زنان ایرانی از هر فرصتی برای صعود از پله‌های ترقی استفاده می‌کنند

بخشی از زنان ایران علیرغم محدودیت‌هایی که برای آنها سخت و ناگوار بوده، در حدودی که توانسته‌اند مبارزه کرده و مبارزه می‌کنند. خیلی از فعالان مدنی که در حال حاضر در زندان بسر می‌برند یا اینکه در زندان بسر برده‌اند، از این قشر زنان هستند.

 

 

سمیرا صلواتی

مرکز خبر – در آستانه‌ی سالروز ۲۵ نوامبر، روز مبارزه با خشونت بر علیه زنان فعالیت‌ها و مبارزات زنان در سطح جهان باری دیگر اوج گرفته و تمام زنان یکصدا خواهان حذف خشونت در همه‌ی عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و در سطح خانواده‌ها هستند. در قرن ۲۱ که می‌توانیم قرن زنان آزادیخواه و مبارز بنامیم، زنان برای رسیدن به اهداف و آزادی خویش جسورانه در میدان مبارزه هستند. برای همین شدت خشونت بر علیه زنان در این قرن نیز صعود کرده است و جهت سرکوب این زنان نظام‌های دولت‌گرا و ذهنیت‌ مردسالارانه به شیوه‌های مختلف عمل کرده و قتل و کشتار زنان را امری مشروع و قابل توجیه می‌دانند. بدون شک جایی که مطالبات آزادیخواهی سربر می‌آورد، ابزارهای سرکوب و قتل و خشونت نیز زیاد شده و بدون واهمه سعی دارند این موانع را از سر راه خود بردارند.

 

در رابطه با سطح خشونت بر علیه زنان در جهان و همچنین تاثیرات آن بر زندگی آنها و تمامی جامعه، خبرگزاری زن با مهرانگیز کار؛ نویسنده، وکیل، روزنامه‌نگار و فعال اجتماعی گفت‌و گویی انجام داده است.

 

"ایران تغییرات جهانی را امری مثبت برای دورکاری زنان دانست"

مهرانگیز کار در طول این یکسال پاندمی و انتشار ویروس کووید ۱۹ را یکی از عوامل اساسی افزایش خشونت بر ضد زنان دانست. وی می‌گوید که این مورد باعث دور گشتن زنان از فضای کار و شغل شد، بعلت دورکاری و مجبور به ماندن در خانه، افزایش فشار کاری هم در خارج و هم داخل منزل،‌ مراقبت از بچه‌ها که مستمرا در خانه هستند، نسبت به گذشته چندین برابر شده است. زنان خانه‌دار هم، با همان فشار مضاعف روبرو هستند. در واقع بعلت ویروس کرونا برای زنان محدودیت‌هایی ایجاد شد. حکومت‌هایی همچون جمهوری اسلامی که خواهان بیرون آمدن زنان از خانه نیستند، از این مورد سوءاستفاده کردند. و همچنان که در سخنان اخیر رئیسی مشهود بود، تغییرات جهانی را کمکی برای ایدئولوژی خود دانسته و ماندن زنان در خانه و دورکاری را امری مثبت تلقی کرده است.

وی در ادامه‌ی سخنانش با اشاره به عامل دوم افزایش خشونت در سال گذشته که با خشونت علیه زنان درآمیخته را خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان دانست و افزود:‌ "این کشور باری دیگر براحتی به طالبان بخشیده شد. زنان افغانستانی که از طالبان ترس و هراس داشتند و بر این علم آگاهند که چگونه با زنان رفتار می‌شود، با یک تنهایی بسیار هولناک مواجه شدند. در یک شب متوجه شدند که هیچ تکیه‌گاهی در برابر طالبان ندارند."

مهرانگیز همچنان ادامه داد: "اگر چه طالبان از طریق تریبون‌های جهانی سعی کرده که خشونت‌های خودش را انکار بکند و اعمال خود را به داعش یا هر گروه دیگری نسبت بدهد. اما تا جایی که آشکار است به صورت پیاپی در برابر زنان خشونت بکار گرفته و زنان شاغل بجز قسم محدودی که آنهم طالبان بسیار به آنها نیاز دارد، مابقی سرکار برنگشته‌اند. بخشی از آنها خانه‌نشین و بخش دیگری هم از کشور فرار کرده‌اند. بخش فعال آنها نیز در حال حاضر در مخفی‌گاه‌ها بسر می‌برند. بطور کلی زنان را از مشاغلی که به حقوق مدنی آنها مرتبط است، رانده‌اند. همزمان کشتن یک پلیس زن در خانه‌ی خودش و اخبارهایی دیگر از زنان که یا از ترس خانواده‌ها یا کمبود رسانه در برخی از ولایات رسانه‌ایی نشده است. طالبان در جامعه ایجاد ترس و رعب کرده و کاری کرده که نه خودشان و نه خانواده‌ها جسارت بیان واقعیات را ندارند. پس به این نتیجه می‌رسیم که طالبان هیچ تغییری نکرده و خشونتی که طالبان در این شش ماه بر علیه زنان مرتکب شده، جلوی چشم جهانیان است."

 

"هم زمانی که مرتکب جرم شده و یا قربانی جرمی می‌شود، فاقد حقوق برابر با مرد است"

مهرانگیز همچنان خاطر نشان کرد که مهم است که در جامعه‌ایی خود حکومت چه نوع طرز تفکری داشته باشد. حکومت جمهوری اسلامی، حکومت طالبان و یا کشورهای با اکثریت مسلمان که با نام اسلام بر زنان خشونت می‌ورزند. برخی از آنها طالبانی با ظاهر متمدن هستند، همچون جمهوری اسلامی ایران. اما اگر به قوانین تصویب‌شده دقت کنیم، در تمام این قانون‌ها یک روح طالبانی مشاهده‌ می‌شود. در قوانین خانواده، جزایی و مدنی زن شخصیتی فرودست دارد. هم در خانواده و در جامعه و هم در سیاست و در مواردی که مرتکب یک جرم شده و یا بالعکس قربانی یک جرم می‌شود، در همه‌ی این‌ها فاقد حقوق برابر با مردی است که هم‌شان با او است. اجازه‌ی مشارکت در سطح بالایی از سیاست را ندارد و مانع‌هایی سد راهش می‌سازند.

وی به نمونه‌هایی در مورد نیروهای طالبان می‌پردازد و می‌گوید:‌ "طالبان‌ می‌خواهد از جمهوری اسلامی الگوبرداری کند، و گویا خودشان را متمدن نشان دهند تا اینکه جهان آنها را به رسمیت بشناسد. ما که قربانیان دیدگاه‌های جمهوری اسلامی به زنان هستیم، بسیار نگرانیم و حالا طالبان هم بخواهد یک سازماندهی همچون جمهوری اسلامی ایران داشته باشد، بیشتر نگران‌کننده‌ست. در نظر جهانیان نیز تنها کشوری با قانون اساسی و دادگاه کافی است. خود این دادگاه تا چه اندازه قانون را اجرا می‌کنند، یا اینکه چقدر تبعیض‌آمیز هست، کسی به آن کاری ندارد. تنها سازمان ملل به این موضوعات توجه می‌کند و البته آنها هم ضمانت اجرا ندارد."

وی ادامه داد: "محکومیت‌های انجام شده در ایران نهایتا باید به سازمان ملل و به شورای امنیت سازمان ملل متحد برود. در اینجا هم ۵ کشور هستند که حق وتو دارند، دو تا از این کشورها مثل روسیه و چین با جمهوری اسلامی رابطه‌ی دوستانه دارند. پس به این نتیجه می‌رسیم که در آنجا نیز زنان مدافع چندانی ندارند. تبعیض‌های انجام شده و هر تبعیضی حتی بر ضد مردان، عموم شهروندان غیر مسلمان و یا آنهایی که تحت هر شرایطی در مناطق محروم زندگی می‌کنند، کاملا قانونی‌ست. پس تبعیض یکی از اساس و پایه‌های خشونت است."

 

با بیان دو آیه و حدیث تمام جنایت‌هایشان را پرده‌پوش می‌کنند

مهرانگیز کار در مورد خشونت‌ در حکومت‌های متفاوت متذکر شد:‌ "اگر می‌گوییم که حکومت سکولار از حکومت دینی بهتر است، بدین معنا نیست که در این حکومت‌ها هیچ‌گونه خشونت و ظلمی وجود ندارد، یا اینکه همه‌ی دادگاهها منصفانه عمل می‌کنند. بلکه منظورمان این است که در حکومت‌های سکولار مردم راحت‌تر می‌توانند خواسته‌های خودشان را تحمیل کنند. در این صورت حکومت نمی‌تواند در کنار دین بخشی از جمعیت کشور را فریب دهد و کارهایی که انجام می‌دهد را با دین توجیه کند. اما در حکومت‌های دینی ظلم روا داشتن برای آنها کار بسیار آسانی‌ست. تحت نام دو آیه و حدیث و روایت اعمالی را که مرتکب شده، توجیه می‌کنند. از طرف دیگر وقتی که تنها منبع قانون‌گذاری دین باشد، آنها قانونگذاری را بر پایه‌ی به فرض اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و یا در میثاق‌ها گنجانده شده، نمی‌توانند انجام دهند. در نتیجه تمام محدودیت‌ها و تبعیض‌ها را بر استناد بر احکام اسلامی یا مسیحی و یا هر نوع دین دیگر انجام می‌دهند.

اگر چه در حکومت‌های سکولار هم خشونت بارز بوده، اما تنها تفاوتش این بوده که نمی‌توانند در قانون بگنجانند. چون منبع قانون‌گذاری آنها دین نمی‌باشد."

 

"زنان هر چه بیشتر متحد باشند، می‌توانند حرکت سازنده‌تری داشته باشند"

وی همچنان می‌افزاید:‌ "جزیی از زنان ایرانی که در حکومت نقش داشته و با ذهنیت مردسالارانه فکر می‌کنند. اما بخش دیگری از زنان علیرغم محدودیت‌های سخت و ناگواری که دارند، توانسته‌اند در ایران مبارزه کرده و مبارزه‌ کنند. بسیاری از فعالان مدنی زن در حال حاضر در زندان بسر می‌برند یا اینکه در زندان بسر برده‌اند. زنانی حال از نسل من باشند یا از نسل‌های جوان تا جایی که ممکن بوده، فعالیت کرده‌اند. همه‌ی امکانات جامعه‌ی مدنی را با سرکار آوردن احمدی‌نژاد از بین برده و نسل جوان هم پایمال شد. تعداد زیادی از فعالان حقوق زن که شاخص شده بودند و می‌توانستند یک رهبر پیشاهنگ باشند و متحد شوند، سرکوب و تارو مار کردند. اما بدان معنی نیست که در ایران فعالیت‌های زنان مرده، یا اینکه از ترس هیچ کاری انجام نمی‌دهند. ما اطلاع داریم که خیلی محافظه‌کارانه‌تر از ما کار می‌کنند و فعال هستند. شاید در مشاغل دولتی استخدام نمی‌شوند یا کنار گذاشته شده‌اند، ولی در کاسبی‌های کوچک، در اصناف، در اعتراضات مدنی معلمان، کارگران، صنف‌های گوناگون و ... زنان نشان می‌دهند که اگر حضورو  نقش برابر ندارند اما حضور دارند و در کنار مردان در اعتراضات هستند."

مهرانگیز بهترین نوع فعالیت زنان در ایران را حضور در اعتراضات صنفی دانسته و می‌گوید که برای آینده‌ی کشور بسیار مفید خواهد بود. با حجاب اجباری همچنان در منازعه هستند و پوشش می‌کنند تا تحصیلات خود را ادامه دهند. زنان تحصیل‌کرده در ایران افزایش یافته است. فقری که دامنگیر بخشی از جامعه شده، نه تنها حقوق خانواده را از نظر تامین حق، دارو، غذا با مشکل روبرو کرده و این مورد نه تنها برای زنان همچنین برای مردان و تمام جوانان خطرساز بوده است. فقر باعث شده تا سالانه صرف‌نظر از ویروس کرونا تعداد زیادی از کودکان بعلت فقر و یا اینکه تبدیل به کودکان کار و کودکان خیابانی می‌شوند ترک تحصیل کرده و از این رو تعداد زیادی دختر و پسر بی‌سواد خواهیم داشت. البته در کنار تمام اینها حضور زنان در همه‌ی لایه‌های اشتغالی کشور قابل توجه بوده و به محض یافتن کوچکترین فرصت در مورد مطالباتشان و رسیدن به آرمان‌هایشان حرف می‌زنند. ما چاله و دست‌اندازهای زیادی پیشرو داریم، نمی‌توانیم بگوییم که زنان با اینهمه زحمتی که در طول این ۴۲ سال کشیده‌اند،‌ به آسانی می‌توانند به آرزوهایشان برسند.

مهرانگیز کار در خاتمه‌ی سخنانش گفت: "زنان ایرانی به مناسبت روز ۲۵ نوامبر و یا حتی خارج از این روز اگر دردهایشان را بیان بکنند و خاموش نباشند، موثرتر خواهد بود. فضا پر از خطر بوده و همه‌ی اینها را تمام ایرانیان می‌دانند، اما ضمنا این را هم می‌دانند که زنان ایران هیچ فرصتی را نادیده نگرفته و همیشه باید این آمادگی را داشته باشند که از تمام فرصت‌های کوچک استفاده کنند و یک نوع همیاری نسبت به کودکانی که دسترسی به مدرسه ندارند، داشته باشند. زنان هرچه بیشتر متحدتر باشند، بهتر می‌توانند این کودکان را شناسایی کرده و فکر جمعی کرده تا بدانند که چه کمکی می‌توانند به این کودکان بکنند، بدین شیوه می‌توانند حرکت سازنده‌‌تری داشته باشند. خیلی از زنان ایرانی در تلاشند تا روی بچه‌های گرفتار کار کنند و زندگی را تا حدی برای آنها آسانتر کنند. کودکانی که از خانواده‌های معتاد، زندانی، فقیر و یا از هم پاشیده‌اند و نمی‌توانند به مدرسه بروند، زنان بیشتر از مردان می‌توانند به حل این معضل اجتماعی کمک کرده تا حل شود."