچنین جمعیتی را ببینم. شیفتە معماری خانەها، به ویژه پنجرەهای سبز و آبی شدم. از پایین که به بالا نگاه می‌کردم، منظره جمعیت بر پشت بام‌های این خانەهای پلکانی بسیار زیبا و باشکوه بود. با اینکه فردی مذهبی نیستم اما ذکر و سماع دراویش حس و حال خوبی داشت. دوست داشتم من هم بروم آن پایین و دست دراویش را بگیرم. (باخنده)

 

به نظرتان اگر چنین کاری انجام می‌دادید چه اتفاقی می‌افتاد؟

کژال: (با خنده) نمی‌دانم، شاید من را با احترام از پیوستن به حلقه سماع منع می‌کردند، شاید هم برخورد ناخوشایندتری می‌شد. شاید هم درویش موردنظر استقبال می‌کرد.

 

اگر درست متوجه شده باشم، این بدین معنی است منع زنان در حلقه ذکر و سماع قانونی نانوشتە است، درست است؟

کژال: البتە در ایران کنونی رقص زنان در ملٲعام غیرقانونی است، البتە زنان کورد همیشه به این قانون بی‌اعتنا بودەاند و پا به پای مردها رقصیدەاند. اما در مراسم پیرشالیار می‌شود گفت سخن شما درست است و اینجا قانونی نانوشتە وجود دارد که زنان را از شرکت کردن در حلقه سماع منع می‌کند.

 

اما شما موهایتان را نپوشاندەاید و باز گذاشتەاید، این نە تنها قوانین نانوشتە بلکه قوانین رسمی را هم شکستە است.

کژال: بله، من به حجاب باور ندارم و حق خودم می‌دانم که پوششم را خودم انتخاب کنم. به نظر من ما زنان باید شجاعتر باشیم، مبارزه کنیم و حقمان را بخواهیم. من دیدم اکثر زنان روی چند پشت بام تجمع کردە و خود را جدا کردەاند. اما من دست دخترم را گرفتم و به مرکز جشن رفتە و حلقە سماع را از نزدیک دیدیم. البتە زنان دیگری هم بودند که آزادانه رفتار می‌کردند. به نظر من هرچه بیشتر مبارزه کنیم آزادی بیشتری به دست خواهیم آورد.