«لالایی مهمترین فاکتور در ادبیات است که زبان و تفکرات زنان در آن تجلی یافته است»
پ.یاری نویسندە و فعال حقوق زنان میگوید: لالاییگویی در جوامع سنتی و مردسالار از معدود بسترهایی بوده که برای زنان فرصت حرکت در جهت خلاف گفتمان غالب جامعه که زن را منفعل نشان میداده، فراهم کرده است.
آگرین حسینی
دیواندره- لالاییگویی در جوامع سنتی و مردسالار از معدود بسترهایی بوده که برای زنان فرصت حرکت در جهت خلاف گفتمان غالب جامعه که زن منفعل نشان میداده، فراهم کرده است.
لالایی به دوران تمدنهای غارنشین میرسد و اولین آواهای زنان در تاریخ بودە کە برای آرام کردن و خواباندن فرزندان خود میخواندند. این آواها همان لالایی اولیه بوده که به مرور زمان آهنگ موزون و ملایمتری به خود گرفته و به شکل لالایی درآمده است. لالاییها در حقیقت ادبیات شفاهی هر سرزمینی هستند، و هیچ نوشتەی مکتوبی ندارد تا از روی آن خواندە شود. در واقع این اشعار مملو از انگارههای اجتماعی بوده که دربارە زنان در جامعه و فرهنگ آنها وجود داشته و انعکاسی از درک زنان از موقعیتشان بودە است. این اشعار ممکن است با مضامینی مانند محیط و مشکلات زندگی و غیرە مرتبط باشد و بیانگر غم، شادی و امیدهای زندگی باشد اما هدف از آن آرام ساختن و خواب کردن کودک در بستری از آرزوها و رویاهایی است کە مادران برای آیندە فرزندانشان بە آن میاندیشیدند. در همین زمینە گفتوگویی داشتیم با پ.یاری نویسندە و فعال حقوق زنان.
پ.یاری در مورد نقش لالایی در ادبیات شفاهی و سرودن آن توسط زنان میگوید: لالایی مهمترین فاکتور در ادبیات منظوم عامه شناخته میشود که زبان و تفکرات زنان در آن تجلی یافته به این معنی که زنان اولین شاعران و سرایندگان تاریخ بودهاند چون قدمتی که لالایی درد به قدمت هزاران ساله انسان برمیگردد و زنان بدون اینکه سواد داشته باشند و از روی نوشته مکتوبی به حافظه سپرده باشند لالایی میسرودند.
وی با اشارە بە فرم و ساختار لالایی و مضامین آن، بیان داشت: قسمتی از فرهنگ عامیانه ملت کورد را تصنیفها تشکیل میدهند. این تصنیفها در قالبها و با موضوعات متفاوتی سروده شدهاند؛ یکی از آنها لالایی است که مادران برای فرزندان زمزمه میکنند. لحن لالاییها موزون، بسیار نرم و آرام و به شیوه مویه کردن است و با صدای محزونی اجرا میشود. از دل همین ملودی و سرودهها، خیلی ناگفتهها و نانوشتههای تاریخ منطقه را میتوان برداشت کرد. در زمانی که به دلایل گوناگون، از جمله نداشتن سواد یا اجازه نداشتن، زنان با لالایی خواندن به شیوههای متفاوت بیان میکردند در قالب «هوره»، «لوره»، «گورانی»، «لالایی»، «بهرکارانه» و «بهرتونانه» .در بسیاری از مناطق روستایی شهر دیواندره زنان برای خواباندن کودکان هنوز از بیشکە( گهوارە)ەهای قدیمی استفادە میکنند وبرای آنها لالایی میخوانند.
پ.یاری در ادامه میگوید : لالایی شاید از نظر زبان، فرم و ساختار شعری متفاوت باشد اما از لحاظ محتوا بیشک همه برای آرام کردن و به خواب رفتن کودک و گاهی برای تخلیه ناملایمات روحی مادر زمزمه میشود. لالاییها یکی از این داشتههای گرانبهاست اما متاسفانە بهدلیل نادیدهانگاشته شدن در معرض فراموشی است. زنان قدیم نقش چندانی در پیوندهای اجتماعی نداشتند و اکثراً در خانه به دور از مناسبات اجتماعی نقشآفرینی میکردند. بنابراین آنچه در لالاییها منعکس شده، حول محور خانه، اعضای خانواده، و احساست، مسائل و دل مشغولیهای زنان چرخیده است. امروزە لالاییها با همان مضامین خوانده میشود اما درون مایه آن بیشتر خشم زنان از جامعه مرد سالاری است و ظلمهایی که در خانه و جامعه به او میشود با تخلیه این هیجانات اما با شعر و موسیقی آرام باعث آرام شدن ذهن مادر و کودک میشود.
این نویسندە با تأکید بر اینکە لالایی بستر و روشی برای ابراز بیان چالشها در جوامع مردسالار است، اظهار کرد: اکثر لالاییها برای کودکان ساخته نشده و کودکان تنها به موسیقی و نوای مادر گوش میدهند، این لالاییها بیشتر درد دل زنان از جور زمانه است و گهواره کودک برای این زنان سنگ صبوری است که درد دل خود را بازگو میکنند و در بعضی از قسمتهای لالایی نیز نماد مقاومت در مقابل مشکلات زندگی بیان میشود.
وی میگوید: لالاییگویی در جوامع سنتی و مردسالار از معدود بسترهایی بوده که برای زنان فرصت حرکت در جهت خلاف گفتمان غالب جامعه که زن را منفعل نشان میداده، فراهم کرده است. همچنین برخی از اشعار زنان نیز محتوایی سیاسی دارد. زنانی کە در دواران حکومت دیکتاتورها زندگی کردە و با نوای خود ستم و ظلم حاکمان را ابراز میکردند و در اصل درک زنان از موقعیتی بودە کە در آن قرار داشتەاند.