قوانین زن‌ستیزانه طالبان: زن حق ندارد در چوکی‌های جلو موتر بنشیند

در حال حاضر کە حاکمیت عام‌و تام در دست طالبان است، مردم مجبور هستند که با خود تذکره(شناسنامه) داشته باشند. اگر به فرض فردی فراموش کرده باشد، باید ساعت‌‌ها به سؤالات طالبان پاسخ بدهند و اکثراً مردم را مورد لت‌و‌کوب قرار می‌دهند.

 

بهاران لهیب

هرات- سفر از یک ولایت به ولایت دیگر یکی از جنجالی‌ترین کارها در افغانستان است. دلایلی که سفر را مشکل می‌سازد شامل وضعیت بد امنیتی، ناهمواری جاده‌ها، و امکانات ناچیز در مسیر می‌باشد. همچنین، زنان در افغانستان در سفرها نیز با مشکلات زیادی مواجه هستند و باید ستمش چند لایه را تحمل کنند.

در سفری که ما از کابل به هرات داشتیم، متوجه این معضل شدیم که زنان در سفرهای طولانی باید جاده‌های ناهموار را طی کردە و در عین حال هم مجبور هستند تمام قوانین زن‌ستیزانه طالبان را رعایت کنند.

قبل از حکومت طالبان، جاده‌ی کابل هرات مانند سایر جاده‌های ولایتی ناامن‌ترین جاده شمرده می‌شد. بارها جوانان که در بخش نظامی کار می‌کردند از موتر(ماشین) توسط طالبان در مسیر راه پیاده می‌شدند و آنان را به رگبار می‌بستند و یا سرشان را از تن‌شان جدا می‌کردند در آن زمان هم زنان بدون محرم حق مسافرت را نداشتند. حالا حاکمیت عام‌و تام در دست طالبان است و به شکل دیگر مردم را آزار و اذیت می‌کنند. مردم مجبور هستند که با خود تذکره(شناسنامه) داشته باشند. اگر به فرض فردی فراموش کرده باشد، باید ساعت‌‌ها به سؤالات طالبان پاسخ بدهند و اکثراً مردم را مورد لت‌و‌کوب قرار می‌دهند، در مسیر راه ده‌ها ایست بازرسی است که موترها را متوقف می‌کنند و به بررسی می‌پردازند. تک تک مردان را از موتر پایین نموده و بازرسی بدنی می‌کنند. اگر زنی در موتر باشد، از وی محرمش را می‌پرسند و برای ثابت ساختن این که وی محرم دارد، باید سند داشته باشند. هیچ زنی حق ندارد در چوکی‌های (صندلی) جلو موتر بنشیند. اگر به فرض یک زن هم در چوکی جلو باشد، وی، محرمش و راننده را توهین و تحقیر می‌کنند، آن زن مجبور ساخته می‌شود که باید عقب بروید.

ما در مسیر برگشت با خانواده‌ای هم سفر بودیم که دو دختر کوچک داشتند. آنان به همین دلیل در چوکی جلو جا گرفته بودند. تازه از شهر هرات خارج شده بودیم که در اولین ایست بازرسی، موتر را به قصد بازرسی متوقف کردند. زمانی که ملیشه طالب وارد موتر شده، زن و مرد را مجبور ساختند که چوکی جلو را ترک کرده و به عقب موتر بروند. آنان هر چه گفتند، دختران کوچک دارند، اما ملیشه طالب فقط حرف‌اش این بود که «امر امیرالمؤمنین ماست و نباید زن حاکم شود.» این عمل با مخالفت تمام سرنشینان موتر روبرو شد. اما ملیشه طالبان برای دفاع از خود دست به اسلحه برده و همه را تهدید کرده و خانواده را مجبور ساخت که به چوکی‌های عقب موتر بروند و جای خود را عوض کنند.