«دولت ترکیه مرتکب جنایات جنگی میشود، باید محاکمه شود»
شمسه سلیم الهشی از روستای تلگرابت شهر تلتمر با بیان اینکه دولت ترکیه در این منطقه جنایت جنگی مرتکب شده است واکنش نشان داد و خواستار پیگرد قانونی دولت ترکیه شد.
سورگل شیخو
حسکه- اکثر روستاهای مرزی شمال و شرق سوریه در معرض حملات ارتش اشغالگر و متجاوز ترکیه قرار دارند که از جمله آنها میتوان به روستاهای منطقهی تلتمر از توابع کانتون حسکه در منطقهی جزیره اشاره کرد. تلگرابت که حدود ۶ کیلومتر وسعت دارد و در غرب تلتمر قرار دارد، بیش از ۴ سال است که با بمباران هر روزهی اشغالگران روبرو بوده است. پایگاههای نظامی دولت ترکیه در روستاهای داوودیه و عزیزیه نیز از روستا قابل مشاهده است و حملات از آن پایگاهها علیه غیرنظامیان روستا که بیشتر آنها زن و کودک هستند انجام میشود.
حملات رخ میدهد و بمبهایی که میافتند، جانداران سبز و خشک را میسوزانند، به زنان باردار، کودکان معلول و افراد مسن مبتلا به بیماریهای مزمن آسیب میرساند. شیوهی زندگی مردم با حملات تغییر کرده است، اما غیرنظامیانی که سرزمین خود را ترک نکردهاند، این بار با توجه به حملات به زندگی خود ادامه میدهند.
شمسه سلیم الهشی مادر ۵ فرزند و یکی از پسرانش معلول است، وی وضعیت زندگی خود و حملات اشغالگرانهی ترکیه را اینگونه بیان کرد.
«وضعیت کودکان در حملات»
شمسه سلیم الهشی با بیان اینکه حملات وارد سال پنجم شده است، ادامه داد: «ما به خاطر حملات ناراحت هستیم، وقتی کودکان برای بازی از خانه بیرون میآیند، میگوییم الان بمباران شروع خواهد شد و سریع کودکانمان را به خانه برمیگردانیم. وقتی برای انجام کاری مجبور به خروج از خانه شوم، باید بچههایم را با خودم ببرم وگرنه از ترس نمیتوانم قدمی از خونه دور شوم، چون فکر میکنم هر لحظه ممکن است، ارتش اشغالگر ترکیه بمباران را شروع کند و بلایی سر بچههایم بیاید. وضعیت کودکان و سلامت روان آنها به دلیل جنگ و حملات بسیار بد است. آنها نمیتوانند مثل قبل بازی کنند و ما میترسیم چیزی مانند مین یا بمب روی زمین پیدا کنند و با آن بازی کنند و در هنگام بازی منفجر شود. وقتی کودکان گلهی گوسفندان را برای چریدن به مناطق کوهستانی در ارتفاعات میبرند( نزدیک پایگاههای مزدوران و پایگاههای ارتش اشغالگر ترکیه) ما باید به همراه آنها برویم و با آنها به خانه بازگردیم، زیرا آنها کودک هستند و چنین خطراتی را نمیدانند.»
«بمباران شبانهروزی و گشت زنی هواپیماهای جاسوسی و جنگی ادامه دارد»
شمسه سلیم الهشی با بیان اینکه شبهایی که آنها زندگی میکنند شبیه شبهای هیچ کجای دنیا نیست، از شبهایشان گفت: ۴ سال است که شبهای ما با توجه به بمباران و فعالیت پهپادها و جنگندهها شبیه شبهای هیچ کجای دنیا نیست و مکان و زمان خواب ما هم تغییر میکند. وقتی هواپیماهای (SIHA-IHA) بیرون میآیند همهی ما به زیرزمین میرویم و اما با پهپادهای اکتشافی (SIHA) از حرکت و رفتو آمد کودکانمان جلوگیری نمیکنیم. بعضی شبها تا صبح نمیتوانیم بخوابیم و خواب به چشم ما نمیآید. برخی از زنان باردار در زمان بمباران نمیتوانند در روستا بمانند تا شرایط به حالت عادی برمیگردد. سالمندان و کودکان معلول نیز تحت تأثیر قرار گرفتهاند و آسیب دیدهاند. آنها ضعیفترین قشر جامعه هستند اما آنها هم از خود محافظت میکنند، مادرم به خاطر حملات اشغالگران ۴ بار دچار ترومبوز شده است.
«مادرها مراقب روستاها هستند»
شمسه الهشی با بیان اینکه حضور مادران مانع از تخلیهی این همه روستا شده است، ادامه داد: «اگر مادر نبود هیچکس در روستا زندگی نمیکرد و در مقابل این همه حملات مقاومت نمیکردند. ما نمیخواهیم روستا را تخلیه کنیم و ما به عنوان اهالی روستا و به خصوص زنان در کنار یکدیگر روحیه و ارادهی خودمان را بالا میبریم. از طرفی از گوسفندان خود مراقبت میکنیم اما مانند گذشته نمیتوانیم به مزرعه برویم و ساعتهای طولانی کار کنیم، به این دلیل که زمان شروع حملات و بمباران مشخص نیست. گاهی اوقات که در مزرعه در حال جمع کردن پنبه هستیم، بمباران شروع میشود، قبل از رسیدن به خانه، بمبهایی را میبینیم که به روستا برخورد میکنند و از ترس اینکه بلایی سر فرزندانمان بیایید، زهره ترک میشویم. تمامی زنان روستا اکنون حافظ فرزندان، خانه و سرزمینشان هستند و هیچ مادری نمیتواند این همه چیز را رها کند و برود، پس مادران تا آخر در کنار فرزندان خود مایستند و مقاومت میکنند.»
«تمام نشده اما من هنوز آن را میخواهم»
شمسه الهشی با ابراز امیدواری به پایان جنگ و خونریزی گفت: «حتی اگر بگویم یا نگویم هیچ چیز تغییر نمیکند یا تمام نمیشود! اما آرزوی من پایان دادن به این جنگ و داشتن یک زندگی امن و بدون خونریزی است. اشغالگران سرزمین ما را ترک کنند و سلامت روان فرزندانمان بهبود یابد، مدارس بار دیگر درهای خود را به روی دانشآموزان باز کنند و کشاورزی و کار دلپذیرتر و بهتر از قبل شود. اگر پسرم مثل قبل سر کار برود، نترسم و نگویم اتفاقی برای او میافتد و آیا به خانه بر میگردد؟ حتی اگر فرزندان ما به مدرسه بروند، بمباران میشود و ممکن است بمیرند و دیگر آنها را نبینیم. ما همیشه با این ترسها زندگی میکنیم.»
«قاتل دخترم دولت ترکیه است»
شمسه الهشی با بیان اینکه هیچکس نمیداند چه کشوری با چه کشور دیگری همکاری میکند، گفت: «اکنون باید سرنوشت مشخص شود، ما در این همه کشور پخش شدهایم، دیگر هیچ کس نمیداند چه کشوری با چه کشور دیگری همکاری میکند و همه چیز قاطی شده است. آینده قطعاً نامشخص است اگر گرسنه بمانیم مشکلی نیست، لااقل فرزندان ما در شرایطی که ما امروز زندگی میکنیم زندگی نکنند و مهمتر از همه درس خواندن و با هم کار کردن است و ما آرزویی بیشتر از این نداریم. اگر اولین آوارگی ما به دلیل اشغال اتفاق نمیافتاد، دختر ١٨ سالهام بر اثر آتش کشته نمیشد. همهی اینها جنایت است و من میخواهم دولت ترکیه به خاطر آن مجازات شود. چرا باید دختر ١٨ سالهی من به این شکل کشته شود، من دولت ترکیه را اولین مسئول قتل او میدانم. افرادی که توسط بمبهای اشغالگران و حملات آنان کشته شدند، هیچ گناهی نداشتند.»
«کارگران مزرعه که نظامی نبودند»
شمسه الهشی با اشاره به هدف قرار دادن کارگران زن پنبهچین، در پایان صحبتهای خود گفت: «کارگرانی که به مزارع میروند و پنبه جمعآوری میکنند چرا باید بمباران شوند. چرا باید پاهایشان قطع شود و به شدت مجروح شوند. آنها نظامی نیستند، کارگر هستند و پنبه جمع میکنند. اشغالگری دولت ترکیه و بمباران روستاها و شهرها به حدی رسیده که حتی اگر فردی گرسنه هم باشد، در خانه مینشیند و سر کار نمیرود، تمامی اینها جنایت است. چرا باید مردم در این راه جان خود را از دست بدهند؟ اگر کشورهای خارجی به صدای ما گوش داده بودند، اکنون خونریزی ما متوقف شده بود. هیچکس نمیپرسد که چرا این مردم در این حملات به چه گناهی، به این شیوهی وحشیانه کشته میشوند. هیچ کشوری نباید خون ما را اینقدر بیارزش بداند و چنین حملاتی علیە ما را بپذیرد.»