«سهمیهبندی جنسیتی یکی از مصداقهای تبعیض علیه زنان است»
سمیە رشیدنژاد در خصوص سهمیەبندی جنسیتی در کنکور میگوید: تفکیک رشتهها بر حسب جنسیت، در واقع محرومکردن افراد از دنبال کردن علائق و استفاده از تواناییهایشان است.
آگرین حسینی
دیواندره- در ایران به علت نابرابری جنسیتی که در ساختار اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تنیده شده، امکان مشارکت اجتماعی و نیز پیشرفت برای زنان محدود است. در واقع زنان از این تنها امکان موجود استفاده میکنند که بتوانند از سنگینی نابرابریهای مبتنی بر جنسیت بکاهند. با وجود اینکە میزان بالایی از قبولی کنکور سهم زنان است اما در آزمونهای استخدامی دستگاههای اجرایی تقریبا صفر است. تحصیلات دانشگاهی یکی از مبادی اصلی ورود به حوزه اشتغال برای زنان است و برای همین زنان در کنکور انگیزه بیشتری نسبت بە مردان دارند. در همین راستا گفتوگویی داشتیم با سمیە رشیدنژاد یکی از زنان حوزه مشاوره تحصیلی.
سهمیهبندی جنسیتی در کنکور تا چه حد امکان تبعیض برای زنان در جامعه شده است؟
«آنچه برای زنان در جامعە مردسالاری ایران به طور رسمی تجویز میشود، در خانه نشستن و خانهداری است و نه حضور در جامعه و مشارکت اقتصادی ،سهمیهبندی جنسیتی در کنکور سراسری دقیقا یکی از مصداقهای تبعیض علیه زنان است. در بسیاری از رشتهها امکانات لازم بری زنان در نظر نمیگیرند در واقع به طور رسمی، تلاش زنان برای قبولی در کنکور نادیده گرفته میشود و به خصوص در رشتههای مثل پزشکی و مهندسی این تبعیض علیه زنان اعمال میشود. اینکه در رشتهای زنان تا حد پنجاه درصد پذیرش شوند و بقیه پذیرش به مردان اختصاص داده شود که با نمره کمتر وارد دانشگاه شوند، دقیقا تبعیض مبتنی بر جنسیت است که توسط سازمان سنجش اعمال میشود و در انتخاب رشته اولویتهای دیگر متناسب با ساختار مردسالاری برای زنان در نظر میگیرند.»
وی در ادامە میگوید: «با زنانه و مردانه کردن رشتههای تحصیلی موافق نیستم همه انسانها صرفنظر از زن یا مرد بودن، تواناییها وعلائقی دارند که میتوانند آن را در رشته تحصیلیشان به دنبال کنند. تفکیک رشتهها بر حسب جنسیت، در واقع محرومکردن افراد از دنبال کردن علائق و استفاده از تواناییهایشان است اگر زنی دوست داشته باشد رشته مکانیکی در دانشگاه پذیرش شود با کلیشههای جنسیتی زیادی روبهرو میشود.»
حضور زنان در کنکور و دانشگاه چه تهدیدی برای جوامع مردسالار است؟
«نگاه منفی به حضور بیشتر زنان در دانشگاهها از جانب کسانی است که تبعیض علیه زنان را جایز میدانند و با هر پیشرفت زنان احساس خطر میکنند که مبادا بنیادهای سنت متزلزل و جامعه سنتی مضمحل شود، چرا تا زمانی که اکثریت مطلق در دست مردان بود چنین نگاه منفی وجود نداشت و آن را نوعی تقدیر برای زنان میدانستند ولی حالا با تغییر و تحولات در جامعە، نگاه منفی دارند، چون از نظر آنها وضعیت نرمال وضعیتی است که اکثریت فرصتها و منابع در دست مردان متمرکز باشد. حضور بیشتر زنان در دانشگاەها نسبت به مردان به قیمت آگاهی زنان تمام میشود و زیر سؤال رفتن مبانی اصلی قوانین مردسالاری است. اما در خصوص آگاهی زنان از حقوق خود باید هر راهی را ادامه داد.»
وی در ادمە اظهار کرد: «چه تفاوتی بین پزشک عمومی مرد و زن وجود دارد که جذب مردان در این رشته در مجموع ١١ برابر زنان است؟ این مسئله را درباره اغلب رشتههای فنی هم میتوان دید، برای مثال هر جا پای مهندس برق، مهندس مکانیک و... در میان است شک نکنید که دستگاه دولتی مورد نظر ترجیح داده است از مردان استفاده کند، در حالیکه این تفاوت در میزان فارغالتحصیلان این رشتهها به چشم نمیخورد. البته وضعیت درباره سایر مشاغل هم هیچ تعریفی ندارد، مثلا پرستاری که خیلیها آن را مختص مردان میدانند و در این زمینە شاهد فرصت شغلی منحصر به مردان هستیم، درحالیکه هیچ فرصت مشابهی برای زنان در نظر گرفته نشده است و سایر پرستارهای درخواستی در هر دو جنس رقابت میکنند. در بعضی از موارد حذف مردان در بعضی از رشتهها تنها برای جوامع مذهبی مانند ایران اتفاق میافتد مثلا جدیدا کسانی که برای زنان سونوگرافی انجام میدهند نباید مرد باشند، بە همین دلیل حضور زنان در این رشته افزایش یافتە است.»
پیامدهای صنعت کنکو از نگاه شما چگونه است؟
«در سالیان اخیر مدارس عادی دولتی نقشی در رتبههای برتر کنکور نداشته و مناطق حاشیهای زمانی در کنکور میدرخشیدند، اکنون بالای نود درصد رتبههای کنکور از مدارس استعدادهای درخشان و سایر مدارس خاص کلانشهرهای کشور بودهاند درشهر های روژهلات این شکاف در مدارس بیشتر است حتی در مدارسی که به صورت شاهد یا خصوصی اداره میشود میتوان دید کیفیت آموزشی بسیار پایین است. حتی بیشتر روستاهای اطراف دیواندره با گذشت ۳ماه از بازگشایی مدارس تنها دو روز در هفته معلم دارند، این امر نه تنها نشان از یک شکاف عمیق آموزشی دارد، بلکه الگویی از نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی کلانتر را به نمایش میگذارد. تجربه این چند سال در اجرای سیاستهای سهمیهبندی جنسیتی در انتخاب رشتههای دانشگاهی، در عمل به حذف زنان از رشتههای پولساز شده، آنها را به سمت انتخاب رشتههایی که متناسب با کلیشههای جنسیتی زنان تلقی میشوند سوق داده و بازار کار را پس از پایان تحصیل برای آنها محدودتر کرده است.حتی بیشتر دانشآموزان این شهرها به کنکور نرسیده از درس خواندن انصراف میدهند.»
تبعیض جنسیتی در آموزش شامل چه چیزهایی میشود؟
«تبعیض جنسیتی در آموزش برای زنان تنها محدود به سهمیهبندی نمیشود. در ادامه این جریان به مجموعهای از تبعیضهای دیگر مرتبط میشود: اجرای طرحهای دورکاری برای زنان، استحدام نیمهوقت، بازنشستگی زودهنگام و همزمان تشویق به باروری بیشتر و ترویج طرحهای فرزندآوری و تأکید بر نقشهای سنتی مادری و همسری برای کنار گذاشتن زنان از بازار کاراست.»
تبعیض در آموزش به معنای دسترسی نداشتن یکسان به امکانات آموزشی، برای زنان و مردان است. حذف دختران با توانایی بیشتر و جذب پسران با توانایی کمتر به صورت جایگزین، سبب کاهش نرخ بازگشت آموزش میشود. تبعیض جنسیتی بهطور تاریخی و فرهنگی بیشتر درجهت فرودستکردن زنان به کار رفته و سبب پیدایش اولیه شکاف جنسیتی شده است.