تهدید دانشآموزان از سوی نیروهای اطلاعات
لیا.ا دانشآموز سال سوم دبیرستان است، وی یکی از کسانی است که در انقلاب ژن ژیان آزادی شرکت کردە و تاکنون چندین بار از سوی اطلاعات تهدید شدە است.
مژده کرماشانی
مرکز خبر- بعد از قتل حکومتی ژینا امینی و آغاز انقلاب «ژن ژیان ئازادی» کە از کوردستان بە ایران گسترش یافت و در جهان طنینانداز شد شمار زیادی شهید، بازداشت، مجروح و تهدید شدند. طی یکسال اخیر و با انحراف کشاندن انقلاب توسط اپوزیسیون ایرانی و مصادرە انقلاب آزادیخواهان، همچنان معترضان زیادی هستند کە تهدیدهای جمهوری اسلامی بر زندگی آنها سایە انداختە است، از جملە دانشآموزانی کە در انقلاب مذکور حضور داشتە و با اشکال گوناگون علیە نظام توتالیتار اعتراض کردە و خواستار آزادی و حق و حقوق خود و ملتهایی شدەاند کە چندین سال است تحت حاکمیت نظام موجود پایمال و بە تاراج رفتە است.
در این میان یکی از دانشآموزان شرکتکنندە در انقلاب ژن ژیان ئازادی کە طی یکسال اخیر چندین بار از سوی نیروهای اطلاعات تهدید شدە، میگوید: بعد از اینکه خبر قتل ژینا منتشر شد و اعتراضات در سقز و دیگر شهرهای کودرستان از سر گرفت من و چند نفر از دوستانم نیز شعارنویسی بر در و دیوار مدارس، پارەکردن عكس خامنەای و خمینی در کلاسها را شروع کردیم، چندین بار هم در اعتراضات خیابانی شرکت کردیم و برای اینکە آسیبی بە ما نرسد مردان و پسران اجازە نمیدادند در صفهای اول حضور یابیم، بعد از سرکوب انقلاب البتە در ظاهر، نە در درون آزدایخواهان، بازگشایی مدارس و حضور بیشوق و ذوق دانشآموزان در کلاسها، چهرەی غمگین معلمان و غم و اندوهی کە بر شهر حاکم بود، تنها چیزی کە دانشآموزان بە آن فکر میکردند انتقام و تداوم مبارزات بود. ما همچنان با شعارنویسی و پارەکردن عکسها بە اعتراض خود ادامە دادیم، تا اینکە یک روز بە دفتر فراخواندە شدیم، وقتی داخل دفتر شدیم دو تا مرد لباس شخصی نیز آنجا حضور داشتند کە تا آن لحظە آنها را ندیدە بودم، سلام کردیم، مدیر چندین سوال از من و دوست دیگرم پرسید اینکە چە کسی عکسها را پارە میکند شعار مینویسد و ... ما هم بدون اینکە از چیزی اطلاع داشتە باشیم گفتیم ما بە درس و کتاب مشغولیم نمیدانیم کار کیست، مدیر مدرسە با هویت( پ.م) کە میدانم او هم تحت فشار بود گفت باشە چیزی نگویید، ما خودمان میدانیم کار کیست، تنها خواستیم مطمئن شویم.
با آنکە خیلی ترسیدە بودیم اما سکوت کردیم سپس گفتیم ما میتونیم برگردیم کلاس؟ مدیر: بلە بفرمایید.
بعد از یکی دو ماە خواهرم کە دانشجو بود بە مادرم تلفن کرد و گفت تاکنون چندین بار شمارە ناشناس کە میگویند نیروهای اطلاعات است بهم تلفن کردە، اما جواب ندادەام. بە لیا بگو هیچ کاری نکند، دوبارە ترس وجودم را فرا گرفت هر روز کە بە مدرسە میرفتم اطرافم را نگاە میکردم ببینم کسی تعقیبم نمیکند، تا اینکە یک روز از مدرسە برگشتم دیدم مادرم با چهرەای نگران و غمگین گوشە حیاط نشستە، همین کە داخل شدم مادرم بغلم کرد و گفت ترسیدم بازداشت کنند، منم تعجم کردم و گفتم کی بازداشتم کنە؟ چرا؟ مگە چی شدە؟
مادرم گفت: امروز از ادارە اطلاعات تلفن کردند و گفتند بە دخترت بگو ما از همە چیز خبر داریم، از نوشتن شعارها، پارەکردن عکسها و حتی صحبتهایشان در سر کلاس، پس بهش گوشزد کنید در صورتیکە علیە حکومت فعالیتی انجام دهد بازداشت شدە و بە جایی منتقل میکنیم کە کسی ازش خبر نداشتە باشد.
لیا در ادامە صحبتهایش میگوید: امسال و در اولین روز بازگشایی مدارس هم دوبارە تلفن کردە و تهدیدم کردند در صورت هرگونە تخلفی علیە دولت بازداشت میشوی. منم با یکی از معلمهایم کە از جریان خبر داشت تماس گرفتم، و در مورد تهدیدهای نیروهای اطلاعات با وی حرف زدم، معلمم گفت: لیدا جان چند بار منم احضار کردند و گفتند باید دانشآموزانی کە در اعتراضات بودند را بە ما معرفی کنی، اما من بدون اطلاع از هیچی درخواست آنها را رد کردم.
معلمم گفت: اگر نترسیم آنها نمیتوانند کاری کنند، لیا جان اگر باز هم تلفن کردند بگو من مشغول درس خواندن هستم بە کسی هم کاری ندارم و تنها چیزی کە برای من مهم است موفقیت در آیندە است.
لیا میگوید: میدانم این تهدیدها پایانی ندارد اما انسانهای آزادیخواە برای هدفشان میجنگند و پیروز میشوند، اگر چە انقلاب ما در ظاهر خاموش و سرکوب شدە است اما با جرقەای دوبارە شعلەور شدە و انتقام خون همەی شهیدان گرفتە میشود.