تورم مسکن، غولی برای بلعیدن مستاجران در ایران
یکی از زنان مستاجر میگوید: وقتی حاکمیت به فکر ما نیست ما باید خودمان رعایت حال یکدیگر را بکنیم و انسان باشیم.
هیما راد
سنه- مستاجری برای بخش بزرگی از جامعە به معضل بزرگی تبدیل شده، افزایش نرخ تورمِ مسکن تبدیل به غولی شده است که چیزی نمانده مستاجران را ببلعد، آنها در ایران با امنیت زندگی نمیکنند و استرسِ نداشتن خانه و سرپناه برای خود و فرزندانشان انگار به امری گریز ناپذیر و صاحب خانه شدن به رویا تبدیل شده است.
«جمهوری اسلامی چنان فشاری بر مردم آورده است که انسانیت در ایران در حال از بین رفتن است»
یکی از زنان با هویت پ.ر که دل پُری از این موضوع دارد و ده سال تجربەی مستاجری دارد به خبرگزاری ما میگوید: من دو فرزند دارم و خودم شغلم خانهداری است و تنها منبع درآمد ما از شغل همسرم است و با این درآمد باید هزینەی مدارس فرزندان و هزینەی زندگی را بپردازیم، با این شرایط چطور میشود پس انداز کرد و پول رهن مسکن را جور کرد، رهن و اجارهای که هرسال چند برابر میشود. وی میگوید مستاجران در سختترین شرایط ممکن به سر میبرند و در واقع به آخر خط رسیدهاند.
«به زور میتوان خانهای در محلهایی مناسب پیدا کرد که نگران معتاد شدن پسرم و رفت و آمد دخترم نباشم»
پ.ر از قیمت کذایی رهن و اجاره میگوید: در حال حاضر باید متوسط دویست، سیصد میلیون تومان به بالا برای رهن کنار گذاشت و برای اجاره نیز ماهانه باید چهار و پنج میلیون به بالا پرداخت کرد، و اولین سوالی که از مستاجر پرسیده میشود این است که چه کارهای؟ باید مطمئن شوند که کارمندی و یا حقوق ماهانه داری وگرنه خانه اجاره نمیدهند. این قیمتها در شهر سنه با تهران که پایتخت است برابری میکند درحالیکه به زور میتوان در محلهای مناسب خانهای پیدا کرد که نگران معتاد شدن پسرم و رفت و آمد دخترم نباشم.
«قراردادها را از یک سال به شش ماه تغییر دادهاند»
وی همچنین به عنوان یک مستاجر از تاریخ قراردادها گلایه دارد و میگوید: تازگی صاحب خانهها قراردادها را از یک سال به شش ماه تغییر دادهاند این یعنی تا بخواهیم به مکان جدید عادت کنیم و مستقر شویم بلافاصله باید دنبال خانهٔ دیگری باشیم و این غیر ممکن است، جمهوری اسلامی کاری با مردم کرده که انسانیت دارد به کل از بین میرود.
وی میگوید: حاضر هستم در چادر زندگی کنم اما دیگر با صاحبخانه درگیر نباشم، جابهجایی ها هزینەی زیادی دارد باید برای کمک کارگر بگیریم و کرایه بار بدهیم جدا از اینها اثاثیه با هر بار جابهجایی دچار آسیب میشوند و به همەی اینها آسیب روحی و جسمی مستاجران را نیز اضافه کنید.
«اگر حاکمیت به فکر مردم نیست خودمان رعایت حال یکدیگر را بکنیم»
وی در پایان چنین میگوید: اول وجدان انسانها را مسبب این شرایط میدانم بعد دولت را، و میخواهم صدایم به تمام ایران یا حتی تمام دنیا برسد تا همه بدانند وضعیت مستاجران در ایران چگونه است و باید بگویم اگر حاکمیت به فکر مردم نیست خودمان به فکر خودمان باشیم و انسان باشیم و رعایت حال یکدیگر را بکنیم بسیاری از مستاجران بیکار هستند و یا کارگر فصلی هستند چرا باید زندگی را برایمان غیر ممکن کنند. در این ده سال صاحب خانهای نبوده که رعایت حالمان را بکند بلکه میخواهند فشار اقتصادی خود را با ما مستاجران جبران کنند و در آخر تنها میگویم انسان باشیم...
«وقتی خودمان به درد و رنج یکدیگر بیتفاوتیم چه انتظاری از حکومت داریم»
زن دیگری با هویت ب.م به خبرگزاری ما میگوید: در این روزگار مستاجری خیلی سخت شده و صاحب خانه از جمهوری اسلامی بدتر است و هیچ رحم و مروتی ندارد هر سال اجاره و رهن چند برابر میشود، حکومت کم به مردم فشار آورده باید از صاحب خانه هم بِکِشیم با شرایط پیش آمده کسی نمیتواند زندگی کند.
«اگر سه نفر یا بیشتر از سه نفر باشی خانه اجاره نمیدهند»
وی میگوید: هر سال صاحب خانه مستاجر را جواب میکند و با شرایطی که صاحب خانهها ایجاد کردهاند خیلی سخت خانه پیدا میشود یکی از شرایطشان تعداد نفرات است اگر سه نفر بیشتر باشید خانه اجاره نمیدهند در این چند سال مستاجری هر سال از این خانه به آن خانه نقل مکان کردن خیلی شرایط را برایمان سخت کرده است.
ب.م میگوید: در چنین وضعیتی باید خودمان به یکدیگر رحم کنیم و شرایط یکدیگر را درک کنیم وقتی خودمان به همدیگر و به رنج یکدیگر بیتفاوتیم چه انتظاری از حکومت داشته باشیم؟! من معتقدم اگر مردم دلسوز یکدیگر بودند دولت هم خود را موظف میدانست به فکر حال و روز مردم باشد و اینچنین ظلم نمیکرد، اما حالا با وجود این همه بی رحمی مردم نسبت به هم، دولت نیز وظایف خود را انجام نمیدهد.
«حقوق ما تنها کفاف اجارهخانه را میدهد»
وی همچنین میگوید: با گذشت این سالها و با وجود این شرایط دیگر نه خودمان توان اجاره نشینی داریم و نه اثاثیه به درد جابجایی میخورد از گیر دادنهای صاحب خانه که چند نفرید، مهمان نباید بیاید، مواظب در و دیوار باشید و.... زله شدهایم و تنها تا سر سال میگذارند بنشینی و باز هم باید دنبال خانه باشیم.
وی از وضعیت رهن و اجارهها هم گلهمند است و میگوید: رهن دویست میلیون و اجاره سه میلیون با این وضع فقط به منظور اجاره و برای صاحب خانه کار میکنیم و حقوقمان تنها کفاف آن را میدهد و نمیتوانیم برای خودمان هیچ هزینهای بکنیم.