صدای زنان غزه در رمان «این سنگ مال من است»
بیش از یک سال است که نوار غزه در آتش جنگ میسوزد. در این مدت، مردم این سرزمین قربانی خشونت و نقض حقوق انسانی شدهاند. رمان «این سنگ مال من است» تصویری از این روزهای دشوار را روایت میکند.
رفیف اسلیم
غزه- رمان «این سنگ مال من است»، داستان مردمانی را به تصویر میکشد که زیر سایه محاصره و حملات مداوم، از ابتداییترین حقوق خود محروم شدهاند. نویسنده با زبانی گیرا و تأثیرگذار، رنجهای مردم غزه را به تصویر میکشد و خواننده را با واقعیتهای تلخ این سرزمین روبهرو میکند.
سجی حمدان با نگارش این رمان تلاش کرده تا رنج مردم غزه در برابر تهاجم اسرائیل را به تصویر بکشد. این رمان بهویژه از مقاومت زنان و مادران غزه میگوید که نهتنها به خاک، بلکه حتی به سنگهای باقیمانده از خانههای ویرانشدهشان نیز دلبستهاند.
او که نگارش رمانش را در سال ۲۰۱۹ به پایان رسانده، به زندگی جوانان غزه، بهویژه روزنامهنگاران پرداخته که در سفری کوتاه برای بازدید از کرانه باختری، با رؤیای دستیابی به آزادی شهر را ترک میکنند و سپس در اردوگاه جنین محاصره میشوند.
حمدان میگوید نام «این سنگ مال من است» را برای رمانش انتخاب کرده زیرا «وقتی خانه یک زن فلسطینی بمباران میشود، تنها یک سنگ کوچک باقی میماند که از طریق آن میتواند آوار خانهاش را از آوار همسایه تشخیص دهد. همچنین سنگ نماد مبارزه فلسطینی است که از آغاز اشغال سرزمین تا مبارزه برای رهایی از ذلت و تحقیر، به آن چنگ زدهاند.»
داستان رمان روایتگر محاصره همهجانبه فلسطینیان است. حازم و سلمی، قهرمانان داستان، برای آشنایی با بخش دیگری از وطن، سفری کوتاه به کرانه باختری را آغاز میکنند اما در اردوگاه جنین گرفتار محاصره میشوند. همزمان، غزه هدف حمله اسرائیل قرار میگیرد، خانه سلمی بمباران میشود و او ارتباطش را با خانواده از دست میدهد.
سجی حمدان بر اهمیت ثبت ادبی این رویدادها تأکید میکند و میگوید: «داستانهایی که نمینویسیم به مالکیت دشمنان ما درمیآیند.» او که در سال ۲۰۲۴ دوباره رمانش را خوانده، از شباهت رویدادهای آن با کشتار امروز غزه شگفتزده شده است.
رمان شخصیتهای نمادین بسیاری دارد که برای خواننده فلسطینی آشنا هستند: سلمی، دختری قوی و سرکش؛ ابوطارق، مردی حکیم و باتجربه؛ و ام طارق، زنی در اردوگاه آوارگان که در پخت غذاهای سنتی و کمک به دیگران سرآمد است.
همانطور که شخصیتهای داستان نمادین هستند، سجی حمدان میگوید انتخاب مکان داستان نیز نمادین و هدفمند است. او اردوگاه جنین را به این دلیل برگزیده تا واقعیت تلخ حملات اسرائیل را به جهان نشان دهد: چگونه موشکهای سنگین در فضایی کوچک و در عرض چند کیلومتر، دهها خانه را در یک لحظه نابود میکنند؛ همان الگویی که امروز در اردوگاههای جبالیا، الشاطئ و دیگر اردوگاههای جنوب غزه تکرار میشود.
به گفته او، اردوگاهها همواره مهد پرورش نوابغ، ادیبان و دانشمندان بودهاند و شاید به همین دلیل است که هدف اصلی حملات قرار میگیرند. رمان بهویژه بر نقش زنان فلسطینی متمرکز است: زنانی که هم در خانه و هم بیرون از آن فعال و تولیدکنندهاند، از حقوق خود دفاع میکنند و در عین حال، رنج از دست دادن عزیزان را تحمل میکنند. مانند ام طارق و مادر حازم که به دلیل محاصره غزه، حتی از دریافت داروهای ضروری سرطان محروم است.
رمان همچنین روایتگر درد خواهری است که برادرش را از دست داده و تلاش یک دختر جوان فلسطینی برای بازسازی زندگی پس از فقدان خانواده، خانه و همه داشتههایش. به گفته حمدان، رنج دختران جوان فلسطینی دوچندان است.
بیشتر رویدادهای داستان در خانه ام طارق در اردوگاه میگذرد و از این رو، تصویری از زندگی یک خانواده فلسطینی، بهویژه کودکان، ارائه میدهد. نویسنده نشان میدهد چگونه روحیه مقاومت در نسل جدید شکل میگیرد تا این باور را که «بزرگان خواهند مرد و کوچکترها فراموش خواهند کرد» باطل کند. رمان همچنین بر حقوق اساسی کودکان تأکید میکند: حق زندگی، حق دسترسی به غذا و آب، و حق تحصیل یعنی حقوقی که بهویژه در روزهای محاصره و حملات، بیش از همه نقض میشوند.