زنان لبنان بهای جنگ غزه را می‌پردازند

جنگ بین اسرائیل و جنبش حماس صرفاً بر مردم فلسطین تأثیر نداشته است. حتی زنان لبنان که با بحران‌های متعددی روبرو هستند نیز از این جنگ آسیب دیده‌ و در معرض طیف گسترده‌ای از مشکلات و چالش‌ها قرار گرفته‌اند.

ارینا عندس
لبنان- زنان در خاورمیانه، به ویژه در کشور لبنان، به طور معمول با انواع محرومیت‌ها و نقض حقوق بشری روبرو هستند که با ماهیت حقوق بنیادین انسانی در تضاد کامل است. بنابراین در زمان جنگ که زنان معمولاً نخستین قربانیان محسوب می‌شوند، وضعیت آسیب‌پذیری آنان بسیار وخیم‌تر خواهد بود.
این مسئله بر هیچ‌کس پوشیده نیست که غیرنظامیان و به ویژه زنان و کودکان، معمولاً نخستین قربانیان درگیری‌ها و منازعات مسلحانه محسوب می‌شوند. با وجود این، موضوع آسیب‌پذیری ویژه زنان در طول مخاصمات، اغلب به طور چشمگیری مغفول مانده و مورد غفلت قرار می‌گیرد.
تروی اندریا ابراهیم، که در دهه دوم عمر خود به سر می‌برد و اهل منطقه عین البل نوار غزه است، داستان غم‌انگیز مهاجرت خود و مادرش را پس از آسیب‌دیدگی چندین خانه اطراف در اثر بمباران‌های پیاپی اسرائیل طی ماه‌های گذشته، بازگو کردە و می‌گوید: «زمانی‌که خانه‌های همسایه ما هدف بمباران قرار گرفت و صدای انفجارهای مداوم اسرائیل بلند شد، مادرم از وحشت لرزید و مرا مثل کودکی در آغوش گرفت. او آنقدر مضطرب بود که با تمام وجود مرا در آغوش فشرد.»
وی افزود: «به عنوان یک زن که به همراه مادرم تنها زندگی می‌کنم، تحت فشار روانی شدیدی قرار داشتم، هرچند باور داشتم که در آینده به خانه‌مان بازخواهیم گشت، اما امروز ناچار شده‌ایم تمامی خاطرات و زندگی‌مان را رها نماییم؛ زیرا مادرم پیش از این در جریان درگیری‌ها، گلوله‌ای به پایش اصابت نموده بود و همچنان از صداهای بلند به شدت وحشت دارد. بیشتر مواقع در صورت عدم حضور من در کنار وی، وقتی که کلاه ایمنی بر سر ندارد، اقدام به بستن گوش‌های خود می‌نماید تا مبادا گلوله‌ای دیگر به ایشان اصابت کند.»
پس از ده روز بمباران مداوم اسرائیل بر نوار غزه و حملات پیاپی بر مرز لبنان، تروی اندریا ابراهیم و مادرش ناچار به ترک خانه‌ شدند، زیرا ترکش گلوله‌ها به منطقه‌ی آنها اصابت نموده بود. در خصوص سفر پرمشقت و فاجعه‌بار آوارگی‌شان که ناشی از جنگ و ویرانی‌های آن بود، تشریح کرد: «احساس هراس، اندوه و افسردگی بر ما غلبه داشت؛ نخست از این جهت که من در حالی که  بمباران همچنان ادامه داشت، رانندگی می‌کردم و دوم آنکه مادرم از صداهای بلند به شدت وحشت داشت و مسئولیت من حفاظت از ایشان بود. علاوه بر این، مطمئن نبودیم آیا خانه‌ای مناسب برای هر دوی ما پیدا خواهیم کرد یا خیر.»
پس از سفری طاقت‌فرسا و دشوار که حدود ۳ ساعت طول کشید، این خانواده به مقصد خود رسیدند و پس از گذشت چند روز و با توافق آتش‌بس موقت میان طرفین، دوباره به منطقه عین ابل خود بازگشتند. متأسفانه در همان لحظات نخست بازگشت به خانه، بمباران مجدداً آغاز شد. در این شرایط دشوار، آنها مجبور به اتخاذ سخت‌ترین تصمیم یعنی مهاجرت مجدد همراه با همه اعضای خانواده شدند
حتی اگر جنگ پایان یابد، آسیب‌های روحی و روانی ناشی از آن برای کسانی که آن لحظات دشوار را تجربه کرده‌اند، مدت‌ها طول خواهد کشید. خانواده تروی اندریا ابراهیم همچنان برای سازگاری با مکان جدیدی که بدان آواره شده‌اند، با مشکل روبرو هستند. او می‌گوید: «سخت‌ترین چیزی که می‌توانم بیان کنم این است که من از شهر، خانه، اتاق و هویتم دور افتاده‌ام. من دلتنگ سرزمینم، خاطراتم، خانه و گربه کوچکم هستم. من به لبنان و به ویژه منطقه عین البل که در آن با امنیت زندگی می‌کردیم، دلبستگی عمیق دارم.»
او در ادامە گفت: «پس از مشکلات و سختی های فراوان، ما مجبور به مهاجرت به روستای ذوق مکایل در بخش کسروان شدیم. یافتن مسکن مناسب بسیار دشوار بود، به ویژه هنگام مذاکره با مالکان که اصرار داشتند ۶ ماه اجاره بها را پیش پرداخت کنیم. تهیه این مبلغ برای من بسیار دشوار بود.»
همانند بسیاری از مردم لبنان، تروی اندریا ابراهیم نیز از وضعیت نابسامان اقتصادی این کشور آسیب دیده است. وی گفت: «مادرم معلم است، اما با توجه به افزایش شدید قیمت‌ها و شرایط دشوار معیشتی، درآمد وی نمی‌تواند نیازهای ضروری ما را تأمین نماید. ما شرایط بسیار سختی را متحمل می‌شویم، زیرا حقوق اقتصادی زنان در این کشور نادیده گرفته می‌شود. آنچه وضعیت ما را وخیم‌تر می‌کند، نگرش تحقیرآمیز جامعه نسبت به زنان است. به دلیل اینکه ما دو زن هستیم که خانة خانوادگی خود را ترک کرده و به تنهایی زندگی می‌کنیم، این امر برای جامعە سنتی این منطقه که با زنان بی‌رحم است، غیرقابل پذیرش می‌باشد.»