زن کشی، خودکشی، تجاوز و کانال تلگرامی؛ مثلث خشونت علیه زنان
زن کشی و خودکشی، کیس تجاوز و پیج قاوخانه، سه گوشه یک مثلث هستند که همگی حاصل فشار اجتماعی ونبود فضای امن برای زنان است. زنانی کە در مقابل خشونت مقاومت میکنند، دیسکورس بە دلیل عدم حمایت با شکست مواجه میشوند.
سحر محمدی
اورمیە- پس از آغاز انقلاب ژن ژیان ئازادی کە با پیشگامی زنان آغاز شد، شیوەهای خشونت علیە زنان نیز تغییر کردە است، در بیشتر این موارد حاکمیت خود عامل خشونت است اما خشونتهایی نیز وجود دارد کە حاکمیت مستقیما انجام نمیدهد اما در سایە حامی و پشتیبان آزارگران است و سکوت نهادهای امنیتی در بیشتر موارد مهر تاییدی است بر حمایت حاکمیت از آزارگران.
کانال تلگرامی «قاوخانه» در ٩ آوریل با یک ویدیو کوتاه شروع به کار کرد و در کمتر از یک هفته به ١٢ هزار عضو رسیده بود و در هر چند دقیقه تعداد بازدیدهای تلگرام به ۴٠ هزار نفر میرسید. «قاوخانه» در زبان کوردی یعنی قهوه خانه که محل نشستن افراد مسن است و در آنجا بحث و گفتوگو میکنند و چای مینوشند. خیلی زود بحث قهوه خانه به بحث اصلی سراسر سردشت تبدیل شد و مشاجرەهای زیادی را بین خانوادەها ایجاد کرد. عروسیهای زیادی لغو شدند و زنان زیادی زندگی آنها به جدای ختم شد. در عین حال هم خانوادههای زیادی در کنار پخش عکسهای این زنان در کنار آنها ماندند و این حرفها را پروپاگاندا دانستند و از زنان خانوادهیشان حمایت کردند. در کنار خانوادههای سنتی که فشار زیادی از سوی جامعه احساس میکردند زنان روشنفکر، روزنامه نگار و افرادی که در خانواده فرهنگسازی هم کرده بودند از این فشارهای اجتماعی مستثنی نبودند و اعلام میکردند وقتی به مکانهای عمومی میروند از سوی اجتماع احساس فشار اجتماعی میکنند. خیلی زود کنترل وضع موجود به یک معضل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی تبدیل شد و کنترل آن از دست کنشگران و فعالان رسانهای هم خارج بود. زنان زیادی به پلیس فتا شکایت کردند ولی کنترل وضع موجود و به نتیجه رسیدن شکایتهای آنها نامشخص بود. با شروع کار کانال فضای اجتماعی به شدت دو قطبی شد و روابط اجتماعی بیش از هر زمانی تیره تر شد و همه به افرادی گمان میکردند که با آنها روابط خصمانه دارند و عکس آنها را برای ربات این کانال فرستادهاند.
اثرات مخرب کانال برروی آزادی اجتماعی زنان
این کانال در حدود یک هفته فعالیت، خانوادههای زیادی را متلاشی کرد و زنان زیادی در شبکههای مجازی عکسهای خود را پاک کردند و حتی زنان خارج از کشور هم مجبور شدند کە عکسهای خود را پاک کنند و هرکسی که کوچکترین اعتراضی به این کانال داشت در عرض چند دقیقه عکس او هم گذاشته میشد. فضای اجتماعی بسته تر شد و خانوادهها به زنان و دختران از ترس عرف فشار وارد کردند که عکسهای خود را در شبکههای مجازی به نمایش عموم نگذارند.
در سالهای گذشتە و با گسترش شبکه اجتماعی فیسبوک شرایط برای جامعه عوض شد ولی هنوز زنان برای نوشتن و استفاده از این تریبون از طرف صاحب تریبونها تحت فشار بودند و احساس میکردند این تریبونها زنانه نیستند. ولی با پس از گسترش اینستاگرام نسل دهه هشتادی با آزادی عمل بیشتری عرفهای جامعه را پس زدند و در شبکههای مجازی شروع به نوشتن و عکس گذاشتن کردند با شروع به کار کانال تلگرامی قاوخانه که آزادی زنان را تهدید میکرد زنان از قشرهای روشنفکر، تحصیل کرده، خانه دار و طبقه متوسط تحت فشار بودند که به عقب بروند و این تریبونها را پس بدهند. در کنار اطلاع رسانیها و اعتراضاتی که رخ داد بیشتر اعتراضات مربوط به رسانههای محلی و مردم داخل سردشت بود چون این معضل را بیشتر فرهنگی میدانستند وآن را سیاسی نمیدانستند سکوت کردند در حالی که هر امر شخص و فرهنگی یک امر سیاسی است. گفتمان تلاش برای احقاق برابری و از بین بردن تبعیض جنسیتی در جامعه با شکست مواجه شده است و تعداد کنشگران محدود در این معضل با سکوت افکار عمومی وقشر روشنفکر مواجه بودند. زنان زیادی اقدام به خودکشی کردە و یا توسط مردان خانوادە شکنجه و مورد خشونت قرار گرفتند و گزارشها حاکی از آن بود افراد زیادی در بیمارستان بستری هستند و زنان زیادی شبانه بعد پخش عکس با خشونت فیزیکی مواجه شدند و همسرانشان از آنها جدا میشدند.
در دوسال گذشته کیس تجاوز مردان به زنان در سردشت در یک روز رسانهای شد و بعد آن هم این زنان بدون تراپیست و هیچ کمکی در راهروهای دادگاهها به دنبال احقاق حقوقشان بودند و هنوز وضعیت متجاوزین در زندان نامشخص است. زن کشی و خودکشی، کیس تجاوز و پیج قاوخانه، سه گوشه یک مثلت هستند که هر سه حاصل فشار اجتماعی ونبود فضای امن برای زنان در این شهر است.هشتگهای با محتوای اینکه ما نمیترسیم و عکس خود را در مجازی می گذاریم در اینستاگرام درست شد ولی صد نفر از آن حمایت نکردند و به یک هشتگ فراگیر تبدیل نشد و دیسکورس همبستگی با این زنان مورد خشونت با شکست مواجه بود.
هتک حرمت کانال قاوخانه
سالهای زیادی در مهاباد کانال تلگرامی تیمارستان مجازی کار میکرد و در سردشت هم کانال تلگرامی قاوخانه شروع به کار کرد که به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است. در مدت کوتاه کار قاوخانه اضطراب زیادی بین مردم ایجاد کرده بود و در روز شهر خالی از رفت و آمد مردم بود و در این بین زنان کمترین حضور را داشتند. مدیران کانال هم افراد بی مهارتی نبودند بازدیدها زود بالا میرفت مشخص نبود که بازدیدهای واقعی هستند و یا آنها را میخرند ولی ایموجیهای خشم را بسته بودند و کاربر فقط میتوانست خوشحالی و قلب را ارسال کند. عکسهای فعالان زنان، آرایشگران، مردان، فعالین مدنی و صاحب کافهها، وکیلها و پزشکان زیادی را پخش کردند و در زیر عکسها با الفاظ زشت به آنها توهین میکردند که «هرزه و سلیطه» هستند. بیشتر زنان مستقل که در جامعه برای استقلال اقتصادی تلاش میکنند زیر تیغ حملات این کانال بودند که باآزادیهای اجتماعی و فعالیت این زنان در شبکههای مجازی مشکل دارند و قصد دارند این زنان را به عقب ببرند.
بعد فشارهای زیادی که با این پیج به خانواده های سردشت وارد آمده بود و به افرادی که شک داشتند و مردم به خانه های آنها حمله می کردند و مشخص نشد که چه کسی گرداننده این کانال است. بعد چند روز افراد زیادی به مدیر تلگرام برای بسته شدن کانال درخواست دادند ولی فرستادن ایمیل بی نتیجه بود و همچنان کانال عکس زنان بیشتری را پخش میکرد. بعد چند شب کانال بسته شد و مشخص نیست که هک شده است و یا اینکه از طریق فشارهای اجتماعی و یا از ترس شناسایی عاملین آن را بستند.
بررسی وضعیت سردشت
در سالهای اخیر جامعه مدنی در اثر مهاجرت فعالین به کشورهای دیگر مثل سابق فعال نیست و فعالیت انجمن و نشریات پویایی سابق را ندارند و کنشگری در این فضا به شدت سخت است بە همین دلیل بیشتر زنکشیهای سالهای گذشته رسانهای نشدهاند و حتی پیدا کردن عکس و دلایل کشتن این زنان هم بعضی مواقع سخت است. خودکشی زنان و پسران نوجوان در چند سال گذشته به شدت افزایش پیدا کرده است که طبق مشاهدات میدانی و تحقیقات آماری محلی بیشتر این افراد تحت فشار اجتماعی، اقتصادی و نبود رفاه اجتماعی و فقر به زندگی خود پایان دادهاند و در مورد کیس زنان هم بیشتر تحت خشونتهای خانگی و خانوادگی بوده اند که باعث شده است زن کشی و خودکشی در سالهای اخیر به شدت افزایش پیدا کند و در فضای فاقد کنشگری و فرهنگ سازی این خلا وجود داشت و زمینه بروز چنین معضل اجتماعی دور از انتظار نبود و جامعه در نبود حمایت قانونی به حالت انفجار درآمده است و با کانال «قاوخانه» منفجر شد و که تبعات منفی اجتماعی و فرهنگی زیادی داشته است.
در کیس بیشتر قتلهای ناموسی سنت، عرف ونبود قوانین حمایتی مستقیما در وقوع قتل موثر بودەاند که در مورد کانال «قاوخانه» با وجود اینکه فشار برروی یک زن و یک خانواده نبود و در چند ساعت عکس صدها زن پست میشد و خانوادههای زیادی با این معضل درگیر بودند باز فشار اجتماعی زیادی روی قشرهای مختلفی از جامعه بود در شرایط کنونی بحث از زنان آگاه و یا زنانی که مورد خشونت قرار میگیرند نیست زنان اقشار مختلف تحت خشونت و قربانی شرایط حاکم هستند و حتی زنی که در درون خانواده و جامعه هنجار شکنی کرده است با پخش عکسش از سوی جامعه تحت فشار هستند. هیچ نوع واکنش جمعی برای آگاه سازی جامعه صورت نگرفت و به صورت عرفی این قضیه بین مردم رد وبدل میشد و ملاهای که در مسجد تریبون داشتند در روز جمعه این عمل را گناه اعلام کردند و گفتند با اصول دینی در تضاد است و برای یکدیگر مشکل درست نکنید. روشنفکران اعتقاد داشتند حرفهای آنها میتواند روی قشر سنتی تاثیر مثبتی داشته باشد و در این زمینه رسانه و روشنفکر نمیتواند کاری انجام دهد چون یک امر فرهنگی است که نشانه به بن بست رسیدن جامعه در وضع موجود است. گفتمانهای حاکم بر سردشت مذهبی، سنتی و اقشار روشنکفر هم در آن فعال هستند ولی ظاهرا گفتمان روشنفکر در آن با شکست مواجه شده است و حکومت هم در این زمینه سکوت کرده است و هیچ نوع پیگیری در رابطه با اذیت و آزار این پیج برای زنان نداشته است.