افزایش تخریب جنگلهای زاگرس به سه منظور
افراد سودجو در میان کشاورزان، دامداران و سوداگران به سه منظور متفاوت دست به تخریب جنگل زده و این پدیده در حال گسترش است.
دریا داودی
سردشت - در رابطه با تخریب سیستماتیک محیطزیست از سوی نهادهای دولتی، امنیتی و نظامی در جمهوری اسلامی بسیار نوشتەایم. از جنگلسوزیهای عمدی به بهانەهای امنیتی و دلایل نظامی گرفتە تا فساد اداری موجودی که موجب فراگیر شدن حفر بیرویه چاەها، تجارت چوب قاچاغ، شکار غیر قانونی و... شده است. از دستکاری و تخریب محیطزیست با سدسازیها و احداث معادن گرفته، تا مازوتسوزی نیروگاەها و پالایشگاەها و فاضلابهای صنعتی.
اما باید از تخریب محیطزیست توسط خود مردم نیز چشمپوشی نکنیم و به نقد آن نیز بپردازیم. جامعەی کوردستان در فرهنگ چند هزار سالەی خود زیستی طبیعی و نزدیک با محیطزیست داشته است. از مواهب آن همواره برای تٲمین زندگی خود استفاده نموده است، اما به شیوەای که موجب تخریب آن نشده و فرصت تجدید حیات را همواره به محیطزیست داده است. با وجود استفادەی خلق کورد از هیزم برای سوخت در چند هزار سال گذشته، اما جنگلهای انبوه زاگرس خود گواهی است بر اینکه آنان طرز استفاده از آن را دانسته و این زیست طبیعی هرگز موجب تخریب و نابودیاش نشده است.
اما امروزه با توجه به اشاعه و سیطرەی فرهنگ مدرنیتەی سرمایەداری و فرهنگ بازار، شاهد پدیدەهایی همچون تخریب و سوءاستفادە از محیطزیست هستیم کە کاملا با گذشتەی این سرزمین در تضاد است. به تازگی پدیدەی خشکاندن جنگلهای زاگرس از سوی اشخاص منفعتطلب به چندین هدف رواج یافتە است که مایەی تٲسف و شگفتی است. تصاویری که مشاهده میکنید مربوط به جنگلهای اطراف روستای پارستان در شهرستان سردشت است که افراد سودجو مرتکب بریدن شاخ و برگ حدود ۴۰ درخت و خشکاندن آن شدەاند.
یکی از این اهداف خشکاندن و کندن جنگل به منظور تبدیل آن به زمین کشاورزی است که به وفور دیده میشود و در میان بی مسئولیتی و عدم نظارت نهادهای دولتی در حال فراگیر شدن است. یکی دیگر از اهداف این سودجویان خشکاندن و سوزاندن درختان بلوط و دارون و... به منظور تبدیل آن به زغال و فروش در بازار است. همچنین یکی دیگر از اهداف آنان بریدن شاخ و برگ درختان به منظور تهیەی علوفه و خوراک دامهاست که بیشتر از سوی چوپانان و دامداران انجام میشود. این وضعیت به خوبی نشان میدهد که تخریب محیطزیست بسیار فراگیر شده و طیفهای مختلفی از جامعه همچون کشاورزان، دامداران، سوداگران و بازاریان را دربرمیگیرد.
در این فجایع، اشاعەی فرهنگ بازار و ارزش مبادلەای و زوال ارزش تجربی به خوبی خودش را نشان میدهد. در جامعەی مدرنیتەی سرمایەداری به جای استفاده و لذت تجربی از چیزها و اشیاء، فرد به ارزش مبادلەای آنها میاندیشد. از این دیدگاه ارزش هر چیزی در بازار تعیین میشود و اگر پتانسیل و قابلیت مبادله در بازار را دارا باشد ارزشمند است، وگرنه هیچ ارزش دیگری برای اشیاء متصور نیست. فرد با چنین ذهنیتی تنها به سود و منفعت شخصی خود میاندیشد و به سودی که محیطزیست در بازار مبادله و سودمحور میتواند برای وی داشته باشد.
علیرغم فعالیت گستردەی جامعەی مدنی و NGOهای متعدد محیطزیستی و بازیابی و احیای فرهنگ اکولوژیک و محیطزیست محور دیرینەی کوردستان از سوی آتها، اما بروز و تکثیر چنین پدیدەهایی در کوردستان جای نگرانی دارد. در میان بی مسئولیتیها و عدم نظارت نهادهای دولتی و وجود فساد سیستماتیک در این نظام، امید محیطزیست این سرزمین و زاگرس زیبا، تنها همین محافظان و دوستدارانش است. فعالانی از کمترین امکانات استفاده کرده و با تکیه بر قدرت جامعەی مدنی و خودسازماندهی و خودمدیریتی مستقیم، توانسته و میتوانند بیشتر و بیشتر با این پدیدەها مقابله کنند.