گلچین؛ زنی کە چوب‌ها را می‌شناسد، آن‌ها را می‌رقصاند و جانی دوباره می‌بخشد

گلچین غلام‌ویسی زنی از دیار هَورامان کە چوب‌ها را خوب می‌شناسد، آ‌ن‌ها را می‌رقصاند، شکل می‌دهد و جان دوباره می‌بخشد.

هیما راد

 

سنه- زنان هَورامان بەدلیل شناخت‌شان از طبیعت، آگاهی و هوش بیشتری در رابطه با استفاده‌ از منابع طبیعی دارند. آن‌ها هوشمندانه به ساخت محصولاتی دست می‌زنند که وسایل مورد نیازش از دل طبیعت می‌آید، نمی‌توانید نیازی ضروری را بیابید که قبلا توسط آن‌ها ساخته نشده باشد. گلچین غلام‌ویسی نیز از زنان باهوشی است که دست به کار شده و با دقت و موشکافی خودش به ساخت وسایل چوبی مشغول شده است.

گلچین خود را برای خبرگزاری زن اینگونه معرفی می‌کند: من گلچین غلام‌ویسی اهل «بیساران» (از روستاهای ژاوَ‌رود) و متولد «هرسین»(ژاوەرود) هستم. در حال‌حاضر در سنه (سنندج) زندگی می‌کنم و حدود پانزدە، شانزدە سال است کە کارگاە سبدبافی را دایر کردە‌ام و مشغول بە کارم.

 

«نانە‌شان را از بازار خریدم و از هم باز کردم و دوبارە بافتم و اینگونە یاد گرفتم »

وی در رابطه با آموزش‌هایش چنین می‌گوید: حدود صدوپنجاه، دویست نفر را آموزش داده‌ام. در تمام روستاها آموزش می‌دهم و برای قروه هم ثبت‌نام کرده‌ام که برای آموزش بروم در ‌‌«چور‌وننە» و اطراف مریوان برای آن دسته از زنانی که همسرانشان در زندان هستند آموزش داشته‌ام و الان بعضی از آن‌ها مشغول به کارند.

گلچین از طریقه‌ی یادگیریش می‌گوید: من برای نانەشان(وسیلە سینی مانند و در اندازە‌های مختلف) آموزش ندیده‌ام و یک روز آن را از بازار خریدم و از هم باز کردم و از روی آن یاد گرفتم و همان را که یاد گرفتم، یاد دادم. ولی برای نی‌نی خواب آموزش دیدم.

گلچین در رابطه با سختی‌های زندگی‌ و حرفه‌اش می‌گوید: سختی همیشه هست در هر شغلی، و در هر خانه‌ای اختلاف وجود دارد اما من همسرم حمایتم کرد و تشویقم کرد تا این هنر و حرفه را ادامه دهم و گاهی اوقات هم کمکم می‌کند اما بگومگو همیشه هست که انسان باید صبور باشد و اجازه ندهد که ادامه پیدا کند.
         


«هر روز از طرف سنه مقام اول را کسب می‌کرد»

وی در ادامه افزود: میراث‌فرهنگی همیشه حمایتم کرده و اینجا (موزە‌ی سنندج) جایی را اجارە گرفتەام بە صورت سالانه اجاره می‌دهم و از محیط و از اطرافیان راضی هستم و احساس امنیت می‌کنم. می‌گوید شش، هفت سال پیش از طرف شهر بوشهر دعوت شدم و یک نفر از چین برای آموزش استادان آمده بود و من هیچ کسی همراهیم نکرده بود نه مسئول و نه کس دیگری و من از طرف سنه هر روز مقام اول را کسب می‌کردم. بعدا همان مردی که از چین آمده بود مدرکی را برایم فرستاد که الان در کارگاهم وجود دارد.

 

«برایم لذت‌بخش است که منبع درآمدی برای زنان دیگر است»

گلچین در مورد درآمد کار می‌گوید، بیشتر برای کسانی که برایم کار می‌کنند درآمد خوبی دارد و برای خودم کمتر است، درحال حاضر هفتاد تا هشتاد نفر برایم کار می‌کنند و به روستاها می‌روم و کار را از آنها تحویل می‌گیرم، اما برای من هم بسیار لذت‌بخش است کە برای آن‌ها منبع درآمدی است و از درآمد خودم هم راضی هستم.

وی همچنین می‌گوید: یکی از پسرانم را آموزش داده‌ام و دست ‌راستم است و باهم بە غرفە و برای بریدن توت( چوب درخت توت) هرجا کە لازم  باشد می‌رویم و کارها را با هم انجام می‌دهیم.

گلچین در تمام نمایشگاه‌های صنایع دستی شرکت می‌کند زیرا به گفته‌ی خودش هنرش اصیل و زیباست و غرفه‌ها را می‌آراید و به همین دلیل به تمام نمایشگاه‌ها دعوت می‌شود.

چوب‌هایی که بکار می‌برد از خانواده‌ی میخک هستند و به همین دلیل هفتاد سال عمر می‌کنند و هنگام استفاده و هر بار که آب می‌خورد بوی خوبی می‌دهند. او می‌گوید چوب باید آب باران دیده و دیمی باشد و با آب شهری آبیاری نشده باشد زیرا دوام لازم را ندارد و به همین سبب چوب لازم را از روستاها و کوه‌ها تهیه می‌کند و یک ماه از پاییز گذشته تا بهار می‌توانند برداشت کنند و می‌گوید: این چوب‌ها درختچه‌ی ارغوان هستند و گل‌های بنفش زیبایی دارند و بهار زیبایی را خلق می‌کنند،  آنها را در یخچال می‌گذارم تا خشک نشوند و بعدا استفاده ‌می‌کنم.

 

«می‌خواهم در آینده بە زنان رایگان آموزش بدهم»

گلچین از برنامه‌اش برای آینده می‌گوید: می‌خواهم در آینده کارگاهی تاسیس کنم تا به زنان زیادی به صورت رایگان آموزش بدهم، زیرا زمان زیادی به بازنشستگی‌ام نمانده و نیاز مادی ندارم و فقط می‌خواهم زنان را آموزش بدهم تا منبع درآمدی داشته باشند و محتاج دست کسی نباشند و دستشان در جیب خودشان باشد. و از مسئولین می‌خواهد تا جای بزرگی برای برگزاری کلاس‌های آموزشی به او بدهند. پیشنهادش برای زنان این است که کارهای هنری را دنبال کنند تا همیشه سرحال باشند زیرا انسان که کار هنری می‌کند مریض نمی‌شود و خودش را مثال می‌زند که پانزده سال است حتی سرماخوردگی نگرفته‌است زیرا سرگرم کاری‌ست که عاشقش است.

زنانی مانند گلچین آرامم می‌کنند انگار تضمینی برای آینده‌اند، به رسم عادت از او نیز به یادگار نانه‌شانی خریداری می‌کنم زیرا دوست دارم ردی از تمام آن زنان در خانه‌ام باشد. زنانی قوی با کمترین امکانات یا شرایط، اما نترس، قوی و چقدر زیبا.