عدم پایبندی بە قوانین مرتجعانە تداوم انقلاب ژن ژیان آزادی است

زنان با پوشش آزاد در اماکن عمومی حضور می‌یابند و این سبک جدید مشکلاتی برای آنان ایجاد کرده است و بعضی مواقع با این پوشش بە خیابان می‌روند با مقاومت همسران و یا مردان خانواده روبه رو می‌شوند و سنگر مبارزه را از خیابان به خانه منتقل می‌کنند.

لارا گوهری

مهاباد - با مرگ ژینا امینی مردم با پیشگامی زنان علیه حکومت قیام کردند،از نظرسیاسی انقلاب نهایی رخ نداد ولی شرایط برای وقوع یک انقلاب تمام عیار روی داد و حکومت در بسیاری از موضع گیری‌ها به عقب برگشت و شرایط جامعه در بیشتر ابعاد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به صورت عرفی تغییر کرد و تغییرات بزرگ سیاسی اجتماعی نزدیک است و راه زیادی تا فروپاشی سیستم مستبد حکومتی نیست. ژینا امینی دختر کورد سقزی با هویتی متفاوت، در قلب تهران توسط حکومت به خاطر حجاب کشته شد و زنان زیادی در قیام ژینا درصف اول اعتراضات بودند. شرایط کل ایران برای زنان بلوچ، ترک، کورد و سایر غیر فارسی زبانان متفاوت است و در بعضی مواقع پوششی متفاوت با پوشش رسمی دارند و این همگان سازی حکومتی سخت است و پوشیدن مانتو و شلوار توسط یک زن کورد یا بلوچ به حاشیه بردن فرهنگ همان زنان است و این زنان بیشتر در جامعه به حاشیه برده می‌شوند. بعد اعتراضات زنان با پوششی متفاوت در جامعه حضور پیدا کردند و سبک زندگی زنان به قبل و بعد از اعتراضات تقسیم شد و زنان مثل سابق لباس نپوشیدند و با بلوز وشلوار و موهای باز در خیابان حاضر می‌شوند و یا نمادین روسری را در گردن می‌اندازند. این سبک جدید برای زنان مشکلاتی هم ایجاد کرده است و بعضی مواقع که با بلوز شلوار و موهای لخت به خیابان می‌روند با مقاومت همسران و یا مردان خانواده روبه رو می‌شوند و  سنگر مبارزه را از خیابان به خانه منتقل می‌کنند.  اگر چه راه آزادی زنان دراز و پرفراز ونشیب است ولی تا گرفتن جشن آزادی در سنندج و مهاباد و کامیاران و تمام شهرهای ایران و کوردستان راه چندانی نمانده است.

سحر ممندی«نام مستعار» فعال زنان ونویسنده است او بعد روی دادن انقلاب ژن ژیان آزادی با پوشش انتخابی خودش به خیابان می‌رود واین نافرمانی مدنی او با مقاومت مردان خانواده و همسر او همراه بوده است. در مورد پوشش زنان جامعه و کارهای که او در راستای همراهی با انقلاب ژن ژیان آزادی انجام می‌دهد خبرگزاری ما با او گفت‌وگویی داشته است.

 

«در مقابل خواسته خانوادە مقاومت کردم»

او در مورد همگام شدن خود با انقلاب می‌گوید: موج عظیم اعتراضات به حجاب اجباری بعد از قیام ژینا غافلگیر کننده بود و بعد از قیام ژینا من هم تصمیم گرفتم با پوشیدن بلوز و شلوار و با سر نکردن روسری به نوعی اعتراض خود به این قضیه بیان کنم که از آن به عنوان نافرمانی مدنی یاد می‌شود. قبل قیام ژینا شاهد پوشش های آزاد در سطح شهر نبودیم به خصوص در شهرهای کوچکی مثل مهاباد، بوکان، سردشت، پیرانشهر، نغده و سقز پوشش با شلوار و بلوز و بدون روسری یا کلاه زیاد رواج نداشت و در شهرهای بزرگتر مثلا در مناطقی از تبریز و تهران این پوشش ها تا حدودی رواج داشتند.

او با تاکید براینکە با حجاب اجباری مخالفت کردم و نحوی پوشش خود را عوض کردە است می‌گوید: با وجود مخالفت های که در خانواده داشتم به عنوان یک دختری که در خانواده کاملا سنتی و روستای بزرگ شده بودم و در خانواده من نحوی پوشش در مقابل پدر خانواده خیلی مهم و به نوعی نشانه ی احترام به او محسوب می شد. من اول از همه در مقابل پدرم از پوشیدن روسری و دامن امتناع کردم.گفتم من به عنوان یک زن اگر بخواهم در جامعه آزادی داشته باشم باید اول از همه از محیط خانه و خانواده خودم شروع کنم تا بتوانم در جامعه هم همان پوشش را داشته باشم. از لحاظ اجتماعی جامعه تغییر کرده است ما روز به روز شاهد همبستگی زنان و مردان و حمایت آنها از همدیگر در مکان های عمومی از جمله دانشگاه، خیابان و کافه ها هستیم. ولی متاسفانه از لحاظ قانونی و سیاسی هر روز شاهد محدودیتها، جریمه ها، تهدیدها و  حتی پلمب رستوران و کافه و مغازه ها در جامعه هستیم.

او همچنین از تبدیل شدن این نوع پوشش بە امری عادی در جامعە اشارە کردە و می‌گوید: هر روز شاهد زنان و دخترانی هستیم که با پوشش اختیاری در اجتماع حضور پیدا می‌کنندو با وجود مخالفت های حکومتی و تهدیدهای که می شوند زنان شجاعانه تر بدون ترس از هر تهدیدی بدون حجاب اجباری در اجتماع حضور پیدا می‌کنند. در خانواده خودم  زیاد از وضعیت پوشش من خوششان نمی آمد ولی من در مقابل خواسته آنها مقاومت کردم و دیگر با نحوی پوشش من چه در خانه و چه در بیرون مخالفتی ندارند.

 

«حضور ما زنان در حوزه‌های سیاسی، مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی هم مطرح است»

سحر با تاکید براینکە در اینجا فقط بحث حجاب نیست می‌گوید: حضور ما زنان در حوزه‌های سیاسی، مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی هم مطرح بوده است که متاسفانه ما در این عرصه ها شاهد هیچ گونه پیشرفت و باز شدن فضا در این عرصه ها برای زنان نیستیم.

 

با اجبار خانواده ازدواج کردم و از تحصیل محروم شدم ولی در خانواده تسلیم مردسالاری نشدم

او می‌گوید: هم زمان با قیام ژینا زنان  شروع به تشدید فعالیت برای تشکل یابی و همبستگی کردند آنها نمی‌خواهند تامین حقوق زنان در آینده ایران به تاخیر بیفتد یا کنار گذاشته شود این هم یک تکان بزرگ برای فعالان حقوق زنان و جامعه ی مدنی بود   و حتی در جامعه ایران و کوردستان مایه خوشحالی بود که زنان به عنوان پیش برنده تحولات در میدان حاضر بودند واین که همه ی این زنان به همبستگی رسیدن که مبادا مطالبات زنان و نقش سیاسی و اجتماعی آنها مثل قدیم کنار گذاشته شود یا به تاخیر بیفتد. فعالان و کنشگران در حوزی زنان از طیف های پیشرو هستند.

سحر در پایان سخنان خود می‌گوید: به خاطر این که در خانواده سنتی به دنیا آمدم و کارشناسی علوم سیاسی گرفتم و با اجبار خانواده ازدواج کردم و از تحصیل محروم شدم ولی در خانواده تسلیم مردسالاری نشدم و هر روز در خانه و خیابان در راستای قیام زن، زندگی، آزادی مبارزه می‌کنم و در محیط خانواده با نابرابری و بی عدالتی های زیادی مواجه شدم که باعث شد همیشه از حقوق خودم در مقابل خانواده و جامعه دفاع کنم و به امید این که بتوانم با آگاه سازی زنان کوچک ترین کمکی به حقوق آنها کرده باشم که هیچ دختری در خانواده و جامعه دیگر قربانی نشود در نهایت با انقلاب ژینا همگام شدم.

«زنان امروز در خیابان و در زندگی روزمره خود با برداشتن حجاب اجباری به صورت روزانه در حال مبارزه و دهن کجی به جمهوری اسلامی هستند و این واقعیت به صورت آشکار در خیابان ها مشهود است»

قوانین حجاب اجباری قبل از قیام ژینا اگرچه همانند یک تحمیل و یک اجبار و نقض حقوق زنان به نظر می رسید پس از قیام ژینا اکنون نشانه ای از مخالفت و مبارزه با جمهوری اسلامی و آزادی خواهی و مطالبه گری زنان و تمام اقشار جامعه است و این نافرمانی مدنی نشان می دهد که زنان دیگر ترسی از دیکتاتوری بزرگ ندارند و تمام سخنان و تهدیداتی که در مورد رعایت اجباری حجاب مطرح می‌شود آنها را به عقب نمی‌برد.

 

«مزدوران حکومتی را علیه زن ها تشویق می‌کنند»

روژان معروفی «نام مستعار»اهل مهاباد است او در مورد  حجاب می گوید:« تا به حال در مهاباد حساسیت حکومتی نسبت به رعایت حجاب وجود نداشت و اینجا حتی گشت ارشاد نداشتیم. بعد از قیام ژینا همه چیز عوض شد و حساسیت روی رعایت حجاب بیشتر شده است. مزدوران حکومتی را علیه زن ها تشویق می‌کنند و شاهد برخورد با زن ها از سوی بسیجیان بوده‌ایم اما باز هم نسبت به شهرهای دیگر مهاباد سرکش تر و شورشی تر است و کنترل زنان مهاباد برای حکومت بسیار سخت است. امروز که بی حجابی جدا از حق خودمان یک نوع مبارزه هم است‌، زن های زیادی را در خیابان، دانشگاه، بانک، مدرسه و مطب دکتر  با حجاب اختیاری خودشان می‌بینم و با رسیدن فصل گرما  زنان  پوشش اجباری را بیشتر کنار می‌گذارند».

 

«تنبیه و تهدید کارساز نخواهد»

سوما رفیعی «نام مستعار» یکی دیگر از زنان مهابادی و دانشجوی جامعه شناسی است و در مورد نداشتن حجاب اجباری می‌گوید:« قبلا اگر پوشش بازتری انتخاب می‌کردم فضای اجتماعی و عرفی و حکومتی جامعه ما را آزار می‌داد اما بعد از قیام و اعتراضات اخیر دیدگاه مردم عوض شده است. خیلی از مردان از اینکه زنانشان پیش‌قدم شوند می‌ترسند اما این ترس در زنان وجود ندارد و مبارزه برای حق حداقلی خودمان از پوشش نباید باعث ترس ما شود. وقتی همه با هم و در کنار هم با پوشش اختیاری خودمان بیرون برویم دیگر هیچ قانون و حکومتی نمی‌تواند به زنان زور بگوید و تنبیه و تهدید کارساز نخواهد بود. جامعه و حکومت باید آزادی زنان و اختیار آن ها بر زندگی و انتخابشان را به رسمیت بشناسد و مبارزه با حجاب اجباری گامی مهم برای رسیدن به این هدف است».