مازانی در لبه‌ی آسمیلاسیون؛ «گویش تبری را در فرزندانم نهادینه کرده‎ام»

زبان مازانی درخطر جدی آسمیله شدن است و در صورت ادامه روند فعلی احتمال آسمیله شدن در فارسی وجود دارد. در این گزارش زنان مازانی از تلاش‌هایشان برای بقای زبان مادری خود سخن می‌گویند.

روژین قادری

سردشت- زبان مازانی که به نام‎های مازرونی، طبری، گیلکی و .... مشهور است یکی از گروه زبان‌های شمال ایران است. این گروه به زبان‌های زازاکی(در باکور کوردستان)، گورانی(هورامان)، تاتی، تالشی، گیلکی، مازندرانی و سمنانی نزدیک است و از لحاظ تاریخی جز شاخەهای شمال غربی زبان‎های ایرانی بوده و در ارتباط با زبان اشکانی است. مردم مازندران گویششان را «گلکی» می‎نامند.

زبان‎شناسان گویش تبری را از خانوادەی زبان‎های هند و اروپایی می‎‎دانند که این گویش افزون بر مازندران در برخی از مناطق استان‎‌‌های گلستان و سمنان نیز رواج دارد. زبان مازندرانی کنونی که به‌ اشتباه با نام گیلکی خوانده می‌‎شود، گویش تبری است که برگرفته از نام سرزمین تبرستان است. این گویش از معدود گویش‎های ایرانی است که از زیرشاخەهای زبان کاسپین و نیز ادامەی زبان اشکانی به شمار می‌‎رود. گویش تبری در گذشته دارای ادبیات پربار و گسترده‌ای بود که از آن جمله می‎توان کتاب مشهور مرزبان‎نامه را نام برد که به گویش تبری نگاشته شده است اما امروزه تنها ترجمەی فارسی آن در دسترس مردم است. ازجمله آثار فاخر دیگر ادبیات تبری نیکی‎نامه، باوندنامه، طنزالااسرار و چامەهای امیر پازواری و در زمان معاصر مجموعه «اشعار روجا» اثر نیما یوشیج را می‌‎‌‌توان نام برد.

از تعدادی از زنان ساکن مازندران در رابطه با زبان مادریشان یعنی مازانی سوال پرسیدیم تا دیدگاه آنها را در رابطه با زبان مادرشان جویا شویم.

فاطمه موسوی ۴۵ ساله ساکن یکی از روستاهای مازندران است، او در مورد اهمیت زبان مازانی(گویش تبری) می گوید: «برای زبان مادری ارزش قائل هستم، همیشه و حتی در مکان‌های اداری نیز از مازانی استفاده می‌کنم، من به دو دختر و پسرم هم از ابتدا با مازانی صحبت کردم و گویش تبری را به آنها آموختم. گویش تبری را در فرزندان خود نهادینه کردەام و وظیفه‌ی خودم را در انتقال و حفظ هویتم به عمل رساندنم. اما این بیشتر در خصوص زنان روستایی صادق است تا زنان ساکن شهر، چون صدها مورد را می‌شناسم که با توجیه اینکه برای آیندەی شغلی و تحصیلی فرزندانشان مشکل بوجود نیاید از ابتدا به زبان فارسی با فرزندانشان صحبت می‌کنند، هرچند این نسل جدید هم اغلب گویش تبری را متوجه می‌شوند اما قادر به صحبت کردن با آن نیستند و خطر آسمیله شدن، به طور جدی وجود دارد.»

تیسا مرعشیان‏ ٣١ ساله و ساکن شهر بابل است، او اکنون کارمند بانک است، در مورد زبان مادری‌اش گفت: «من معتقدم که کاربست گویش تبری چندان حائز اهمیت نمی‌‎باشد و حتی در برخی از موارد مانند مکان‌های اداری کاربست گویش تبری نکوهیده است و باید حتی‎الامکان از واژگان فارسی و حتی بدون لهجه صحبت کرد. درست است خطر انقراض گویش تبری وجود دارد اما شرایط به گونه‌ای است که در واقعیت کاربست زبان فارسی ارزش تلقی می‎شود.»

ونوشه حسینی ٢۴ ساله و فارغ التحصیل دانشگاه است. او در رابطه با زبان مازانی و خطر آسمیله شدن می‌گوید: «باید در بستر خانواده و در محیط‎‌‌ها و مکالمات، گویش تبری رواج داشته باشد. ما باید به حفظ گویش تبری اهتمام بورزیم و زبان فرهنگمان را به نسل‎‌های آینده منتقل کنیم. اگر روزی تدریس رسمی زبان تبری در مدارس ترویج پیدا کند از آسمیله شدن رهایی ‌می‌یابیم، من نقش موسیقی‎‌‌های فولکلور را پررنگ می‌‎دانم و این مهم را عاملی غیررسمی جهت ابقا و ترویج زبان مازنی می‎دانم. اکنون گویش تبری به شدت در خطر انقراض است چرا که بسیاری از واژگان اصیل این زبان دیگر به کار برده نمی‌شوند و واژگان فارسی جایگزین آن‌ها شده‎ است.»

زبان مازانی جزئی از هویت و فرهنگ هزاران سالەی ساکنان مازندران است، اما اکنون در بین نسل‎ جدید، استفاده از آن کم‎رنگ شده است و درخطر آسمیله آن به طور جدی وجود دارد. اگر موسیقی فولکلور میان مازندرانی‌ها تحکیم و تقویت شود و زبان مازنی در مدارس و آموزشگاه‎ها تدریس شود، خطر از دست رفتن این زبان کمتر خواهد شد.