جامعهی سکسیست و بحران هویت زنان در ایران
هر انسانی آزاد بدنیا آمده و بدون هر گونه تبعیض طبقاتی و جنسیتی از حقی برابر و آزاد برخوردار است، اما وجود سیستمهای فاسد که جامعه را به گند زدهاند، در هر کشوری بر اساس تفاوت جغرافی و سیستم اقتدار و آموزشی، تبعیضات جنسیتی و طبقاتی به شیوههای مختلف بروز داده میشود و در این راستا نیز انسانها را قربانی منافع اقتدار خود میکنند. جهانی مملو از خشونت سرمایهداری در هر منطقهایی و با استفاده از ابزار و سلاحهای ایدئولوژی جهت تبعیض و نابرابرهای جنسیتی و بکار گرفتن آن در خدمت اهداف خود از قربانی نمودن انسانها هیچ ابایی نداشته و ندارند.
هَتاو عبداللهی – روزنامهنگار
هر انسانی آزاد بەدنیا آمده و بدون هرگونه تبعیض طبقاتی و جنسیتی از حقی برابر و آزاد برخوردار است، اما وجود سیستمهای فاسد که جامعه را به نابودی کشاندەاند، در هر کشوری بر اساس تفاوت جغرافیایی، سیستم حاکم، سیستم آموزشی، تبعیضات جنسیتی و طبقاتی به شیوههای مختلف بروز داده میشود و در این راستا نیز انسانها را قربانی منافع اقتدار خود میکند.
سیستم سرمایهداری در هر منطقهایی و با استفاده از ابزار و سلاحهای ایدئولوژی جهت تبعیض و نابرابرهای جنسیتی و بەکار گرفتن آن در خدمت اهداف خود از قربانی نمودن انسانها هیچ ابایی نداشته و ندارد.
سیستم سرمایەداری معضل تعیین استاندارد برای زیبایی بدن زنان یا سکسیزم را قرار داده است این معضل اکثر کشورهای جهان را در برگرفتە و زنان و مردان خصوصا زنان را مورد هدف شوم خود قرار دادە است، بدون شک این مسائل به بردگی و عدم آزادی اندیشهی زنان در جهت انباشتن سرمایهی اقتدارگرایان برمیگردد.
تمام استاندارهایی که برای بدن زنان تعیین شده، تنها بیانکنندهی یک پیام بوده؛ آنهم زن یک ابزار جنسی و تنها ابزاری برای فرونشاندن احساس سکسی مردان قرار گرفته است، این پدیده در تمام کشورها قابل مشاهدهست و سیستم سرمایەداری تحت نام دکتر زیبایی و پوست، پول هنگفتی به جیب زده و به مصرف میرساند.
اگر بخواهیم به تمام دلایل آن در سطح جهان بپردازیم، به احتمال زیاد در این نوشته نمیگنجد و در حال حاضر نیز بر آن نیستیم تا به این موضوع بپردازیم.
میخواهم به دلایل و انگیزههای این پدیدهی منزجرکننده در کشورهای اسلامی چون ایران و قانون اسلامی و حاکمیت آن و خشونتهای جمهوری اسلامی که تا مغز استخوان رسیده است، بپردازم.
همچنان که متذکر شدم هر کشوری بر اساس موقعیت جغرافیایی و سیستم حاکم و آموزشی خود برای گسترش پدیدهی سکسیزم و بیهویت نمودن افراد بەخصوص زنان با راهکارهای مختلف در تلاش است.
حکومت جمهوری اسلامی یادآور تاریخی مملو از خشونت و قانونهای قرون وسطایی است که از همان ابتدا با تحمیل اقتدارش مستقیما از طریق قانون اساسی حق و آزادی زنان را از آنان سلب کرده و زنان را تبدیل به ابزاری برای تولید مثل و فرونشاندن احساس سکسی مردان کرده است.
نظام سرمایهداری ایران با استفاده از دو ابزار مردسالاری و دینگرایی برای رسیدن به اهداف خود تلاش نموده تا بتواند موقعیت زنان را از این طریق خدشهدار کند، حکومت ایران از همان ابتدای سر کار آمدنش هویت زنان ایرانی را با بحران روبرو ساخته و از طریق قانون اجرایی، قدرت زنان را کاهش داده و حتی ابتداییترین حقوق انسانی که حق انتخاب پوشش بوده را از آنان سلب کرد.
هدف جمهوری اسلامی از پوشش اسلامی برای زنان، بەکار گرفتن آنها بەعنوان ابزاری جنسی است تا از این طریق آنان را محدود به خانه کند.
برای گسترش این معضل نیز از هر ابزاری استفاده کرده و از انجام هر گونه جنایتی در راستای دفاع از احکام شرعی خود ابایی ندارد.
سالهای متمادی جمهوری اسلامی از طریق رسانهها و تمام ابزارهای اقتدار در حال تولید تفکر سکسیست و زنستیزی میباشد. جامعهی ایران و افرادش بەعلت سیستم فاسد دینی به بحران هویتی دچار شده و دیدگاهشان نسبت به کرامت زنان و موقعیت انسانی زن در جامعه به انحراف کشیده شده است. سکسیزم؛ حقارت نسبت به زن، فاحشگی و تمام معضلات اجتماعی ثمرهی بیش از ۴ دهه اقتدار سران ایران است. جامعهی ایران دیدگاهش را نسبت به زیبایی واقعی که همانا آزادی فکر و کرامت انسانیست تغییرداده و دچار یک نوع مریضی شده است.
سالانه هزینەهای هنگفتی صرف عمل زیبایی میشود و این عملهای زیبایی تنها برای این بوده که اثبات شود زنان ابزار جنسی و ملک مردان هستند.
در حال حاضر جامعه با بحران اقتصادی روبروست و مردم بەعلت سیاستهای حکومت با فقر دست و پنجه نرم میکنند، در این بین علاوه بر مشکلات اقتصادی فقر فرهنگی نیز باعث گسترش معضلات اجتماعی شده است.
جامعهی ایران میبایست با دیدگاه وسیعتری به مشکلات و مسائل اجتماع بنگرد تا مشغلهی فکری آنها بالا رفتن سطح فکر و آگاهی در راستای دفاع از کرامت و هویت فرد باشد نه اینکه با مشغلههای دنیای سرمایهداری سبب گسترش دوگانگی و جنسیتگرایی شود.
زنان ایران همچون گذشته که در جبههی مقدم مبارزات بر علیه جمهوری اسلامی در تلاش بودهاند، اکنون نیز با هدف بازگرداندن کرامت انسانی و آزادی اندیشه و برای هوشیاری و آگاهی جامعه بایستی در تلاش و مبارزه باشند و در برابر تمام مسائل و معضلاتی که موقعیت انسانی را خدشهدار ساختهاند، بایستند.
زنان فعال سیاسی و برابریطلب باید جهت هوشیار ساختن زنان ایرانی در تلاش باشند و نسبت به مسائل اساسی آنها را به سطحی از آگاهی برسانند، تا هدف مبارزات آنها در راستای از بین بردن سیسستم و ذهنیت حکومت ایران باشد.
سازمان زنان بایستی موازی با دیگر سازمانهای کارگری همیشه در قیام بوده و در مقابل مطالبات زنان سکوت نکرده و مقاوم باشند. فعالان آزادیخواه و برابریطلب بایستی سیاست منزجرکنندهی سرمایهداری برای استاندارد سکسیست زنان را رسوا ساخته و در مقابل آن بایستند، در غیر اینصورت قربانی اهداف پنهان اقتدار سرمایهداری خواهند شد.