نمایش «عروس باران» با اجرای زنان توانمند در سردشت

عروس‌ باران به کارگردانی مائده دارلکی بر روی صحنه رفت و مردم از آن حمایت زیادی کردند، پیام او به زنان این است که هیچ وقت تسلیم مشقت‌ها و فرهنگ اشتباه جامعه نشوید بالاخره رویای زنان دست یافتنی است.

بهار گوهر

سردشت-‌ امروزه نقش زنان در فعالیت‌های هنری بیش از پیش است و در سنتی‌ترین جوامع نیز زنان تابوی هنرمند بودن را شکسته‌اند.هنری همچون تئاتر و بازیگری اگرچه امروز زنان موفقی به خود دیده است اما زنان در این راه با موانع بسیاری رو‌به‌رو می‌شوند که ممکن است علاقه و حرفه‌ی آن‌ها را هدف قرار دهد.زنان کوردستان با کنار زدن این موانع و ایستادگی در مقابل تابوهای فرهنگی در این عرصه فعالیت چشم گیری دارند که نزدیک‌ترین نمونه‌ی آن برگزاری تئاتر «عروس باران» به کارگردانی یک زن  به نام «مائده دارلکی» است که به مدت پنج روز در سردشت اجرا شد.عروس باران داستانی سمبولیک از مقاومت و جان فشانی زنی  است که با اجبار‌ها مبارزه می‌کند. در همین زمینە خبرگزاری ما با کارگردان این نمایش گفت‌وگویی داشته است.

 

مائده دارلکی اهل سردشت و ساکن اورمیه در مورد فعالیت هنری‌اش می‌گوید: به مدت ۶ سال است در این زمینه کار می‌کنم.در سال ۱۴۰۰ تئاتر کوردی «هەموو چۆلە‌کەکان مردبون» را که در مورد بمباران شیمیایی سردشت بود نوشتم و در همین شهر اجرا کردم و بعد از آن در تئاتر «خج و سیامند» و «مم و زین» بازی کردم که یکی از بزرگترین پروژه‌های تئاتر کوردی در اورمیه با لهجە کورمانجی بوده است. تئاتر عروس باران را هم به عنوان کارگردان و بازیگر در پنجمین فستیوال تئاتر چمچال به اجرا درآوردیم و در آنجا جایزه‌ی بازیگر برتر زن را دریافت کردم.

او دربارەی تئاتر سردشت می‌گوید: این نمایش بە مدت ۵ روز برگزار شد، دو شب اول استقبال زیاد نبود اما از شب سوم استقبال بیشتری از این نمایش شد. من کارگردان و بازیگر نقش «عروس باران» همراە با خاتون بازیان بازیگر نقش مادر عروس باران این کار را اجرا کردیم.

وی در ادامه در ارتباط با موضوع نمایشنامه و نقش زنان می‌گوید: این نمایش درباره‌ی عروس باران است که سمبلی در فولکلور کوردی است و با موضوع زن کاملا در ارتباط بود زیرا پیام‌هایی در مورد مقاومت در برابر ظلم از این متن گرفته می‌شود و عروس باران یک نماد مقاومت است، چیزی که می‌خواهند به زور به او تحمیل کنند را نمی‌پذیرد و با گذشتن از جانش سرزمینش را نجات می‌دهد. عروس باران عاشق باران است و کاراکتر دیگری به‌نام مرد یخی عاشق او می‌شود. مرد یخی او را تحت فشار می‌گذارد و او را تهدید می‌کند و می‌گوید اگر با من ازدواج نکنی تمام جهان را تبدیل به یخ و نابود کنم. عروس باران مقاومت می‌کند و در نهایت از جان خود می‌گذرد تا وطنش را نجات دهد.

وی به عنوان یک زن در مورد دغدغه‌اش در تئاتر می‌گوید: من چند سالی در اورمیه مشغول به کار بودم و دو کار را کارگردانی کردم و کاری را که در مرکز استان اجرا کردم به سردشت هم آوردم و در اینجا هم اجرا کردم زیرا دوست داشتم با تئاتر شهر پیشرفت کند مردم با آن آشنا شوند. در آینده می‌خواهم کارهای بیشتری انجام دهم تا تاثیری بر تئاتر این منطقه داشته باشم.

او به عنوان یک زن موفق در این زمینه می‌گوید: به عنوان یک زن که مدت ۶ سال است کار می‌کنم فکر نمی‌کردم به این نقطه می‌رسم اما تسلیم نشدم و ادامه دادم. با وجود تمام موانع مانند خانواده، طایفە و ... تسلیم نشدم و مقاومت کردم. پیام من این است که هرگز با حرف هیچ کس از هدف خود دست نکشند و بدانند زنان باید مقاوم باشند چون حتی گاهی خانواده هم با فشارهای جامعه ممکن است از شما روی برگردانند، اما زنان باید به استقلال بیاندیشند و اراده‌ی خود را تقویت کنند‌. مهم این است که وارد این راه شوند و شروع کنند. من به تنهایی وارد این راه شدم و سختی‌ها‌ی زیاد و موانع زیادی داشتم و تمام این‌ها مرا قوی کرد. زنان اگر آرزو و هدفی دارند نباید تسلیم هیچ کس و هیچ چیزی شوند.