خشونت‌های اتاق زایمان علیه زنان

بی‌توجهی، آزار جسمی و عدم احترام در هنگام زایمان، خشونت زایمانی است. این رفتار به‌منزله‌ی نقض حقوق زن تلقی می‌شود. این امر یک مشکل مکرر و جهانی است. زنان در هنگام زایمان در مراکز درمانی و بهداشتی رفتارهای توهین‌آمیز و غفلت‌آمیز را تجربه می‌کنند. در هنگام زایمان، یک زن بسیار آسیب‌پذیر است و نمی‌تواند از خود محافظت کند و همین امر موجب افزایش این برخوردهای غیرانسانی و آزار روحی و جسمی تجربه‌ی دردناکی از زایمان برای مادران به‌جا می‌گذارد. سوءاستفاده در هنگام زایمان می‌تواند در طیف کاملی از مراقبت‌های غیرمحرمانه، مراقبت‌های غیرشرافتمندانه، تبعیض، سوءاستفاده‌ی جسمی، مراقبت‌های غیرموافق و کنار گذاشتن مراقبت‌ها باشد.


بهار عباسی

مهاباد- بی‌توجهی، آزار جسمی و عدم احترام در هنگام زایمان، خشونت زایمانی است. این رفتار به‌منزله‌ی نقض حقوق زن تلقی می‌شود. این امر یک مشکل مکرر و جهانی است. زنان در هنگام زایمان در مراکز درمانی و بهداشتی رفتارهای توهین‌آمیز و غفلت‌آمیز را تجربه می‌کنند. در هنگام زایمان، یک زن بسیار آسیب‌پذیر است و نمی‌تواند از خود محافظت کند و همین امر موجب افزایش این برخوردهای غیرانسانی و آزار روحی و جسمی تجربه‌ی دردناکی از زایمان برای مادران به‌جا می‌گذارد. سوءاستفاده در هنگام زایمان می‌تواند در طیف کاملی از مراقبت‌های غیرمحرمانه، مراقبت‌های غیرشرافتمندانه، تبعیض، سوءاستفاده‌ی جسمی، مراقبت‌های غیرموافق و کنار گذاشتن مراقبت‌ها باشد.

 

خبرگزاری زن با مریم حسینی، مشاور حقوقی و فعال زنان گفت‌وگویی انجام داده است.

چرا نگاە بعضی از ماماها و پرستاران به مسئله‌ی بارداری نگاهی توأم با شماتت به بدن زن است؟

رابطه‌ی پزشک و بیمار در این مسئله بسیار حائز اهمیت است. قاعدتاً در اتاق زایمان ما با افرادی مانند ماما پزشک، پرستارها، ماما همراه و سایر پرسنل خدماتی روبه‌رو هستیم. همچنین ماما همراه‌ها را داریم که امر جدیدی هست که در سازمان نظام پزشکی رخ‌داده است و در این حالت فردی که از تمکن مالی بیشتری برخوردار است یک نفر را در ماه‌های آخر بارداری به‌عنوان شخصی که همراه مریض است و این شخص بتواند پروسه‌ی زایمان را بهتر طی کند. صرفاً این مسئله به‌صورت عام و همگانی بین همه‌ی افرادی که زایمان را انجام می‌دهند شکل نگرفته است و عملاً وجود ندارد؛ و فقط افرادی که از لحاظ مالی توانایی دارند و یا امکان همراه داشتن فردی به‌عنوان همراه برای این افراد میسر نیست، از یک فرد به‌عنوان ماما همراه کمک می‌گیرند. همچنین به جهت اینکه در جامعه‌ی ما مردان اجازه‌ی حضور بر بالین همسرشان را در اتاق زایمان ندارند درنتیجه بهترین پروسه‌ای که می‌توان برای زایمان در نظر گرفت مسئله‌ی ماما همراه خواهد بود.

در گام بعدی می‌توان گفت روابط افرادی که در اتاق زایمان حضور دارند با فرد بیمار ازجمله روابطی است که به علت نابرابری جایگاهی است. چون فردی که در حال زایمان است و از شدت درد آن‌چنان به خود می‌پیچید تنها راه‌حل برای تسکین آلام و دردی که در آن زمان دارد کمک‌های همین ماماها، پزشک‌ها، پرستاران و ماما همراه‌ها هستند.

به جهت اینکه این افراد در این جایگاه قرار دارند و همچنین فرد بیمار با توجه به دردی که دارد حاضر است رفتار و یا برخورد این افراد را بپذیرد اما دردی که دارد تسکین یابد. در این میان این موضوع به دلیل تابو دانستن رابطه‌ی جنسی در جوامع ما است. متأسفانه در جامعه‌ی ما آن‌چنان آموزش و آگاهی پیرامون رابطه‌ی جنسی به زنان و مردان و حتی سایر افراد جامعه که شامل افراد تحصیل‌کرده نیز خواهد بود، داده نشده است. به همین سبب زمانی که فردی باردار خواهد شد، نگاه افراد حتی در صورت ازدواج و رابطه‌ی شرعی به این فرد توأم با شماتت خواهد بود. چراکه این تابو هنوز در جامعه پابرجاست و جامعه هنوز بر این باور است که رابطه‌ی جنسی در جامعه ما باید پشت پرده صورت بگیرد و همین پشت پرده‌ دیدن‌ها باعث شده است که حتی افرادی که به‌عنوان پرسنل بیمارستان در جامعه حضور دارند و روزانه با این موضوع روبه‌رو خواهند شد نگاهی توأم با تبعیض به این موضوع داشته باشند.

 

چرا زنان باردار در عین زایمان تحقیر می‌شوند کتک می‌خورند و چرا بدن زن تحقیر می‌شود و جوری با او رفتار می‌کنند که کار بدی انجام داده است؟

اگر بخواهیم رابطه‌ی بیمار با پزشک را بررسی کنیم با توجه به پژوهش‌هایی که در رابطه با این موضوع انجام‌گرفته است عوامل بسیار زیادی در این موضوع دخیل هستند. در پیرامون این ارتباط به مسائل مالی توجه ویژه‌ای خواهد شد، همچنین میزان تحصیلات فرد، بارداری‌هایی که فرد قبلاً تجربه کرده است، بهداشت جسمی و جنسی فرد و حتی شکل ناحیه‌ی تناسلی فرد در شیوه‌ی رفتار پزشک یا سایر پرسنل با بیمار تأثیرگذار بوده است. از دیگر عواملی که در این موضوع تأثیرگذار بوده این است که متأسفانه به جهت اینکه تعداد افراد کادر درمان در هر شیفت به حدنصاب نمی‌رسد و بیمارستان‌ها با کمبود پرسنل مواجه هستند. این افراد معمولاً نوبت‌های پیاپی و سنگینی دارند و باعث خستگی شدید کادر درمان خواهد شد و چون درآمد این افراد با توجه به‌سختی کار ناچیز است به علت فشارهایی که ازلحاظ مالی، جسمی و حتی از طرف خانواده به این افراد وارد می‌شود، شیوه‌ی برخورد با بیمار تحت تأثیر این عوامل نیز خواهد بود. همه‌ی این عواملی که گفته شد باعث نگاه از بالا به پایین پرسنل به فرد بیمار خواهد شد. حتی تک‌تک این عوامل نیز باعث شکل‌گیری نگاه تبعیض‌آمیز نیز خواهند شد و گاهی هم مالکیت بر بدن هم می‌تواند تأثیر بسزایی روی این موضوع داشته باشد.

 

چرا نوجوانان، زنان مهاجر، زنان آلوده به HIV و زنان اقلیت اتنیکی بیشتر مورد خشونت قرار می‌گیرند؟

مسئله‌ی قومیت بسیار مطرح است، متأسفانه ما با پروسه‌ای به نام شکاف‌های قومیتی در کشورمان روبه‌رو هستیم. نه‌تنها در کشور بلکه در یک شهرستان هم می‌توان این را به‌وضوح مشاهده کرد. گاهی تفاوت در گویش زبانی در مناطق مختلف بین افراد سبب بروز خشونت خواهد شد. به‌عنوان‌مثال اگر فردی در قومی به دلیل مراودات اجتماعی پایین‌تر و یا سایر مشکلات از مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی کافی برخوردار نباشد نسبت‌هایی را به فرد خواهند داد و فرد را به دلیل قومیت، گویش و یا فرهنگ مورد خشونت کلامی قرار خواهند داد. به‌عنوان‌مثال پرسنل، بیمار را به‌واسطه‌ی قومیت به فهم پایین و یا بی‌فرهنگی به‌صورت کلامی آزار خواهند داد.

درواقع انگ‌های قومیتی در اتاق زایمان را دوباره بازگو می‌کنند و همین سبب خواهد شد که نگاه قومیتی به افرادی که در قوم‌های متفاوت با گویش‌های متفاوت زندگی می‌کنند شکل بگیرد، مخصوصاً در شهرهای کوچک که پراکندگی قومی در آن‌ها بسیار بیشتر است.

در مورد زنان مهاجر متأسفانه می‌توان گفت شاید در تمام دنیا با این مسئله مواجه باشیم و بیشتر در بین افرادی که به‌واسطه‌ی جنگ و یا مسائل اقتصادی مجبور به مهاجرت شده‌اند و پروسه‌ی بارداری و زایمان خود را در کشور دیگری می‌گذرانند، دیده می‌شود. در باب این موضوع می‌توانیم به زنان افغان اشاره‌کنیم که متأسفانه به دلیل جنگ‌های پیاپی که در افغانستان شکل می‌گیرد و مشکلات بد اقتصادی به ایران مهاجرت کرده‌اند و حتی به دلیل نداشتن اوراق هویتی که دارند، پروسه‌ی زایمان و مراقبت‌های دوران بارداری آن‌ها به‌عنوان یک فرد و یک شهروند زیر سوال خواهد رفت. مسئله‌ی بسیار مهم دیگر زنان مبتلا به HIV هستند که باید پرونده‌های خاصی برای آن‌ها تشکیل شود و قبل از پروسه‌ی بارداری باید یک سری آمادگی‌های بارداری به آن‌ها آموزش داده شود؛ و گاهی اوقات ممکن است که فرد در رابطه‌ای است که اصلاً رابطه‌ی مشروعی نیست و فرد دچار HIV است، مادر فرزندی را به دنیا خواهد آورد که این فرزند یا توسط مادر نگهداری خواهد شد یا به بهزیستی سپرده خواهد شد؛ و باید این موضوع در نظر گرفته شود که ما این فرزند را به‌عنوان فردی HIV مثبت وارد جامعه می‌کنیم و عوامل ذکرشده بسیار حائز اهمیت است. این عوامل باعث می‌شود که فرد یک بارداری و یک زایمان صحیح در بازه‌ی زمانی که برای او در نظر گرفته‌شده است را به‌صورت حساس پیگیری کند.

نوجوانانی که ممکن است در یک رابطه‌ی مشروع و به‌عنوان قربانیان کودک‌همسری می‌توان چنین اتفاقی را برایشان متصور شد، به صورتی که در اتاق زایمان نوجوان را با سخنان آزاردهنده تحت عنوان این‌که: چه وقت بارداریت بود؟ چه وقت زایمانت بود؟ چرا این کار را کردی؟ مورد سرزنش قرار می‌دهند؛ و گاهی اوقات با الفاظ بسیار رکیک فرد را در اتاق زایمان آزار می‌دهند و یا با کتک زدن نوجوان در هنگام زایمان با توجه به این‌که بدن فرد زیر ۱۸ سال با سایر افراد متفاوت است زایمان‌های سختی را پشت سر خواهند گذاشت.

 

 خشونت زایمانی نقض حقوق اولیه‌ی انسانی زنان است چه پیامد‌های بر سلامت مادران دارد؟

خشونت‌های اتاق زایمان نقض اولیه‌ی انسانی زنان است چراکه در منشور حقوق بیمار قاعدتاً این موارد ذکرشده است و پرسنل پزشکی پیش از هر چیزی درزمانی که فرد دوران بارداری را طی خواهد کرد و به پزشک، ماما یا مراکز بهداشت مراجعه می‌کند می‌بایست منشور حقوق بیمار را در اختیار بیمار قرار دهند تا بیمار بتواند آن را مطالعه کند و از حق‌وحقوق خود مطلع شود.

بیشترین خشونت‌های اتاق زایمان خشونت‌های کلامی هستند که گاهی جنسی و جسمی نیز خواهند بود. خشونت کلامی مادران سلامت روان مادران را به خطر خواهد انداخت. در مواردی با به دنیا آمدن نوزاد مرده، مادر را بر روی تخت زایمان رها می‌کنند و به وضعیت مادر رسیدگی نخواهد شد و همین امر باعث ایجاد عفونت‌های زایمان برای مادران بوده است.

متأسفانه در اتاق زایمان آمپول‌های فشار بسیاری مورداستفاده قرار می‌گیرد تا فرد سریع‌تر پروسه زایمان را طی کند؛ و اجازه نمی‌دهند تا دردهای زایمان به‌صورت طبیعی سپری شوند. آمپول‌های فشار دوز مشخصی دارند و پزشک حق استفاده از دوز بالاتر را ندارد. موضوع دیگر این است که اگر مادر به لحاظ روانی و جسمی آمادگی زایمان طبیعی را ندارد باید سزارین و یا زایمان در آب را برای این افراد در نظر گرفت؛ که در این حالت این اجازه داده نمی‌شود با استفاده از آمپول‌های فشار پروسه‌ی زایمان را تسریع می‌بخشند در این حالات مادرانی که ازنظر جسمی کشش زایمان‌ طبیعی را ندارند و یا مادرانی که وزن بالایی دارند دچار پارگی‌های شدید خواهند شد.

همچنین گاهی اوقات اصلاً فرد نیازی به برش یا (اپیزیوتومی) ندارد که در زایمان‌های طبیعی صورت می‌گیرد ولی متأسفانه این برش‌ها را ایجاد می‌کنند و در زایمان‌های دوم و سوم به لحاظ زیاد بودن این برش‌ها افراد دچار پارگی‌های شدیدی خواهند شد.

همچنین تأکید زیاد بر زایمان طبیعی سبب شده است تا افراد زیادی دچار افتادگی مثانه و تکرر ادرار شوند و درنهایت این افراد به علت بالا رفتن سن و انجام زایمان‌های طبیعی مکرر برای افتادگی مثانه تحت عمل جراحی قرار بگیرند.

 

برای پیشگیری از خشونت علیه زنان چه راهکارهای وجود دارد؟

آگاهی دادن به جامعه‌ی زنان و مردان، توضیح این امر که هرکدام از افراد دارای حق‌وحقوقی هستند توسط افراد باید محترم شمرده شوند. پروسه‌ی آموزش از همان بدو کودکی انجام شود تا از خشونت علیه زنان جلوگیری شود. تعدادی از مهارت‌ها را به افراد آموزش دهیم، درصورتی‌که شاهد خشونت بود می‌تواند با چه ارگان‌هایی در تماس باشد، این ارگان‌ها را به مادران و کودکان معرفی کنیم و به آن‌ها آموزش داده شود که این مراکز حق‌وحقوق طبیعی او را رعایت و امنیت او را تضمین می‌کنند.

همچنین تغییر در قوانین می‌تواند تأثیر بسزایی در کاهش خشونت علیه زنان داشته باشد؛ و راهکارهایی را برای آن ارائه دهیم. به‌عنوان‌مثال اگر فرد دچار خشونت خانگی شد پشتیبانی قانون را به او متذکر شویم. در باب خشونت اتاق‌های زایمان می‌توان گفت اینکه فرد سکوت نکند و سکوت‌ها را بشکند؛ و بتواند صدای خود را به نهادهای مرتبط برساند، همین امر باعث کاهش خشونت‌ها خواهد شد. همچنین در اتاق زایمان اگر حقوق فرد بر اساس منشور حقوق بیمار رعایت نشده و یا در اجرای آن کاستی صورت گرفته باشد که این کاستی باعث عدم آگاهی فرد از پروسه‌ی زایمان و یا بارداری شده باشد خشونت تلقی شده و می‌تواند آن را به حراست بیمارستان‌ها و یا مراکز درمانی گزارش دهد. قرار نیست که اولین گزارش‌ها منوط به نتیجه باشند بلکه گزارش‌های دیگری هستند که می‌توانند بر این مسئله تأثیرگذار باشند.

متأسفانه زنانی که بارداری را تجربه می‌کنند بعد از طی کردن پروسه‌ی زایمان، به جهت تغییرات آنی هورمونی باعث خواهد شد که فرد به لحاظ عاطفی بسیار مهربان‌تر و لطیف‌تر با مسائل برخورد کند. درزمانی‌ که پرسش‌نامه‌ها را به افراد ارائه می‌دادیم تا به موضوع خشونت علیه زنان بپردازیم به دلیل اینکه در دوران کرونا قرار داشتیم مادران مایل نبودند مدت‌زمان زیادی در زایشگاه بمانند. بعدها که با آن‌ها تماس می‌گرفتیم و یا از نزدیک از آن‌ها می‌خواستیم پرسش‌نامه را پر کنند متوجه می‌شدیم که افراد نسبت به برخوردهایی که در اتاق زایمان شاهد آن بودیم، بسیار آرام‌تر برخورد خواهند کرد. گاهی اوقات ترس از پرسنل پزشکی و بدرفتاری با بیمار باعث می‌شد تا بیمار مایل نباشد درباره‌ی موضوع صحبت کند و زمانی که به این افراد می‌گفتیم که ما مستقل از پرسنل پزشکی به این موضوع پرداخته‌ایم، بسیار راحت‌تر به خشونت‌هایی که در اتاق زایمان با آن مواجه شده بودند می‌پرداختند. ولی درنهایت بهترین راه‌حل برای گزارش خشونت در اتاق زایمان، در زمان ترخیص شدن بیمار است.