جنسیتگرایی زمینهی بسیاری از معضلات اجتماعی همچون خشونت است
مزوپوتامیا سرزمین الههها و مهد تمدن انسانیت است که با پیشاهنگی زنان توانست اجتماعیبودن و انسانیت را در تمام عرصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سلامتی، فلسفه و ... به سطح چشمگیری برساند. در این پیشرفت زنان نه تنها نقش قابل توجه بلکه پیشقدم بوده و توانستهاند دستاوردهای بسیاری را برای آیندگان فراهم آورند. اما متاسفانه با وجود رنج و تلاشهایی که زنان در طول تاریخ کشیدهاند، امروزه هیچ نقشی در جامعه نداشته و حتی هیچ به حساب میآیند. با پیشرفت ذهنیت مردسالاری و زنستیز دیگر اثری از اکتشافات و دستاوردهای زنان مشاهده نمیشود. تحت تاثیر ذهنیت جنسیتگرایی زنان را تبدیل به برده کرده و امروز تحت نام قوانین و شریعتهایی که آنهم زائدهی خود ذهنیت مردسالار است، موانع و محدودیتهای زنان را بیشتر میکنند.
سمیرا صلواتی
مرکز خبر - خبرگزاری زن در رابطه با تاثیرات ذهنیت جنسیتگرایی بر جامعه و نتایجی همچون خشونت، نابرابری، خودکشی، عدم اعتماد متقابل و ... که بهمراه میآورد را با پروین آزاد، فعال حقوق کودکان و زنان به بحث و گفتو گو گذاشتهایم.
- به نظر شما جنسیتگرایی در یک جامعه چه مفهومی میتواند داشته باشد؟
تبعیض جنسیتی تنها شامل ایران نیست، حتی در کشوررهای اروپایی نیز به شیوههای مختلف قابل مشاهده است، فقط در ایران مسئله کاملا فرق میکند، مسئلهی جنسیت مابین زن و مرد ناشی از سیستم فکری نظام حاکم است. مسئلهی نابرابری جنسیت در توزیع نابرابر ثروت، قدرت و تمامی مزایای جامعه بر اساس جنسیت است. مثلا زنان نصف مردان از ارث سهم میبرند، یا اینکه زن نمیتواند قاضی باشد، بدون اجازهی همسر نمیتواند به خارج از کشور سفر کند و یا اینکه رئیسجمهور شود. تمام این موارد نمونهایی از جنسیتگرایی در تمام نظامهای حاکم از جمله ایران است که به شیوهای سیستماتیک انجام میشود.
- قبل از زن بودن و مرد بودن، ما انسانیم، پس چه لزومی دارد از همان اوان بچگی جنسیت ما را به ما تلقیح میکنند؟
از بدو تولد ما انسان بدنیا میآییم، تنها تفاوتهایی بیولوژیکی مابین زن و مرد وجود دارد، اما از نظر فکری و عقلی هیچ تفاوتی بین آنها وجود ندارد. اگر به زنان همان امکاناتی که در جامعهی مردسالار به مردان داده میشود، بدون شک زنان نیز به همان سطح رشد در تمام زمینههای سیاسی، اجتماعی، فکری و ... خواهند رسید. ما به عنوان زن با یک سیستم روبرو هستیم که زنان را همچون کالا در نظر میگیرد که حاکمیت تامالاختیار این کالا را به مردان داده است.
زنان تا زمانی که در منزل پدری هستند، مالکیت آنها بدست پدر و مردان عضو خانوادهی پدر میباشد، بعد از ازدواج تحت مالکیت همسر قرار گرفته و مرد نیز خود را مالک زن میداند. بنابراین چنین سیستم فکری باعث ایجاد تضاد شده و این مالکیت تا حدی پیشرفته که مرد به خودش اجازهی کشتن زن را میدهد به بهانهی هتک حرمت، ناموس و شرف که ناشی از همان ذهنیت ملکیتگرای مردسالار است.
زنان قبل از ازدواج و بعد از آن هم حق انتخاب ندارند، حتی در اکثر مناطق پدر برای دخترش همسر آیندهاش را تعیین میکند. وقتی زن در جامعه محدود میشود و حق انتخاب ندارد، باعث میشود که زن هم پیشرفت نکرده و فرزندانش را هم نمیتواند به شیوهای درست آموزش دهد. تمام این موارد باعث افزایش فحشا، تنفروشی و فساد و حتی عدم اعتماد بنفس در زنان میشود.
- تبعیض جنسیتی چه تاثیراتی در جامعه بر روح و روان و روابط اجتماعی انسانها می گذارد و چه عواقبی را با خود بهمراه میآورد؟
وقتی که در یک جامعهی جنسیتگرا زن به عنوان هیچ محسوب میشود، مسلما با انواع خشونتها هم روبرو خواهد شد و این خشونتها عامل فرار از خانه، فحشاء، تنفروشی، فساد و ... هستند. زنان هم وقتی از نظر رشد اقتصادی و شغلی تامین نشوند و یا امنیت نداشته باشند، باعث عدم اعتماد بنفس، پوچی، ناامیدی، خودکشی، سرخوردگی و افسردگی در زنان میشود و تمامی اینها از سیستم فکری آن جامعه نشات میگیرد.
سیستم آموزشی نقش بسیار مهمی در عادیسازی ذهنیتجنسیتگرایی و یا کلیشههای جنسیتی دارد. همهی اینها در رشد فکری و شخصیتی کودکان جایگاه مهمی دارد. وقتی ما از ابتدای کودکی آموزش درستی به فرزندانمان بدهیم، از نظر اینکه بین زن و مرد تفاوتی وجود ندارد و وقتی این جایگاه را از کودکی برای آنها تعیین کنیم و در شبکههای اجتماعی، آموزش و پرورش، کتابهای درسی جا بدهیم، این نگرش مبنای طرز فکر آیندگان در جامعه خواهد شد. و این باعث میشود که تضادها و طرز فکر موجود از بین برود و زن و مرد برابر و یکسان به همان رشد فکری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی برسند. در سیستم جمهوری اسلامی ایران دختران در سن ۹ سالگی که به سن بلوغ میرسند، برایشان جشن تکلیف گرفته میشود، در کتابهای درسی جای دختران همیشه در آشپزخانه و پسران در محیط بیرون از خانه میباشد و خیلی از نمونههای دیگر که از همان اوان کودکی زنبودن و مردبودن را به کودکان القاء میکنند.
- اگر کودکان در مدارس به شیوهایی صحیح و درست آموزش ببینند و آنها را با جنسیتشان آشنا سازد، آیا لزومی به تفکیک جنسیتی هست؟
دولت ایران تمام امکانات اقتصادی خود را صرف مکانها و عرصههایی کرده که برای جداسازی زنان و مردان از مهد کودک گرفته تا کلاسهای درس، نمازخانه، مترو، اتوبوس و حتی در بیمارستانها صفوف زنان و مردان را برای واکسن زدن از هم جدا کردهاند. در حالیکه براحتی میتواند این امکانات را در خدمت سیستم آموزش و پرورش به شیوهای صحیح قرار دهد و همچنین با استفاده از شبکههای اجتماعی یک آموزش رایگان و برابر به تمام کودکان ارائه بدهند.
همچنین میتواند همان بودجه را به جبران کمبودهای سیستم آموزشی از نظر امکانات ساختمانی، بهداشتی، تفریحی و ... تخصیص بدهد. حکومت اسلامی چون از یک سیستم ضدانسانیت و ضدزن برخوردار است با ایجاد سیستمهای گشت ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر و گشت در خیابانها و حتی افزودن رشتهی امر به معروف و نهی از منکر به رشتههای دانشگاهی گویا میخواهند مانع از رشد فساد و تجاوز جنسی و دیگر آسیبهای اجتماعی شوند. این طرز تفکر و سیستم نه تنها مشکلات و معضلات موجود را کاهش نداده بلکه وضعیت را بحرانیتر میکند. این موارد به پیشرفت زنان هیچگونه کمکی نمیکند، چون زنان با وجود فضای اجتماعی موجود به حق و حقوق خود آشنایی پیدا کردهاند. بسیاری از زنان فعال و روشنفکر در زندانهای ایران بسر میّبرند چون به حجاب اجباری و تبعیضگرایی اعتراض کردهاند. این نشاندهندهی بالا رفتن سطح آگاهی زنان است که در مقابل هر گونه تبعیض و عملکرد جنسیتگرایی ایستاده و خواهان آن هستند که ارادهمند عمل کنند و روی پای خود بایستند. خواهان مشارکتی برابر در کنار مردان در تمام عرصههای شغلی، سیاسی، قدرت و ... هستند. همهی اینها خوشبختانه نشانهی سطح بالای فکری زنان و آگاهی آنهاست و نمونهی بارز آن پیشاهنگی زنان در خیلی از اعتراضات بازنشستگان، معلمان، کارمندان مشاهده میشود. این موارد اثبات بر آن است که دولت دیگر نمیتواند زنان را در کنج خانه حبس و سرکوب کند.
آگاهی و نقشی که زن در خانواده بر عهده دارد، از اهمیت بالایی برخوردار است، تربیت و برخورد خانواده با زن و کودکان در آن خانواده حائز اهمیت است. اگر زنان به سطحی از علم و قناعت رسیده باشند که باید مابین زن و مرد یکسانی برقرار شود، و در منزل هم به صورت عملی اجرا شود بدون شک بر فرزندان نیز تاثیر خواهد گذاشت. کمک زن و مرد به همدیگر، احترام متقابل، مشارکت برابر، ارادهمند بودن و ... بر روحیهی فرزندان تاثیرگذار است. بالعکس آن اگر در خانواده سرکوب و فشار و تبعیض وجود داشته باشد یا اینکه زن نتواند روی پای خود بایستد، تاثیرات منفی بر جای میگذارد.
- برای گذار از ذهنیت جنسیتگرایی سطح روشنفکری جامعه بخصوص زنان را چگونه باید افزایش و به حقوق آنها آشنا ساخت؟
- برای از میان برداشتن تبعیض جنسیتی آگاهی و علم بر تاریخ لازم است. اما متاسفانه ما زنان زیادی داریم که به وجود زن در چارچوب منزل معتقد است و مرد را نانآور خانه میداند. در مقابل چنین ذهنیتی تلاش زنانی که در این مقطع کار میکنند، لازم وضروریست. باید اطلاعرسانی در سطح جامعه انجام شود تا زنان به حقوق خودشان به خوبی آشنا و در این راستا تلاش و مبارزه داشته باشند در غیر اینصورت هیچ تغییری صورت نمیگیرد.
باید متوجه این باشیم که زنان نیمی از جامعه هستند و انکار زنان یعنی انکار نیمی از جامعه. هیچ جامعهایی بدون حضور زنان به آن سطح از رشد اجتماعی و فکری، سیاسی که لازم است، نمیرسند. در یک جامعهی در حال رشد چهار شاخص اصلی داریم: ۱- عدالت، در جامعه باید عدالت به شیوهای صحیح برقرار شود، تا آن جامعه رشد کند. ۲- امنیت، در جامعه باید انسانها احساس امنیت داشته باشند، تا بتوانند به شغل موردنظر خود دسترسی پیدا کنند، یا اینکه در محیط کار احساس امنیت نمایند. ۳- برابری جنسیتی که در تمام شئونات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بایستی وارد مرحلهی اجرا شوند. ۴- امکانات آموزشی باید برابر باشد و متاسفانه در حکومت جمهوری اسلامی ایران هیچ کدام از آنها را نداریم. خیلی از انسانها را بدون هیچ دلیلی از منزل خارج کرده و هر بلایی که دلشان خواسته بر سرشان آوردهاند بخاطر حرف زدن و اعتراضی که داشتهاند. در هیچ عرصهای برابری جنسیتی نداریم. این موارد نشان دهندهی این است که جامعه از نظر اقتصادی و اجتماعی بیمار است. چرا که هر ۴ شاخص در هر کشوری باعث رشد اجتماعی، فکری و سیاسی جامعه میشود، متاسفانه در ایران باعث پسرفت جامعه میشود و در واقع این شاخصها وجود ندارند.