همبستگی مردم روژهلات با زلزله‌زدگان باکور و روژآوا؛ «کوردستان در قلبم جای دارد»

زنان مهاباد ضمن ابراز همبستگی با زلزلەزدگان شهرهای مختلف کوردستان می‌گویند کە از کمک بە آنها دریغ نخواهند ورزید. آنها می‌گویند مادران روژهلات هم جگرشان سوخته است و زیر آوار ظلم بی‌نهایت جمهوری اسلامی با این حال خود را همدرد مردم زلزلەزدە می‌دانند.

لارا گوهری

مهاباد- خلق کورد در روژهلات کوردستان که ماەها است غم جانباختن فرزندان و استرس جوانان زندانی خود را بر دوش می‌کشند، با مردم زلزلە زدەی روژآوا  و باکور کوردستان اعلام همبستگی کردە و آمادەی کمک و همیاری با هم‌نوعان خود هستند.  فاجعەی بزرگ زلزلە کە جان هزاران تن را گرفتە است در زندگی معمولی مردم روژهلات کوردستان تاثیر داشتە و حتی بر نحوەی اجرای مراسمات و جشن‌های عروسی و تولد نیز تاثیر گذار بوده است.

 

«جمهوری اسلامی از هر روشی استفاده می‌کند تا نگذارد کوردها اتحاد خود را نشان دهند»

شهلا صبحانی یکی از زنان مهابادی می گوید : هرکجای دنیا کورد و قسمتی از ‌کوردستان که به شیوه‌ای دچار مشکل می‌شود از سایر کوردها جدا نیست و غم آن‌ها هم غم ماست، مادرانشان مادر ما و فرزندانشان فرزندان ما هستند. اشک هر مادر و کودکی قلب ما را هم به دردمی آورد‌. زمانی که کوردهای اقلیم کوردستان آواره‌ی ایران شدند مثل خواهر و برادر تنی خودمان در خانه‌هایمان را به رویشان گشودیم. وقتی کرماشان و عفرین و کوبانی به ما نیاز داشتند از هیچ کمکی دریغ نکردیم و هرچند دست‌تنگیم اما هر کاری از دستمان بربیاید انجام می‌دهیم و حتی در خانه‌ام هم به رویشان باز است.

شهلا در ادامە تاکید می‌کند: ما غم آن‌ها را غم خودمان می‌دانیم و با تمام وجود در کنارشان هستیم. مثلاً خواهرم مراسم تولد دخترش را بسیار ساده و فقط با خرید یک کیک و روشن کردن شمع برگزار کرد و به احترام جان‌باختگان قیام اخیر و مردم زلزله‌زده، رقص و پایکوبی در مراسم وجود نداشت.

او می‌گوید کە از طریق مختلف تلاش کردە است تا بتواند بە مردم زلزلە کمک رائە کند اما ظاهرا جمهوری اسلامی مانع آن می‌شود؛ «از هلال‌احمر و چند نفر هم پرسیدم که چگونه کمک کنیم گفتند فعلاً به ما اجازه‌ای در این زمینه نداده‌اند اما آن‌طور که فهمیدم جمهوری اسلامی از هر روشی استفاده می‌کند تا نگذارد کوردها حتی در چنین وقت حساسی هم اتحادشان را به دنیا نشان دهند.»

او از بی اعتمادی مردم بە نهادهای دولتی از جملە هلال احمر سخن گفتە و می‌افزاید: دیگر سازمان‌های مردم‌نهاد هم نمی‌توانند حتی برای داخل ایران کمک جمع کنند و حتی اگر کمکی هم جمع شود معلوم نیست آیا واقعاً  کمک به دست صاحبان اصلیش برسد یا نه. مثلاً در زلزله‌ی کرماشان و حتی در زلزله‌ی اخیر خوی بخشی از کمک‌های اهدایی مردم توسط نهادهای حکومتی دزدیده شد به همین دلیل هم مردم حتی نسبت به هلال‌احمر بی‌اعتمادند چون جایی مثل اطلاعات و سپاه حرف آخر را می‌زند.مردم معتمدین خود رادارند اما حکومت به آن‌ها مجوز فعالیت نمی‌دهد.

 

«مردمی که مرامشان مقاومت است نه به دست حکومت‌ها و نه با بلایای طبیعی درمانده و تسلیم نمی‌شوند»

سمیه مرادی نیز در مورد زلزله می‌گوید: زمانی که فیلم‌های عفرین و روژاوا را دیدم بسیار غمگین شدم اما به همه گفتم این کوردستان را مردم ساخته‌اند و جایی که به دست مردم ساخته شود اگر خرابه هم باشد دوباره آباد می‌شود چون مقاومت در کوردستان خود زندگی است و مردمی که مرامشان مقاومت است نه به دست حکومت‌ها و نه با بلایای طبیعی درمانده و تسلیم نمی‌شوند.

او تاکید می‌کند: امروز در تمام کوردستان شاهد مقاومت هستیم و تمام آنچه بر ما گذشته است حتی اگر زلزله و آتش‌سوزی هم باشد بازهم رد پایی از بی‌لیاقتی یک مسئول دیده می‌شود.

سمیە سخنان خود را این گونە بە پایان می‌رساند: مقاومت در ژن‌های ما جا دارد و همین ژن است که باعث می‌شود کودک دوساله دو روز زیر آوار بدون مادرش دوام بیاورد.

 

«انگار تکه‌ای از وجود خودم زیر آوار است»

نسرین خضری می‌گوید: وقتی فیلم و عکس‌های باکور و روژاوا را می‌بینم دلم تاب نمی‌آورد، انگار تکه‌ای از وجود خودم زیر آوار است یا گشنه و تشنه منتظر کمک است و هر بار می‌نشینم گریه می‌کنم. یلم می‌خواهد برای همه‌ی بچه‌هایی که بی‌مادر شدند مادری کنم چون آن‌ها هیچ فرقی با بچه‌ی خودم ندارند اما به ‌راستی با مادری که بچه‌اش را از دست ‌داده است چه باید کرد؟ امروز در کوردستان مادران روژهلات هم جگرشان سوخته است و زیر آوار ظلم بی‌نهایت جمهوری اسلامی هستند و دختران زیادی هم بی‌پدر و بی‌مادر شدند.

نسرین در پایان می‌گوید: امید دارم ما کوردها هم یک روز خودمان با دستان خودمان خانه‌های ویران‌ شده را از نو بسازیم و آباد می‌کنیم همه جای کوردستان برای من وطنی است که در قلبم جای دارد. چه عشقی بالاتر از عشق به وطن است؟