فقر اقتصادی و فروش اعضای بدن زنان در ایران/ استان كرماشان صادركنندەی كلیه به سایر استان‌ها

سارا و مریم دو زنی هستند کە هرکدام یکی از اعضای بدن خود را برای فروش گذاشتەاند. آنها فقر و مشکلات مالی را ازعوامل فروش اعضای بدن خود می‌دانند. مشکلات مالی کە بارسنگینی بر دوش آنها ایجاد کردە و آنها را ناچار کردە دست بە دامن فروش اعضای بدن خود شوند، در حالی کە بر مشکلاتی کە پس از آن نیز ایجاد می‌شود واقفند.

 

ژیران محمدی

مهاباد - تعداد آگهی‌های فروش کلیه زیاد است و هرکدام از افراد به دلایل مختلفی تصمیم دارند قسمتی از بدن خود را به فروش برسانند. در سال‌های اخیر مردم بیشتر زیر فقر هستند و برخی برای رهایی از فقر و گرسنگی، بخشی از بدن خود در قبال پول اهدا می‌کنند.

در این اواخر اما تعداد زنان جوانی کە در فاصلەی سنی ٢٠ تا ٣٠ سال هستند در میان فروشندگان کلیە افزایش یافتەاند. حسین بیگلری مدیر انجمن بیماران خاص و صعب‌العلاج در كرماشان نیز با اشارە بە حضور زنان جوان برای فروش كلیه گفته است: «جوانان بیست تا سی‌ساله ازجمله دختران جوانی به ما مراجعه می‌کنند كه می‌خواهند كلیه‌ی خود را بفروش برسانند. همین مسئله باعث شده که برخی از این افراد برای تأمین هزینه‌های زندگی مبادرت به فروش کلیه‌ی خود بکنند.»

خبرگزاری زن سراغ دو تن از فروشندگان اعضای بدن رفتە است و جویای عوامل فروش اعضای بدن آنها شدە است. زنانی کە هرکدام بە شیوەای مجبور هستند اعضای بدن خود را بە فروش برسانند تا شاید از فقر و فلاکت رهایی یابند.

 

سارا.د (اسم مستعار) ۲۶ ساله است و می‌خواهد بخشی از کبد خود را بفروشد. وقتی از وی سوال کردم چرا می‌خواهید کبدت را بفروشی؟ از فقر و مشکلات مالی خود سخن گفت.

 او می‌گوید: «از همسرم جداشده‌ام و شغل مستقلی ندارم. در یک آرایشگاه زنانه شاگرد هستم و روزمزد می‌گیرم. نمی‌توانم کرایه‌خانه را پرداخت کنم، پس تصمیم گرفتم کبدم را بفروشم تا مشکلی مالی خود را حل کنم چون خیلی زیر فشار هستم.»

سارا.د در مورد عواقب کار خود و مشکلاتی کە در آیندە با آن مواجە می‌شود نیز می‌گوید: «خیلی فکر کردم و از تمام عواقب آن آگاه هستم و می‌دانم شاید بعد از فروش کبدم مریض شوم ولی روی تصمیمم مصمم هستم.»

 

داستان مریم.ی (اسم مستعار) کە کلیەی خود را برای فروش گذاشتە است اما کمی متفاوت‌تر است. امروزە کمتر افرادی درون خانوادە هستند کە برای کمک بە همدیگر فداکاری می‌كنند، چە برسد بە اینکە کلیەی خود را بفروشند.

در حالی کە ذهنیت مردسالار حاکم بر جامعە تلاش می‌کند زنان را موجوداتی بی‌وفا و مصرف‌گرا معرفی کند کە با وجود کوچک‌ترین مشکلات مالی از همسرانشان جدا می‌‌شوند، اما مریم برعکس این دیدگاە نە تنها همسرش را در مشکلات مالی و فقر رها نکردە بلکە با فروش عضو بدن خود برای نجات وی تلاش می‌کند.

مریم. ی ۵٢ سال سن دارد، زنی قدرتمند کە با وجود همەی سختی‌های زندگی اما هنوز مبارزە می‌کند. مریم از مشکلات مالی خود و بیماری همسرش می‌گوید: « وضعیت مالی بدی داریم سه بچه‌دارم و همسرم به سرطان مبتلا است و برای تهیه‌ی دارو و شیمی‌درمانی او مجبورم کلیه‌‌ی خودم را به فروش برسانم.»

از قیمت‌های رایج در بازار فروش کلیە آگاە نیستم، اما مبلغی کە مریم در ازای کلیەی خود می‌گیرد بسیار ناچیز است، چرا کە فروش کلیە آن هم برای زنی کە در سنین میانسالی است کاری خطرناک و بازی با زندگی محسوب می‌شود.

«مشتری کلیه‌ام به من ۲۵٠ میلیون می‌دهد ازنظر من قیمتش کم است ولی به خاطر وضعیت بدم در فشار هستم و اگر این کار را انجام ندهم خانواده‌ام بیشتر نیازمند می‌شوند، با این کار حداقل بخشی از مشکلات مالیم ما حل می‌شود.»  

هر چند مریم و خانوادەاش تحت پوشش بهزیستی و کمیته‌ی امداد هستند اما این دو نهاد بیمەی درمانی بە افراد تحت پوشش خود پرداخت نمی‌کنند و حقوق ماهیانەای کە برای خانوادەهای تحت پوشش درنظر گرفتە شدە است حتی نمی‌تواند هزینەی کامل خانوادە را در طول یک ماە تامین کند.

وی می‌گوید: «کمیتەی امداد و بهزیستی پول زیادی نمی‌دهند که مشکلم حل شود، من چاره‌ای جز فروش بخشی از بدنم ندارم و گرنه هیچ‌وقت این ریسک را انجام نمی‌دادم».

 

دلایل افزایش فروش اعضای بدن در ایران

امروزه در ایران شاهد آن هستیم که افراد، حتی با داشتن شغل و درآمد نیز فقیر محسوب می‌شوند. بیکاران با عبور از این مرحله، زیر خط فقر محسوب شده و در این شرایط اقتصادی به هدف مناسبی برای سودجویان اقتصادی تبدیل می‌شوند. افراد بدون سرمایه، تخصص و بدون آینده‌ی روشن ریسک می‌کنند و به فروش اعضای بدن روی می‌آورند.

برای فروش اعضای بدن تنها یک گروه خونی، شماره تماس و سن فرد کافی است تا مشتری برای اعضای بدن پیدا شود. فروش اعضای بدن در ایران به یک معضل اجتماعی تبدیل‌شده است و در شهرهای مختلف مردم در اثر فقر اقتصادی به فروش اعضای بدن روی آورده‌اند. شیوع بیماری دیابت منجر به تخلیه‌ی کلیه‌ی بیمار می‌شود و این بیماری باعث شده است که افراد نیازمند کلیه در ایران افزایش پیدا کنند. در چنین شرایطی تقاضا برای دریافت کلیه بالا می‌رود و پیوند ناشی از مرگ مغزی در ایران به‌اندازه‌ای نیست که بتواند به‌تمامی درخواست‌ها پاسخ دهد. برخی ترجیح می‌‏دهند با خرید کلیه، منتظر نوبت نمانند و از بیماری دیالیز رها شوند. این موضوع همان نقطه‌ی شروع گرمی بازار فروش کلیه در ایران است.

بیگلری از مسافرت متقاضیان فروش کلیه به کلان‌شهرها به‌خصوص تهران خبر داد و گفت: این افراد با سفر به تهران سعی می‌کنند کلیه‌ی خود را با قیمت بیشتری بفروشند. استان كرماشان صادركننده‌ی كلیه به سایر استان‌ها محسوب می‌شود.

دكتر علی ملك حسینی، رئیس انجمن پیوند اعضای خاورمیانه است کە بە عنوان پدر پیوند كبد در ایران شناختە می‌شود، گفته است: «پدیده‌ی كلیه‌فروشی حیثیت ما را در سطح جهان خدشه‌دار كرده است. این در حالی است كه فروش كلیه در همه جای دنیا ممنوع است».

بازار خریدوفروش کلیه، کبد، قرنیه،‌ مغز استخوان و به‌طورکلی اعضای بدن انسان امروزه در جامعه تا سرحد فاجعه پیش رفته است.

 

خریدوفروش اعضای بدن در شبکه‌های اجتماعی

اینستاگرام یکی از پلتفرم‌های مورداستفاده دلالان کلیه است. پلتفرمی که برخلاف بقیه‌ی شبکه‌های اجتماعی مطرح دنیا، در ایران فیلتر نیست؛ و با جستجوی کلمه‌ی فروش کلیه پیچ‌های مختلفی در آن وجود دارد که کار خرید و فروش اعضای بدن را انجام می‌دهند.

 

قاچاق اعضای بدن

قاچاق اعضای بدن موضوعی متفاوت از قاچاق انسان و به‌منظور برداشت عضو می‌باشد، با خریدوفروش غیرقانونی اعضای انسانی همانند یک کالا و در برابر منفعت مالی و مادی در ارتباط است. وقوع این پدیده در پرتو وسایل نامشروعی همچون اجبار، سوءاستفاده از قدرت و وضعیت آسیب‌پذیری اشخاص است. قاچاق اعضای بدن معمولاً به شکل سازمان‌یافته و حرفه‌ای با دخالت کارکنان پزشکی صورت می‌گیرد.

 

فروش مو

روایتی از زنان و دخترانی که اگرچه تعدادشان زیاد و فراگیر نیست اما موهایشان را می‌فروشند تا پولش را به زخم زندگی بزنند. خرید موهای بلند و پرپشت و فروش آن به آرایشگرانی که با اکستنشن آن‌ها را به موهای مشتریان پا به مدشان می‌چسبانند تا مویشان برای مدتی پرپشت و بلند باشد، سود خوبی برای دلالان آن دارد و این پدیده یک ناهنجاری اجتماعی است و فاصله‌ی طبقاتی را در ایران نشان می‌دهد.