گلاله درودیان:«زبان، خانه‌ای که هویت در آن زنده می‌ماند»

گلاله درودیان، شاعر و پژوهشگر زبان‌شناسی، در نشست سنه هشدار داد که دوزبانگی و آسمیله فرهنگی، تهدیدی جدی برای زبان مادری و هویت کوردها است و بر ضرورت حفظ و تقویت زبان مادری تأکید کرد.

 

رها نظری

 

سنه- نشستی تخصصی درباره تاریخ شکل‌گیری دستور زبان، حذف زبان مادری در آموزش و امور مهم زندگی، تسلط بر زبان دیگر و تاثیرات دوزبانه بودن بر فرد، توسط گلاله درودیان، زیر نظر انجمن مولوی سنه و با همکاری خانه ترجمه هوژین، روز سه‌شنبه ۲۱ مرداد در کتابخانه مرکزی شهر سنه برگزار شد.

 

«نگاهی به تجربه دوزبانگی، بحران هویت و خطر آسمیله فرهنگی در جامعه کورد»

گلاله درودیان، شاعر، نویسنده و پژوهشگر حوزه زبان‌شناسی، در این نشست به وضعیت دوزبانه بودن، اهمیت اولویت زبان مادری، بحران هویت فرد دوزبانه و مسائل مرتبط با زبان با تکیه بر مستندات پرداخت. جمعی از زنان شاعر و نویسنده نیز در این مراسم حضور داشتند. او صحبت‌های خود را با دو پرسش از حضار آغاز کرد: «شما چگونه به مقوله زبان می‌نگرید؟ ما، به عنوان فردی دو زبانه و کورد، که همواره با هژمونی و سلطه یک زبان دیگر مواجه بوده‌ایم و به زبانی دیگر آموزش دیده‌ایم، حرف زده‌ایم، نوشته‌ایم و حتی فکر کرده‌ایم، با چه دیدگاهی می‌توانیم زبان را بررسی کنیم؟»

درودیان ابتدا به تاریخ زبان‌شناسی پرداخت و گفت: «وقتی فرد در جامعه قرار می‌گیرد، باید بتواند ارتباط برقرار کند، و مهم‌ترین ابزار این ارتباط، زبان است (البته در اینجا به زبان صرفاً به عنوان ابزار اشاره می‌کنیم، زیرا زبان تنها ابزار نیست). این ابزار در طول تاریخ تا چه حد توانسته ذهن و اندیشه انسان‌ها را درگیر کند؟ اولین کتاب مستند در این زمینه، اثر زبان‌شناس هندی، پانینی، چهارصد سال پیش از میلاد مسیح درباره زبان سانسکریت است. هدف از تدوین این کتاب، خواندن درست متون آیینی مانند کتاب ودا بود. اگرچه در سایر جغرافیاها مانند سومری‌ها، مصری‌ها، چینی‌ها و یهودی‌ها نیز به دستور زبان پرداخته شده بود، اما کتاب پانینی به عنوان نخستین اثر مدون شناخته می‌شود.»

او افزود: «هایدگر معتقد است وجود و ماهیت انسان به واسطه زبان معنا می‌یابد. اگر زبان نباشد، هیچ چیزی، از دروغ و عشق تا جنایت و مهربانی، معنا ندارد. گادامر نیز بر همین نکته تأکید دارد و می‌گوید تمام هستی به واسطه زبان معنا پیدا می‌کند. بنابراین، تکلیف ما که دوزبانه هستیم چیست؟ زمانی که در خانه به زبان مادری صحبت می‌کنیم و مسائل روزمره را درک و بیان می‌کنیم، اما در بیرون و در تحصیل و نوشتن به زبانی دیگر مجبور به اندیشیدن و آموزش هستیم، زندگی چنین انسانی چگونه می‌تواند شکل بگیرد؟ این وضعیت آشفتگی عمیقی در روح و روان ایجاد می‌کند و تأثیرات آن در تمام جوانب زندگی، از کودکی تا بزرگسالی، قابل مشاهده است.»

گلاله به تجربه شخصی خود اشاره کرد: «در کودکی، در شهر کامیاران، زبان غالب ما تقریباً فارسی بود و تنها یک سوم آن کوردی بود. من برای فهم و یادگیری زبان مادری‌ام، بارها معادل‌ها و معناهای کلمات را از اطرافیان می‌پرسیدم. دریدا می‌گوید: «جهان‌بینی هر انسان از طریق زبان آشکار می‌شود.» به همین دلیل، هر زبان، جهانی متفاوت و تجربه‌ای ویژه می‌آفریند. وقتی روزانه به زبان دیگری مطالعه می‌کنیم و به همان زبان آموزش می‌دهیم و با کودکان حرف می‌زنیم، روح و روان ما به طور جدی دچار آشفتگی می‌شود و فرار از آن تقریباً ممکن نیست.»

در پایان، درودیان با تأکید بر خطر آسمیله شدن فرهنگی و زبانی کوردها گفت: «اگر به نقطه‌ای برسیم که حتی در ذهنمان به زبان دوم فکر کنیم، یعنی تحت آسمیله فرهنگی قرار گرفته‌ایم. ما، مردم کورد، به دلیل جبر جغرافیا، خواسته یا ناخواسته، همواره در معرض زبان‌های ترکی، عربی و فارسی بوده‌ایم و خطر از دست دادن زبان مادری و هویت فرهنگی همیشه ما را تهدید کرده است. این وضعیت نه تنها بر فرد، بلکه بر جامعه و فرهنگ ما تأثیر می‌گذارد. بنابراین، حفظ زبان مادری و تأکید بر آموزش و تقویت آن، امری حیاتی است؛ چرا که زبان، خانه ماست، پناه ماست، و تنها راهی است که می‌توانیم هویت، تجربه و جهان‌بینی خود را زنده نگه داریم.»