تفکیک جنسیتی مشاغل و تبعیض جنسیتی علیە زنان

سهیلا.م می‌گوید: مزاحمت‌های جنسیتی خود دلیلی بر جداسازی مشاغل بنا بر جنسیت افراد هستند و در تداوم آن مؤثرند چرا که در باور عامه حضور یک زن میان جمعیت زیادی از کارگران مرد دردسرساز خواهد بود حتی خانواده‌ها با فعالیت زنان در محیط‌های مردانه مخالفت می‌کنند.

شبنم توکلی

تهران - در گذشته وقتی حرف از کار زن می­شد معمولا آنچه به ذهن می­رسید فعالیت نامحدود و بی­مزد زنان در خانه بود. زنان غالبا به اموری از قبیل کشاورزی، دامداری و بافندگی می­پرداختند اما امروزه تعریف جدیدی از اشتغال زنان وجود دارد و آن فعالیت اقتصادی زن در محیط خارج از خانه و در ساعات مشخص است با این وجود باز هم محدودیت و ممنوعیت­هایی در راستای اشتغال زنان وجود دارد و آن تقسیم­بندی مشاغل تحت عنوان مشاغل زنانه و مردانه است به این معنی که اشتغال در جامعه ما تحت­تأثیر ویژگی­های جنسیتی قرار گرفته در این میان زنانی وجود دارند که با پرداختن به مشاغلی که پیشتر مختص مردان بود سعی در مقاومت کردن در برابر چنین تقسیم­بندی­هایی دارند و در این راستا حتی شاهد موفقیت زنان بیش از مردان بودیم.

دیدگاه­های متفاوتی در خصوص تفاوت­های جنسیتی زن و مرد وجود دارد، دسته­ای از افراد بر این باورند که میان زن و مرد تفاوت­های بیولوژیکی وجود دارد و زنان خلق­وخویی متفاوت با مردان دارند. آنها معتقدند که چون زنان و مردان توانمندی­های متفاوت از یکدیگر دارند پس باید زنان از برخی مشاغل کنار روند چرا که تفاوت­های جنسیتی سبب شده چنین مشاغلی برای زنان سخت و متحمل فشار زیادی باشد که از توان زن خارج است حتی در زمان­های دورتر و کشورهای غربی نیز چنین باوری وجود داشت که زنان با ادامه تحصیل و فعالیت­های خارج از منزل بخش زیادی از انرژی و توان خود را از دست داده و توان باروری را که مستلزم انرژی زیادی است، نخواهند داشت گویی که زنان هدفی جز زادو ولد ندارند در حالی­که در شرایط و وضعیت امروز جامعه چنین اعتقاداتی کهنه و بی­معنی به­نظر می­رسد. دسته­ای دیگر از افراد که متأثر از نظریات فمنیستی می­باشند بر این باورند که زنان می­توانند و بایستی که در همه­ی مشاغل ورود پیدا کنند چرا که تمامی تفاوت­های میان زن و مرد ساختگی است.

در بازار کار زنان و مردان گذشته از مشاغلی که بنا بر جنسیت آنان تقسیم­بندی شده تفاوت­های دیگری نیز وجود دارد. یکی از این تفاوت­ها درآمد کمتر زنان در قیاس با درآمد مردان است. حتی اگر هر دو در یک سمت شغلی باشند در غالب موارد کافرمایان برای زن درآمد کمتری را لحاظ می­نمایند از آنجایی که زنان در مراحلی از زندگی چون دوران ازدواج، حاملگی و پرورش فرزند معمولا مجبور به ترک کردن کارشان می­شوند کارفرمایان هم تمایل زیادی به سرمایه­گذاری بر روی کار زنان ندارند از سوی دیگر معتقدند که چون زنان در مقایسه با مردان تخصص و میزان سواد کمتری دارند نباید درآمدی هم­سطح با درآمد مردان به آنان تعلق گیرد.

دو دسته از مشاغل در بازار کار وجود دارد دسته­ای از مشاغل که به مهارت کمتر در آن نیاز است، سطح دستمزد در آن پایینتر است و امکان ارتقای شغل و ترفیع رتبه و پیشرفت در آن وجود ندارد که اکثریت جمعیت کارکنان آن را زنان تشکیل می‌دهد اما در دسته­ی دوم که شامل مشاغلی است که سطح دستمزد بالاتر و فرصت­های پیشرفت بیشتری دارد تراکم جمعیت مردان بیشتر می­باشد چرا که در مشاغل دسته دوم آنچه که برای کارفرما جهت جذب کارکنان اهمیت دارد ثبات در کار است در حالیکه در کار زنان به دلیل شرایط زندگی و موقعیت اجتماعی خاصی که دارند جابه­جایی بیشتری دیده می­شود که سبب می­شود زنان در مشاغل دسته اول که مزد کمتر و امکان پیشرفت کمتری در آن است قرار گیرند.

سهیلا.م  ٣٩ ساله که حدود ۵ سال است در یک شرکت بسته­بندی مشغول به کار شده از شرایط زندگی و شغل خود می­گوید: من از ٢٢ سالگی شروع به کار کردم از ویزیتوری گرفته تا کار در داروخانه و منشی شرکت و حالا هم که کارگری در کارخانه است را تجربه کردم. شاید بگویید به لحاظ شغلی ثبات ندارم اما واقعیت این است که در تمام این سال‌ها مجبور به ترک شغلم شدم بار اول که ازدواج کردم همسرم از شرایط کارم راضی نبود و وادارم کرد کار دیگری انجام دهم بار دوم هم که از طرف یکی از پرسنل تحت فشار و آزار جنسی قرار گرفتم و مجبور شدم پیش از آنکه مشکلی  پیش بیاید کارم را رها کنم بار سوم هم که به­خاطر شغل همسرم نقل مکان کردیم.

او در ادامە سخنان خود و با اشارە بە مشکلاتی کە زنان بە دلیل جنسیت‌شان تجربە می‌کنند، می‌گوید: خیلی وقت­ها با خودم فکر می­کنم اگر من هم یک مرد بودم بابت یک شغل اینقدر تحت فشار نبودم من الان یک پسر ١٠ساله دارم وقتی فرزندم را حامله بودم یادم است هیچکس حاضر نبود به من کار بدهد یا سطح حقوق خیلی ناچیزی را پیشنهاد می­کردند که کار نکردنم آبرومندانه­تر بود. حتی زمانی هم که فرزندم به دنیا آمد تا ٣سال همسرم اجازه نداد جایی کار کنم چون معتقد بود وظیفه اول و آخر من تنها بزرگ کردن بچه­مان است انگار که بچه او نبود. باید بگویم خیلی از زنان دیگری هم هستند که شرایط به نسبت بدتری از من را تجربه می­کنند ولی باز هم کوتاه نمی‌آیند چون می­خواهند مستقل باشند و دست روی هیچ احدی دراز نکنند.

او در ادامە سخنان خود می‌گوید: یکی از مسائلی که برای بیشتر زنان دغدغه­ساز شده مزاحمت‌های جنسیتی در محیط کار است این مزاحمت­ها یکی از دلایل تغییر شغل یا جابه­جایی زنان است از آنجایی که زن در اغلب موارد از ترس آبرو جرأت مطرح کردن آن را ندارد یا باید بماند و برای دستمزد ماهانه هر حقارتی را به جان بخرد یا باید بی­سرو صدا آن شغل و محیط کار را رها کند از طرف دیگر مزاحمت­های جنسیتی خود دلیلی بر جداسازی مشاغل بنا بر جنسیت افراد هستند و در تداوم آن مؤثرند چرا که در باور عامه حضور یک زن میان جمعیت زیادی از کارگران مرد دردسرساز خواهد بود و حتی خود خانواده­ها با فعالیت زنان در محیط­های مردانه مخالفت می­کنند.

با تمام دشواری­ها و محدودیت­هایی که مشاغلی کە بیشتر در جامعە بە عنوان مشاغل مردانه شناختە می‌شوند، باز زنانی را می­بینیم که پا بر این سنت‌ها می­گذارند از زنان راننده ماشین سنگین گرفته تا زنان مکانیک و آتش­نشان و مهندسین معدن ثابت می­کنند که هیچ محدودیتی برای شغل زنان وجو ندارد و این باور عامیانه را که زنان به دلیل جسم ضعیف و احساسات بیشتر امکان رشد در این مشاغل سخت و دشوار را ندارند با پیشرفت چشمگیر خود رفته رفته زیر پا گذاشته و راه را برای زنان دیگر هموار می­نمایند.