زنان افغانستان ستم چند لایه را متحمل میشوند!
سحر ایوبی یکی از زنانی است که با دشواری توانسته تحصیلاتاش را به پایان برساند. او بە زنان افغانستان میگوید: حق داده نمیشود حق گرفته میشود! باید شما مبارزه کنید و حق تان را به دست بیاورید.
بهاران لهیب
کابل - در افغانستان، زنان بخشی از جامعه را تشکیل میدهند اما بیش از همە تحت تاثیر ذهنیت مردسالار حاکم قرار گرفتەاند. از سالها بدینسو آنان با حاکمیت مردسالارانه، تبعیض، خشونت، جنگ، فقر و ناامنی دست و پنجه نرم میکنند. زنانی که در این بیست سال توانستند تحصیل کنند به آسانی با سواد نشدند بلکه با مشکلات و دادن قربانی توانستند در جامعه نابرابر به حقوق ابتدایی خود دست یابند.
سحر ایوبی یکی از زنانی است که با دشواری توانسته تحصیلاتاش را به پایان برساند. وی نه تنها با جامعه نابرابر مبارزه کرده، بلکه با خانوادهاش نیز جدلهای زیاد داشته تا باسواد شود. نامبرده میگوید: «من مکتب را به بسیار دشواری آغاز کردم چون فامیل برایم اجازه نمیداد که من تحصیل نمایم بعد از آن که رضایت فامیل را گرفتم وارد مکتب شدم.»
سحر سخنان خود را ادامە میدهد و میگوید: «من در جریان مکتب با مشکلات زیادی رو به رو بودم مجبور بودم در زراعت و مالداری فامیل خود کار کنم باید کارهای شاقه را انجام میدادم با وجود که یک کودک هفت و یا هشت ساله بودم در کنار این همه کار تحصیل خود را به زور ادامه میدادم و اکثراً مانع رفتن به مکتب من میشدند. در کنار فامیل مخالفتها در جامعه هم وجود داشت که من درس و تحصیل نکنم. گپ شان همین بود که نباید یک دختر تحصیل کند. این ننگ است که دختر تحصیل نماید جای زن در خانه است فرهنگ نادرست که در جامعه ما وجود داشت اجازه نمیداند که یک دختر برود تحصیل کند و به عنوان یک انسانی که از حق و حقوق که دارد استفاده کند مانند مردان در جامعه حضور پیدا کند درس تحصیل خود را ادامه بدهد.»
وی میافزاید: «من تا صنف هشتم در قریه خود بودم و مکتب خود ادامه دادم بعد به شهر آمدیم درس تا صنف دوازده خواندم با بسیار مشکلات وارد آمادگی کانکور شدم و کورس آمادگی کانکور خواندم در امتحان کانکور شرکت نمودم وارد دانشگاه شدم عین وضعیت وجود داشت اجازه نمیدادند که تحصیل خود را در دانشگاه ادامه بدهم با مبارزه توانستم باز هم رضایت فامیل خود را کسب کنم.»
سحر ادامه میدهد: «همیشه میگویم یک زن افغان باید اول مبارزه را از فامیل خود شروع کند بعد وارد جامعه میشود و مبارزه با جامعه را آغاز میکند. و آن زمانی است که میتواند موفق شود. چون ما همیشه با فرهنگهای نادرست رو به رو هستیم. این مسایل را باید حل کنیم.»
سحر از کودکی تلاش کرده تا برابر با مردان در جامعه فعال باشد و در کنار تحصیل به سیاست نیز علاقه داشته است. وی همیشه از نابرابری زن و مرد رنج میبرد و با پیوستن به اعتراضات علیه طالبان تلاش دارد تا سهم خود را در مبارزه برای حقوق برابر ادا کند.
در افغانستان در کنار نابرابری و تبعیض، فقر نیز همیشه دامنگیر زنان افغان بوده است به همین دلیل در بسیاری موارد زنان نتوانستند با سواد شوند.
سحر در رابطه به بسته شدن دروازه دانشگاه چنین میگوید: «من پوهنتون (دانشگاه) خود را تمام نکردم در جریان تحصیل هستم. روزی که دروازه پوهنتون بسته شد ناامید و افسرده شدم، اما باز هم گفتم با ناامیدی و افسردگی نمیشود پیش رفت. فردای همان روز به جادهها بیرون شدم و به عنوان یک زن و دختری که تحصیلم را از من گرفتند، دانشگاهام را بستند، مکتبم را بستند، صدا بلند کردم تا حق خود را بگیرم. امیدوار هستم که مکتبها و دانشگاهها باز شوند چون حق مسلم و حق انسانی و اسلامی ماست و باید برای ما داده شود.»
در اخیر پیام دارد: «پیامام برای زنان افغان و ایران این است که تا توان دارید برای به دست آوردن حقوق خود مبارزه کنید. حق داده نمیشود حق گرفته میشود! باید شما مبارزه کنید و حق تان را به دست بیاورید. آگاه و هوشیار باشید که در جهان فعلی چه میگذرد؟ به همان اندازه که یک مرد میتواند همه دنیا را تحت تسلط خود داشته باشد ما زنان هم میتوانیم. برای حقوق خود تلاش، پیشرفت و مبارزه کنید!»