تغییر گسترده مدیران مدارس در پی انقلاب‌ «ژن ژیان ئازادی»

بخش آموزش و پرورش در ایران بعد از خیزش مردمی سال گذشتە، شاهد تغییرات گسترده‌ای در مدیریت مدارس بوده است، که ناشی از تحولات امنیتی و سیاسی و اعتراضات دانش‌آموزان در سراسر کشور است.

ویان امینی

اورمیه- پس از اغاز خیزش‌ انقلابی "ژن ژیان آزادی"، بخش آموزش و پرورش در ایران با چالش‌های بی‌سابقه‌ای روبرو شد. این جنبش مردمی که ابتدا در شهرهای روژهلات آغاز شد و بە سراسر ایران گسترش یافت، موجی از تغییرات را به همراه داشت.

طی پاییز و زمستان سال گذشتە، شاهد اعتراضات دانش‌آموزان در مدارس بودیم که با برداشتن حجاب اجباری و نوشتن شعارهای اعتراضی، حمایت خود را از خیزش مردمی نشان دادند. این اقدامات، که بخشی از مقاومت مدنی به شمار می‌روند، واکنش‌های متفاوتی از سوی نهادهای امنیتی و آموزشی در پی داشت.

در برخی موارد، نیروهای امنیتی به مدارس حمله کرده و در مواردی، سرکوب دانش‌آموزان به فوت برخی از آن‌ها نیز منجر شد. مدیران مدارس نیز تحت فشار قرار گرفتند. برخی با نیروهای امنیتی همکاری کرده و اطلاعات و دوربین‌های نظارتی را در اختیار آن‌ها قرار دادند، در حالی که برخی دیگر از این اقدامات خودداری کردە و با تهدید و پرونده‌سازی مواجه شدند. در نتیجه، طی یک سال اخیر، بسیاری از مدیران مدارس از سمت خود کنار گذاشته شدند.

بر اساس اطلاعات منتشر شده توسط مقامات جمهوری اسلامی، بیش از ٢٠ هزار مدیر مدرسه در شهرهای مختلف توسط آموزش و پرورش جایگزین شده‌اند.

ما با یکی از فعالین صنفی معلمان با نام مستعار «شلیر.ک» گفت‌وگو کردیم تا درک بهتری از این تغییرات و پیامدهای آنها داشته باشیم.

 

در رابطه با تغییرات گسترده مدیریتی در مدارس پس از خیزش‌های مردمی، نظر شما درباره انگیزه‌ها و هدف‌های وزارت آموزش و پرورش چیست؟

«ابتدا لازم به ذکر می‌باشد که آن دسته از کارکنان آموزش و پرورش که می‌خواهند در پست‌های مدیریتی کار کنند، درخواست‌های خود را ثبت کردە و بایستی در آزمون‌هایی شرکت کنند و مهمتر از همه برای این افراد رشته گزینش‌های درون سازمانی از طرف مدیران منطقه‌ای و حراست صورت می‌گیرد و در صورت موافقت آنان، می‌تواند عهده‌دار پست مدیریتی گردد. در تمام سال‌های گذشته، روند‌های مشابهی در جریان بوده است منتها بعد از خیزش انقلابی (ژن ژیان ئازادی) سیستم به برخی ضعف‌های مدیریتی از نظر خودشان پی برد. به این صورت که احساس می‌کرد همکاری‌های جدی از طرف برخی از این مدیران صورت نمی‌گیرد یا برخی از این مدیران در پروژه‌های حکومتی کمتر فعالیت نشان می‌دهند. از این رو به فرایندهای انتخاب مدیران حساس‌تر شده  و تعداد کثیری از مدیران به پست‌هایی با حساسیت کمتر انتقال داده‌اند و کارکنانی را که به اهداف آنان نزدیک‌تر هستند را جایگزین کرده‌اند. ناگفته نماند یکی از اموری که برای نیروهای ارزشی سازمان مهم است سازماندهی جمعیت دانش‌آموزان برای مانورهای حکومتی همچون راهپیمایی‌ها است، به این صورت که مدیران نزدیک با آنان در جلسات محرمانه حراست بهتر جهت‌دهی می‌شوند و خواسته‌های آنان را پیاده می‌کنند. در عوض مدیران و معاونان به نسبت معلمان حقوق بیشتری می‌گیرند و سختی کار کمتری را متحمل می‌شوند.»

 

آیا معتقدید که این تغییرات بر پایه معیارهای حرفه‌ای و آموزشی انجام شده است، یا بیشتر متأثر از فشارهای سیاسی و امنیتی بوده‌اند؟

«انتخاب مدیران، به خصوص مدیران در پست‌هایی بالاتر، با انگیزه امنیتی-سیاسی صورت می‌گیرد. هرچند که این موج تغییرات در پست‌های مدیریتی در بیشتر دولت‌ها روی داده است ولی این بار در فرایند انتخاب مدیران با حساسیت امنیتی بیشتری عمل شده است.»

 

با توجه به گزارش‌هایی که از همکاری برخی مدیران مدارس با نهادهای امنیتی حکایت دارند، ارزیابی شما از نقش این مدیران در مقابله با اعتراضات دانش‌آموزان چیست؟

«برخی از مدیران یا معاونان که در گروه مدیریتی مدرسه قرار می‌گیرند با مکانیزم‌هایی بر پایه ترس به سراغ دانش‌آموزان می‌رفتند، برای مثال نگاه کردن به کتاب دانش‌آموزان، تا ببینند آیا عکس خمینی پاره شده است. یا به دنبال شعار نویسی‌های در و دیوار مدرسه می‌رفتند و عده‌ای از دانش‌آموزان را جمع می‌کردند و می‌گفتند این دست خط شما است. البته این موارد با انگیزه ترس بین دانش‌آموزان صورت می‌گرفت. در مواردی هم دانش‌آموزان را تهدید به اخراج شدن و در جریان گذاشتن سیستم‌های اطلاعاتی حکومت می‌کردند. در اوج خیزش، مراکز امنیتی هر روز با مدیران و معاونان تماس می‌گرفتند تا بر آنان فشار وارد نمایند همه چیز را تحت کنترل داشته باشند و مسائل را به آنان گزارش دهند.»

 

آیا مواردی از تهدید یا پرونده‌سازی علیه مدیرانی که از همکاری با نهادهای امنیتی خودداری کرده‌اند، به گوش شما رسیده است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، می‌توانید جزئیات بیشتری در این زمینه ارائه دهید؟

«اگر به گوش حراست می‌رسید که معلمی از حکومت انتقاد کرده، یا معلمی محتوای ضد حکومتی را منتشر کرده است ابتدا از اداره اطلاعات با او تماس گرفته و تهدید به اخراج می‌شد، بعضی از معلمان در اداره اطلاعات تهدید شده و تعهد‌هایی از آنان گرفته می‌شد. علاوه بر آن در حراست منطقه برای آن معلم پرونده‌هایی تشکیل می‌شد و در آنجا هم تعهدهایی را باید پر می‌کرد. در حراست لیست سیاهی وجود دارد که اگر معلمی از نظر امنیتی قابل اعتماد نباشد در آن ثبت خواهد شد و در درجه نخست حق گرفتن هیچ پست مدیریتی را نخواهد داشت. و بعدا مجازات‌هایی چون اخراجی موقت یا دایم برایش لحاظ می‌شود.»

 

به نظر شما، وزارت آموزش و پرورش در انتخاب مدیران مدارس چه معیارهایی را در اولویت قرار می‌دهد؛ تخصص و تعهد حرفه‌ای، یا وفاداری به خط مشی‌های حکومت؟

«قضاوت کلی در مورد این که تمام بدنه از نظر استقال آموزشی فاسد است یا نه کار درستی نیست، باید به این توجه کرد که پست مورد نظر تا چه اندازه حساس است. در پست‌هایی مانند حراست و مدیران مناطق، تخصص آموزشی اهمیتی ندارد یعنی وفاداری شخص مورد نظر است. در پست‌های کمتر حساس افراد متخصص نیز وجود دارند که بر پایه کار حرفه‌ای مشغول به کارند. روی هم رفته بایستی تفکیک جدی بین این افراد و کارکنان ارزشی آموزش و پرورش داشته تا افراد متخصص که هرچند تعدادشان کم است در آتش افراد ارزشی نسوزند.»

 

چه تأثیری می‌توان انتظار داشت که این تغییرات گسترده مدیریتی بر کیفیت آموزش و فضای کلی مدارس داشته باشد؟

«این تغییرات فضا را برای آن دسته از معلمانی که کار تخصصی انجام می‌دهند نامناسب‌تر می‌کند چون معلمان متخصص کم وکاستی‌های سیستم را بیشتر درک می‌کنند و احتمال دل کندن از کار تخصصی را برای آنان بیشتر می‌کند. در دراز مدت هم عدم دانش کافی تأثیر جدی در مدیریت کار در مدارس خواهد داشت و احتمال به وجود آمدن بحران‌های آموزشی را بیشتر می‌کند.»

 

در پایان، از دیدگاه شما به عنوان یک فعال صنفی، چه راهکارهایی برای بهبود شرایط فعلی و ارتقاء سطح آموزشی و اداری مدارس پیشنهاد می‌کنید؟

«تغییرات جدی با وجود چارچوب‌های موجود حکومتی امکان‌پذیر نیست، چون تمام سطوح آموزشی نتیجه سیاست‌های کلان مدیریتی و سیاسی می‌باشند. یکی از راه‌های ارتقا سطح آموزشی خارج شدن نسبی از این چارچوب‌های حکومتی می‌باشد یعنی حرکت به سمت آموزش‌های غیر انتفاعی خارج از مدرسه. فضای مجازی محیطی مناسب برای کنترل و تولید محتوا توسط افراد متخصص می‌باشد برای مثال چارچوب‌های مدرسه به معلم تاریخ اجازه نمی‌دهند، واقعیات تاریخی را بازگو کنند ولی تولید محتوای الکترونیکی می‌تواند روش خوبی برای این گونه معلمان متخصص باشد تا کنترل بیشتری روی آموزش‌های خود داشته باشند.»