محموله‌ای سرّی در پلاستیکِ مشکی

در قفسه‌های پنهان فروشگاه‌ها، کالایی حیاتی برای زنان وجود دارد که هنوز تابوست و با سکوت و شرم همراه است. خرید و استفاده از آن، بازتابی است از محدودیت‌ها و تابوهای اجتماعی که زندگی روزمره زنان را در خانواده، مدرسه و اجتماع تحت تأثیر قرار داده است.

 

نسيم احمدی  

كرماشان- در حاشیه‌ترین قفسه‌ی فروشگاه‌ها، جایی به دور از نگاه‌ عموم، کالایی وجود دارد که برای بسیاری از زنان حیاتی است؛ اما با آن مانند متاعی ممنوعه و شرم‌آور برخورد می‌شود. 

قاعدگی، یکی از نشانه‌های طبیعی بلوغ در تمام زنان جهان است. در بسیاری از کشورها، این پدیده به‌عنوان بخشی عادی از زندگی پذیرفته شده و درباره‌اش آزادانه صحبت می‌شود، اما در جوامعی مانند ایران و به‌طور کلی در کشورهایی که زیر سلطه‌ی مردسالاری قرار دارند، پریود هنوز هم موضوعی پنهان است و تابو محسوب می‌شود. در واقع در این کشورها، پریود موضوعی است که نباید درباره‌اش صحبت کرد و حتی خريد محصولات مرتبط با آن مانند نواربهداشتی نیز باید در خفا و پنهانی صورت گیرد. در ایران به دلیل فرهنگ حاکم، در بیشتر مواقع این محصول در بسته‌بندی‌های تیره و مخفی جابجا می‌شود و خرید آن توسط زنان تنها زمانی انجام می‌گیرد که فروشگاه از مشتری خالی باشد.

این پنهان‌کاری تنها به فروشگاه و خرید کالاهای مرتبط با پریود ختم نمی‌شود، بلکه در خانواده، مدرسه، محیطِ کار، خیابان و بسیاری از موقعیت‌های دیگر نیز زنان ناچارند پریود خود را پنهان کنند. 

در واقع، دختران از همان نخستین تجربه‌ی قاعدگی، از مادران خود می‌آموزند که این مسئله رازی بزرگ و شخصی است که باید نهفته باقی بماند؛ رازی که نباید درباره‌اش پرسید، نباید آن را نشان داد و نباید اجازه داد کسی از آن باخبر شود.
         

 

اما هدف از محدودیت‌هایی که درباره پریود وجود دارد تنها پنهان نگه داشتن آن از مردهای خانواده نیست؛ بلکه زنان هم حتی با یکدیگر درباره‌ی آن صحبت نمی‌کنند.

 

زبان سکوت؛ خودسانسوری و واژگان رمزآلود

بسیاری از زنان در مکالمات روزمره خود با زنان دیگر، به جای اینکه بگویند پریود هستند از جملاتی مانند:« وقت آن شرّ همیشگی است، در خون هستم، آن اتفاق افتاده است، بدنم در بدبختی است» و ده‌ها کلمه دیگر که مستقیما به پریود اشاره نمی‌شود، استفاده می‌کنند.

این جایگزینی واژه، در واقع ریشه در شرمی دارد که سال‌های بسیاری از طریق باورهای زن ستیز، در ذهن زنان نهادینه شده است. در واقع این خودسانسوری برخاسته از محدودیت‌هایی برای ممانعت زنان از گفتگوی آزاد و تحمیل سکوت به آنان است. اما این سکوت تنها در بیان واژگان خلاصه نشده بلکه به مرور زمان تبدیل به بخشی از هویت زنانه آنها شده است.

 

تجربه زنان در خانواده و محل کار

ستاره درباره تلاش برای پنهان کردن پریود خود، چنین روایت می‌کند: «معمولا نوار بهداشتی خود را در مکانی که مطمئن باشم در دسترس دیگر اعضای خانواده نیست، نگهداری می‌کنم. در حقیقت چیزی که از کودکی آموخته‌ام این بوده است که پدر و برادرانم نباید نواربهداشتی من را ببینند. علاوه بر این، معمولا من، مادر و خواهرانم مستقیم درباره نواربهداشتی و پریود صحبت نمی‌کنیم و برای تهیه نواربهداشتی هم هیچگاه از محله‌ای که ساکن هستیم خریداری نمی‌کنیم چرا که شرم موجود، اجازه این کار را نمی‌دهد.»

تمام این ممنوعیت‌های زنان، ریشه در یک شبکه‌ی سازمان‌یافته دارد که توانسته زنان را برای کوچکترین مسئله‌ای رهبری کند و قدرت اختیار را از آنان بگیرد. در واقع آموزه‌های مردسالاری باعث شده زنان به صورت گسترده، حتی در کنار هم جنس‌های خود نیز قدرت صحبت درباره مسائل زنانه نداشته باشند. در واقع خودداری از صحبت درباره پریود بیشتر از آن که از شرم باشد، ریشه در ترس و ضعیف پنداشتن زنان دارد.

ثریا، دانشجوی جامعه‌شناسی دانشگاه رازی کرماشان، در این زمینه دیدگاهی دارد و می‌گوید: «سال‌هاست که مسئله پریود زنان به ابزاری برای مزاح و تمسخر در میان برخی مردان تبدیل شده است. به‌عنوان مثال، اگر زنی رفتار عصبی از خود نشان دهد، فوراً آن را به عادت ماهیانه نسبت می‌دهند؛ گویی پریود نه یک فرآیند زیستی، بلکه نشانه‌ای از بی‌منطقی یا ضعف است. این نوع برخورد، در واقع تلاشی برای تحقیر زنان از طریق تمسخر بدن و تجربه زیستی آنان است. 

در بسیاری از موارد، مردان برای توصیف نوار بهداشتی از واژگانی چون مای‌بی‌بی زنانه یا لحاف داخل شورت استفاده می‌کنند و در مورد تامپون نیز عباراتی مانند خفه‌کن یا چوب‌پنبه واژن استفاده می‌کنند. این زبان تحقیرآمیز نه‌تنها بیانگر ناآگاهی است، بلکه بازتابی از ساختارهای جنسیت‌زده‌ای‌ است که پریود را امری شرم‌آور و زنانه‌ بودن را امری قابل تمسخر جلوه می‌دهد.»

زینب.ث، که در محل کار خود تجربه‌ی تمسخر از سوی برخی همکاران مرد را داشته، چنین روایت می‌کند:« معمولاً نوار بهداشتی استفاده‌شده‌ام را قبل از دور انداختن رول می‌کنم تا به‌صورت باز و پهن‌شده در سطل زباله قرار نگیرد و کسی آن را نبیند. مدتی پیش، یکی از همکاران مرد من نواربهداشتی پیچیده‌شده‌ام را در سطل دیده بود و با لحنی تمسخرآمیز به دیگران می‌گفت: زن‌ها موجودات خوبی هستند، فقط حیف که زیادی رولت توت‌فرنگی تولید می‌کنند.

از آن زمان، دیگر نوار بهداشتی مصرف‌شده‌ام را در سطل زباله نمی‌اندازم؛ آن را در کیفم می‌گذارم و با خودم به خانه می‌برم گویی ما زنان صلاحیت این را نداریم که از سطل زباله مشترک با مردان استفاده کنیم.»

 

پریود به عنوان ابزار تحقیر و کنترل

در باور مردانی که به نظام مردسالارانه پایبندند، فیزیولوژی بدن زن می‌تواند بهانه‌ای برای تحقیر و تمسخر باشد. خودبرتربینی این افراد به آنان اجازه می‌دهد تا با پدیده‌های طبیعی و زیستی مرتبط با بدن زنان، نگاهی تحقیرآمیز داشته باشند و آن را دستاویزی برای کوچک‌انگاری قرار دهند. 

استفاده از ابزارها و روش‌های گوناگون برای تضعیف جایگاه زنان، حربه‌ای دیرینه در ساختارهای مردسالارانه است؛ سازوکاری که با سرکوب مستمر و القای باور به ناتوانی جنس مؤنث، می‌کوشد اعتماد به نفس و خودباوری را از زنان سلب کند. محروم‌سازی زنان از اتکای به نفس، آنان را به پذیرش بی‌چون و چرای قوانین مردانه سوق می‌دهد و قدرت اعتراض و پرسش برای دلیل پذیرفتن چنین فشارهایی را، از آنان می‌گیرد.

 

شکستن تابو؛ مسیر آگاهی و مقاومت زنان

تا زمانی که زنان زیر فشار این حملات تحقیرآمیز قرار دارند، رهایی از سلطنتی که مردان برای خود ساخته‌اند، دشوار و نفس‌گیر خواهد بود. اما این دژ مستحکم مردسالاری، با هر قدم کوچک در مسیر آگاهی و اعتراض می‌تواند ترک بردارد و گاهی ضربات پتکی که می‌تواند به این بنا آسیب برساند در قالب شکستن تابوها باشد. این شکستن تابوها، حتی می‌تواند در تغییر رنگ پلاستیک مشکی حمل نواربهداشتی به بسته‌بندی‌ای شفاف و بی‌پرده، آغاز شود.