خودشناسی راز موفقیت و توانایی زنان در مدیریت

خودشناسی زمینه‌ساز اعتلای زنان است که منجر به خودمدیریت و تصمیم‌گیری با روحیه‌ای زنانه می‌شود و این روحیه برخاسته از خودمدیریتی در نتیجه‌ی خودشناسی و اجرای اندیشەی آزادی زن است.

 

خودشناسی زمینه‌ساز اعتلای زنان است که منجر به خودمدیریت و تصمیم‌گیری با روحیه‌ای زنانه می‌شود و این روحیه برخاسته از خودمدیریتی در نتیجه‌ی خودشناسی و اجرای اندیشەی آزادی زن است.

 

ترزه طاها

 سلیمانی- توانایی خودمدیریتی  و تصمیم‌گیری زنان موضوعی است که در رسانه‌ها مورد بحث قرار می‌گیرد، این موضوع ورد زبان تشکل‌ها و فعالان زنان است و زنانی را که در عرصه‌های سیاسی و دولتی شاغل هستند مورد انتقاد می‌دهند.

خودشناسی نخستین و اصلی‌ترین گام برای ایجاد توانایی تصمیم‌گیری و خودمدیریتی در زنان است، خودشناسی فرآیندی برای رسیدن زنان به واقعیت، راهی برای رسیدن به زیبایی و حقیقت است، چرا کە با عدم وجود آزادی، خودشناسی نیز وجود نخواهد داشت، پس نظریه‌ی‌ آزادی زن نخستین قدم برای رسیدن بە خودشناسی است.

ناگیهان آکارسل، عضو آکادمی ژنولوژی، معتقد است خودشناسی از شناخت خود، تاریخ، جامعه، طبیعت و محیطی که در آن زندگی می‌کند به وجود خواهد آمد، همچنین اجرای نظریه "آزادی زن" مهم‌ترین گامی است کە باید برای رسیدن بە خودشناسی در پیش گرفت که این نظریه از پنج اصل تشکیل شده است:

نخست آزاد اندیشی، دوم عملی ساختن آزاد اندیشی و بە کار گرفتن آن، سوم برداشتن گام‌ عملی در جهت ایدئولوژی آزادی زن و مرحله‌ی چهارم مبارزە است برای عملی ساختن و بە کارگرفتن اندیشەی آزاد مبارزە ضروری است، در نهایت سازماندهی و فعالیت زنان زیبایی و زیباشناسی را در ابعاد ذهنی، روانی و جسمی ایجاد می‌کند.

 

"قدرت و انرژی زنان مبتکرانه است"

ناگیهان آکارسل، به اهمیت نظریه‌ی آزادی زن می‌پردازد ومعتقد است اگر زنی دارای ذهنیت و نظریه‌ی آزادی زن باشد، می‌تواند به نفع جامعه و آینده تصمیم بگیرد، زن با داشتن خودآگاهی و خودآموزی می‌تواند قدرت مدیریت را نیز دارا باشد، جامعه را مدیریت کند و مسائل خانواده‌ را حل کند، "قدرت و انرژی زن، توانایی بسیار مبتکرانه و سازنده‌ای است". به همین دلیل است که هرگاه زنی دارای اندیشه‌ی آزاد باشد، تنها برای رسیدن بە اهدافش، سازماندهی، فعالیت و برنامەهایش مسیری نیاز است.

برای خودمدیریتی و تصمیم‌گیری زنان باید در دو بعد کار کرد، نخست خود زن و دوم سیستم. که باید هر دو بعد را در یک جهت و با سرعت پیش برد.

در سطح فردی، احساس، خستگی و کار، سازماندهی و همکاری با یکدیگر و تبادل اطلاعات خواهد بود، اما این عضو آکادمی ژنولوژی معتقد است که اکنون مشکل عدم آموزش زنان و نرسیدن به خودشناسی، نادیده گرفتن ابزارهای فرهنگی مانند کتاب، موسیقی، فیلم و هنر است کە این ابزارها از عوامل اصلی شکوفایی زنان هستند.

 

"سازمان‌ها باید بدانند که چه می‌خواهند و چه می‌کنند"

 وی در ادامە‌ی توضیحاتش گفت: سازمان‌های زنان، آموزش و پرورش و سیستم آموزش خانواده، سه نهادی هستند که می‌توانند در آموزش زنان نقش داشتە باشند. وجود تنعیض در خانوادەها باعث ایجاد ذهنیت تبعیض‌گرا در کودکان می‌شود، مثلا وقتی دختری متولد می‌شود به او عروسک داده و  وقتی پسری متولد شده به او اسلحه می‌دهند.

در سطح سازمانی، سازمان‌ها باید بدانند که چه می‌خواهند و چه می‌کنند و باید از خود بپرسند که نگرش آن‌ها نسبت به اقتدار و کشتار زنان چگونه باید باشد، باید تبعیض جنسیتی و نزادپرستی را بە ویژە در رسانەها درک کنند.

وی هم‌چنین خاطرنشان می‌کند که آموزش در تشکل‌ها و هماهنگی آنها حائز اهمیت است، اما مبارزه راه‌ها و راهکارهای خاص خود را دارد. سازمان‌ها در وهلەی نخست باید برای آموزش زنان تلاش کنند، نخست زنان بە خودشناسی برسند و بعد بتوانند مردها را آموزش دهند، اگر زن خواهان اراده است پس باید تمام مراحل را طی کند و آموزش روحی، اندیشه‌ی آزاد و بی‌باک را سپری کند.

 

"اهمیت خودشناسی زنان در تصمیم گیری"

همیشه گفته شده است که زن باید هویت واقعی زن‌بودن خود را حفظ کند، زنان در تصمیم‌گیری باید باید متفاوت باشند، تصمیم باید عاری از مصلحت حزبی، سیاسی، اقتصادی و هر مصلحت دیگری گرفته شود و این تصمیم به نفع شهروندان، جامعه و آینده‌ی مردمشان باشد.

وقتی یک زن بر اساس مجموعه‌ای از منافع مختلف تصمیم می‌گیرد این تصمیم به نفع ذهنیت مردسالار است، ، برخلاف ذهنیت مردسالارانه که تصمیمات آن بر اساس منافع فردی و دستاوردهای مادی است، منافع جامعه، افراد، آینده، دموکراسی، محیط زیست و تمام زندگی باید مبنای تصمیم‌گیری زن باشد.